نام حیدرنام جمله انبیاست حیدر کرار علی مرتضاست در زخیبر هم دریده کعبه را حجت اثنی عشر هم شرح دین حبل المتین سالاردین شاه مردان شیر یزدان این امام اولین خوانده شد در کعبه مولاء اینچنین نیست جزحیدر امیرالمومنین امیرالمومنین در کعبه دوشش کسی غیر از علی نیست
وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ:
نام شیعه چندین بار در قرآن آمده شیعه یعنی چه385به ابجد کبیر لا اله الا الله 166+محمد92+110علی +17 نماز = 385 شیعه یعنی اسلامه حق 245+140 با اسلامه= 385 شیعه نام شیعه 12 بار در قرآن آمده ولی نام فرقه های باطل یک بار هم در قرآن نیامده پس همه فرقه های باطل را محکم به دیوار بزنیم هر چیزی در قرآن بود قبول ولی اگر نبود محکم به دیوار توالت تاریخ بکوبید محکم وهابی اول دوم عمری خیلی ..... شیعه دوازده امامی 385 ابجد385بدین واقعی اسلام385اسلام پیامبر385پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385 بدین واقعی اسلام 385 اسلام پیامبر 385 فقط دین اسلام 385 فلسفه دین الله 385 به علم ابجد 385 بدین واقعی اسلام 385 شیعه385 یعنی حق اسلامه385 اسلام پیامبر 385فقط دین اسلام 385 بدین اسلام واقعی 385اسلام پیامبر385بدین واقعی اسلام 385اسلام واقعی الله 385 شیعه 385 دوازده بار در قرآن آمده ولی نام شما و فرقه هایتان یک بار هم نیامده است در كتاب معروف زرتشتیان کتابد زند پس از ذكر مبارزة همیشگی ایزدان و اهریمنان می خوانیم:
آنگاه پیروزی بزرگ از طرف ایزدان و برانداختن تبار اهریمنان، عالم كیهان 26به سعادت26 اصلی23 خود رسیده بنی آدم 23بر تخت نیك بختی خواهند نشست.41 به ریاضی قرآن بنی آدم 23 مهدی 23 حامی 23 آزادی 23 زمین 23 از آن 23 مهدی خواهد شد
2- جاماسب در كتاب جاما سبنامه از زرتشت نقل می كند كه می گوید:
مردی بیرون آید از زمین تازیان، از فرزندان هاشم، مردی بزرگ سر، بزرگ تن و بزرگ ساق خیلی خیلی قهرمان و بزرگه جیگر و بر آیین جد خویش و با سپاه پ بسیار و روی به ایران نهد و آبادانی كند و زمین را داد كند.42 ای داد بیداد همه منتظر منجی عالمند 42
3- درهمان كتاب پس از بشارت دادن به نبوت حضرت رسول(صل الله علیه و اله) می گوید:
و از فرزندان دختر آن پیامبر كه خورشید جهان23 و شام زمان 14نام دارد، كسی پادشاه شود در دنیا به حكم یزدان كه جانشین آخر آن پیغمبر باشد. در میان دنیا كه مكه باشد و دولت او تا به قیامت متصل شود و ..... از خوبان و پیامبران گروه بسیار را زنده كند.....43
4- جاماسبنامه صفحه 121:
سوشیانست (نجات دهنده بزرگ) دین را به جهان23 رواج دهد، فقر و تنگدستی را ریشه كن سازد. ایزدان را از دست اهریمن نجات داده ، مردم جهان را همفكر و هم گفتار و هم كردار گرداند.44
5- در كتاب زند و هومن سین صفحه 25 سخن جاماسب را از قول استادش زرتشت چنین نقل می كند:
پیش از ظهور سوشیانس پیمان شكنی و دروغ و بی دینی در جهان رواج می یابد و مردم از خدا دوری جسته، ظلم و فساد و فرومایگی آشكار می گردد و همینها نیز اوضاع جهان را دگرگون ساخته، زمینه را برای ظهور نجات دهنده مساعد می گرداند. وقایعی كه مصادف با ظهور می شود عبارتست از علامات شگفت انگیزی كه در آسمان پدید می آید و دال بر آمدن خردشهر ایزد می باشد و فرشتگان از مشرق و غرب به فرمان او فرستاده می شوند و به همه دنیا پیام می فرستد اما اشخاص شرور او را انكار می كنند وكاذب می شمارند و نگهبانان پیروزگر آسمانها و زمینها در برابر او سر فرود می آورند.وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ:
به ابجداهل دین 100+351 قرآن +132 اسلام=583شبکه نور 583 شبکه نور583 اهل بیت فاطمه 583 به ابجد232 کبیر 232 نفس زکیه 232+351قرآن=583 شبکه نور 583ره الهی اهل دین 583پنج تن آل عباء 583 اهل دینی بذات الله 583 شبکه نور 583 با برحق اهل اسلام محمدی 583 معما های کله قرآنی 583 سربلند اهل دینه 583به ابجداهل دین 100+351 قرآن+132 اسلام=583 عاشوراه 583 امت اسلامی 583 583شبکه نور 583 ابجد 5 تن آل عباء 583 وبرعکسش میشه 385شیعه پیامبرفرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه385 شیعه385مرد عالم385 اسلام پیامبر 385 فقط دین اسلام385شهید الله 385 شیداء385دین انقلاب اسلامی385شیعه385با آل قرآن 385 دین انقلاب اسلامی385 پادشاه دینی 385سلطان اهل بدین اسلام 385 با دین حق امام حسین 385 با آل سلطان عالمین 385 یا دین برحق 385 شیعه 385 مهدی امام حق دین ها 385با عقل کل اسلام 385یا جمال الهی امام مهدی 385 بقبله عالم اهل دین 385 دین ناب الله محمد علی 385 با آل قرآن 385 اسلام پیامبر385 باروزنه اميد جهان385
دین اسلام 196+387 اهل قرآن =583 عاشوراه 583 امت اسلامی 583 اهل بیت فاطمه 853 ابجد 5 تن آل عباء 583 کهیعص 195+ 278حمعسق = 473 + علی 110 دین الهی = 583 عاشوراه 583 امت اسلامی 583 اهل بیت فاطمه 583 ابجد 5 تن آل عباء 583 وقتی امام مهدی بیاید عاشورایی بپا کنیم که خداوند هم شگفت زده خواد شد از خوشحالی
یاران مهدی313+72یاران امام حسین=385شیعه385شیداء385شهید الله 385 امام زمان مهدی موعود{عج} فرمو د وقال مهدی {عج} : (کهیعص) فالکاف اسم کربلاء، والهاء هلاک العترة، والیاء یزید وهو ظالم الحسین علیهالسلام، والعین عطشه، والصاد صبره.» و به علم ابجد قرآن کهیعص 195+ 278حمعسق = 473 + علی 110 دین الهی = 583 عاشوراه 583 امت اسلامی 583 اهل بیت فاطمه 583 ابج پنج تن آل عباء به ابجد محرم 288+385 شیعه =673-541 عمر ابوبکرفتنه ها = 132 اسلام132 محرم است که اسلام را زنده نگه میدارد ابجد 583 پنج تن آل عباء حیدث کثاء و آیه مباهله ابجد محمد علی فاطمه حسن حسین 583 عاشوراه 583 امت اسلامی 583 اهل بیت فاطمه 583 با عشق علی 583 شبکه نور 583 این عدد نورانی را از راست بخوان 583 میشود 385 شیعه براستی شیعیان فرزندان بحق اهل بیت پیامبرند پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385 اسلام واقعی الله 385 فقط دین اسلام 385 اسلام پیامبر 385 ووووبه مقاله های دیگر اگر یک سال بخوانید هم تمام نمیشو د پیامبر فرمود هیچ کسی شیعه نخواهد شد مگر فرزند دخترم فاطمه باشد سلام بر مادر شیعیان جهان حضرت فاطمه سلام الله علیهدر خدمت امام عسکری (ع) بودم و فردی از تأویل آیه کهیعص سئوال کرد. امام عسکری (ع) فرمود که از فرزندم «مهدی» پاسخ را دریافت کنید. آنگاه امام زمان (عج) فرمودند: «هذه الحروف من أنباء الغیب، أطلع الله علیها عبده زکریا علیهالسلام، ثم قصّها على محمد صلىالله علیه وآله، وذلک أن زکریا سأل ربّه أن یعلّمه أسماء الخمسة، فأهبط علیه جبرئیل فعلّمه إیاها، فکان زکریا إذا ذکر محمداً وعلیاً وفاطمة والحسن سُرِّی عنه همّه، وانجلى کربّه، وإذا ذکر الحسین خنقته العبرة ووقعت علیه البهرة! فقال ذات یوم: یا إلهی! ما بالی إذا ذکرت أربعا منهم تسلیّت بأسمائهم من همومی، وإذا ذکرت الحسین تدمع عینی وتثور زفرتی؟! فأنبأه الله تعالى عن قصته، وقال: (کهیعص) فالکاف اسم کربلاء، والهاء هلاک العترة، والیاء یزید وهو ظالم الحسین علیهالسلام، والعین عطشه، والصاد صبره.»لا اله الاالله166+59 مهدی امام+ 60 ثانیه +100اهل دین = 385شیعه یعنی لا اله الاالله166+ علی 26+82 امام مهدی امام+100 اهل دین +11امام شهید = 385 شیعهاین اوصافی که شما بیان کردی همه متعلق به سرور عالم پیشوای شیعیان قائم آل محمد (عج)به علم ابجد بهترین دین ها 737-541 عمر ابوبکر= دین اسلام 196 کلید اسلام 196 ضرب 14 معصوم شیعه میباشد 196 به ابجد دین اسلام 196 اصوله دین 196 دین اسلام 196 کلید اسلام 196 از پیامبر سئوال شد جانشینان شما چند نفرند فرمود 12 نفر پیامبران چند نفر بودند فرمود 124 هزار نفر و فرمود رسولان حق چند نفر بودند ایشان فرمود 313 نفر به ابجد رمز الله 313هر سال 313 روز با 52 جمعه 52+313= 365 روز سال رمز الله 313+72 یاران امام حسین72 +313 یاران امام زمان = 385 شیعه 385با آل قرآن 385 حقانیت امام زمان مهدی (عج) به ابجد امام 82 مهدی هم به ابجد صغیر و کبیر 82+114 سوره قرآن =196 دین اسلام196 قلب دین 196 امام کل دین 196 +166 لا اله الا الله =362 +23 مهدی= 385 شیعه 385 یاران مهدی 313+72 یاران امام حسین = 385 شیعه به ابجد کبیر و صغیر الله86+110 دین الهی = 196دین اسلام 196 بدین های الهی الله196 امام بدین الهی196 دین اسلام 196+114سوره قرآن + 103 با اهل دین +82 مهدی= 385 شیعه=با اسلامی دین الله 275 +110 دین الهی = 385 شیعه385 با اسلامی دین الله دین الهی 385 مداره 250+135 دین الله فاطمه = 385 شیعه مادرره 250 + 135 دین الله = 385 پیامبر فرمود هیچ کسی شیعه نخواهد شد مگر فرزند دخترم فاطمه باشد دین اسلام196+ 166لا اله الا الله=362+23مهدی= 385شیعه 385یاران مهدی313+72یاران امام حسین=385شیعه شیعه385 شیداء 385 شهید الله 385این عدد 385شیعه را از راست بخوان میشه583ابجد 5 تن آل عباء 583 از راست بخوان میشه 385 براستی شیعیان فرزندان اهل بیت پیامبرند
به ابجد راز قرآن 559-541 فتنه ها = 18 ذالحجه" غدیر خم بحق دین الهی 110+18 = 128به ابجد حقیقت مذهب 669-541 عمر ابوبکر= 128 کلید دین128 حسین 128 امام الهی 128حسین128 کلید دین128
مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست عشق یعنی قدرت پروردگارنام آوری خیبر کنی بت شکنی دوش نبی هم ثاقی کوثر علی قسم به ذات کبریاء که جانشینه مصطفی بوود علی مرتضی این نام محمد است علی میبینی آئینه روی محمد علیست همین بس که نام محمدعلیست شهادت میدهم والله به قرآن وصی این پیامبر یاور آن در عرش نوشته با خط جلی وارث خاتم بوود مولاء علی قسم به ذات کبریاء که جانشینه مصطفی بوود علی مرتضی تقدیم به روی ماهت یا قائم آل محمدی



مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست صد کتابو صد حدیث آئینه روی محمد علیست بنامت قسم یا علی توایی وارث این نبی به ثنای اسم اعظم شده چون علی محمد بدرید کعبه از هم شده بت شکن به کعبه اسدالله اعظم سرور کائنات محمد استو جمال محمد علیست
وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ:
نام آدم 25 بار در قرآن آمده نام شیعه 5 بار 5ضربدر 5 = 25 آدم باش و نمازت را بخوان خداوند دوست واقعی انسان هاست وفقط به بی نمازها پس گردنی محکم خواهد زد هم در دنیا خار و ذلیل هم در آخرت از زیانکاران خواهند بودخسر الدنیاوالاخره"روز قیامت74درصد انسانها بخاطربی نمازی به دوزخ میروند=اعتراض اهل دین 1572 -1202 ان من المجرمین منتقمون ابجد سه خلیفه قاصب دین =شیطان 370 +1202 سه خلیفه = 1572 اعتراض اهل دین 370 شیطان شروع شد روز قیامت74درصد انسانها بخاطر بی نمازی به دوزخ میروند 74 اشداء علی الکفار 74 والشجرتها الملعونه 74 چرا دین اسلام 74 فرقه شد ابجد صغیر ابوبکر27+22 عمر +25 عثمان = 74 اینم آیه قرآن به ابجد سه خلیفه قاصب 74 ان من المجرمین منتقمون 74 قاصبان ملحد بدین اسلام 74 اشداء علی الکفار 74 والشجرتها الملعونه 74 بمفسد ها فی الارض دین 74 مفسد فی الارض اسلامین74 ان من المجرمین منتقمون 74 ولو کره المشرکون 74
چرا دین اسلام 74 فرقه شد ابجد صغیر ابوبکر27+22 عمر +25 عثمان = 74 اینم آیه قرآن به ابجد سه خلیفه قاصب 74 ان من المجرمین منتقمون 74 قرآن میفرماید ما مجرمان را سخت عقوبت خواهیم کرد 74ان من المجرمین منتقمون 74 دین اسلام مثل دین مسیح 74 فرقه شد ابجدصغیر ابوبکر27+22 عمر+25 عثمان=74 قاصبان ملحد بدین اسلام 74فرقه میگویم74 باشیطان دین های اسلامه 74 شیطان ها مکار پلیده 74 مکار پلیده شیطان ها 74بنامردان پلید روزگار 74بپلید به نامردان74 نامرده پلید روزگار 74 عمر22+27 ابوبکر+25 عثمان = 74 ان من المجرمین منتقمون 74 والشجرتها الملعونه 74 منافق پلید بدین اسلامه 74میباشند 74با عهد شکنهای دین 74با نامردان عهدشکن پلید 74=74دشمنان اصلی دین اسلامی74عمرابوبکرعثمان74 قاصبان ملحد بدین اسلام 74 اشداء علی الکفار 74 والشجرتها الملعونه 74 بمفسد ها فی الارض دین 74 مفسد فی الارض اسلامین74 ان من المجرمین منتقمون 74 ولو کره المشرکون 74
به ابجد تروریست 1276-1202= 74 بزرگترین گناهان کبیره دین 1276-1202 سه خلیفه لامذهب قاصب = 74 کافرا پلیدبی دین 74بی دینها کافران اسلام 74 تروریست 1276-1202 سه خلیفه = 74 کسانی که باعث 74 فرقه شدن دین اسلام شدندابوبکر 27+22 عمر+25 عثمان = 74 قیامت دین 615 -541 عمر ابوبکر541 مجرمان دین ها اسلامه= 74 بمنافقان پلید بدین اسلام74
عمر شنبه رفت نماز جمعه مست بود به ابجد بدعت کنندگان 651-110 دین الهی = 541 فتنه ها 541 اهله شر 541 عمر ابوبکر 541 دشمنه اسلامی 541 مکافات 541 آفت کلی 541 پیامبر فرمود بعداز من فتنه ها بپا خیزند به ابجد فتنه ها 541عمرابوبکر 541 کافر پلید دین اسلام 541 مجرمین بدین اسلام 541 کفار پلید دین اسلام 541 اهله شر541فتنه ها 541 عمرابوبکر541 ظالم 971-430 مقصر=541عمرابوبکر 541پیامبر (ص) چگونه نماز میخواند با دست باز یا بسته؟ امیر مؤمنان علی (ع) فرمود: مسلمان دستهایشان را در نماز جمع نمیکند و در حالی که در مقابل خدای عزّ وجلّ ایستاده است، تشبّه به اهل کفر (یعنی مجوس) نمیورزد.[7] این عادت مجوسان در مقابل پادشاهان ظالم است نه خدای عادل مهربان در کجای قرآن فرموده در نماز بشکل مجوسان دست به سینه نماز بخوانید پیامبر دست افتاده نماز می خواند - مرتدون بدینها 772-541= 231 ابوبکر
2- پلیدترین ملحدها 772-541عمر ابوبکر=231 ابوبکر
3-خیانت کار عالمی 1433-1202 سه خلیفه = 231 ابوبکر
4-به ابجد خائنان 772-541 عمر ابوبکر= 231 ابوبکر
5- مرتدون بدینها 772-541= 231 ابوبکر ابوبکر 231 +971 ظالم = 1202 ابجد سه خلیفه وهابی اینم آیه قرآن به ابجد کبیر سه خلیفه ان من المجرمین منتقمون 1202 با اشراردینها772-541 عمر و ابوبکر= 231 با فاجعه جهانی 231 نفاق 231 عصیان 231 دزده دین اسلامی 231 راه دزدی 231به لعین دین 231 ابوبکر231لعین بدین231 احمق ملحد 231 6-پلیدترین ملحدها 772 -541عمر ابوبکر= 231 ابوبکر 231+310 عمر = 541 +430مقصر =971ظالم به دست میآید =541+430 مقصر = 971 ظالم به دست میآیدمقصر430+310 عمر +231 ابوبکر =971 ظالم971+231 ابوبکر رکب وبا =1202 سه خلیفه عمرابوبکرعثمان1202 اینم آیه قرآن 1202 ان من المجرمین منتقمون 1202 این آیه قرآن هم به ابجد صغیر هم به ابجد کبیر ابجد ابوبکر عمر عثمان میباشد1202 ان من المجرمین منتقمون 1202خداوند میفرماید ما ازمجرمان سخت انتقام میگیریم ظالم به دست میآیدبه ابجد فتنه گران 786- 245 اسلامه حق = 541 ابوبکر عمر541 فتنه ها 541+430 مقصر = 971 ظالم + 231 ابوبکر = 1202 ابجد سه خلیفه کفر 1202 اینم آیه قرآن 1202 ان من المجرمین منتقمون 1202 ظالم 971 - 310 عمر =661 عثمان 661 - 231 ابوبکر = 430 مقصر430 +231 ابوبکر = 661 عثمان661-231 ابوبکر= 430 مقصر ابوبکر و عمر طبق معادله ظالم و مقصر از شیطان پست تر بوده اند به ابجد منافقان قرآن 673-132 اسلام = 541 عمر ابوبکر 541 فتنه ها 541 اهله شر 541 دشمنه اسلامی541 اولین قاصب اهل بیتی 541 به ابجد541 مقصرادین الهی 541دشمنه اسلامی 541 عمر ابوبکر541فتنه ها 541پیامبر فرمود بعد از من فتنه ها بپا خیزند به ابجد فتنه ها 541 عمر ابوبکر541 ابجد نامشان 541 میباشد
بدعتگرانی 737-196 دین اسلام = 541 عمر ابوبکر 541 بدعت کرد 700-430 مقصر = 370 شیطان +170 آل سعود= 541 عمر ابوبکر541 بدعت کردی 710-661 عثمان = 49 عمر ابوبکر 49 به ابجد صغیر 49 شجره ملعونه 49 عمر میگفت بدعت کردم 740-430 مقصر = 310 عمر به ابجد کبیر ظالم 971 -430 مقصر = 541 عمر ابوبکر541فتنه ها 541 اهله شر 541 دشمنه اسلامی 541 فتنه ها 541 پیامبر فرمود بعد از من فتنه ها بپا خیزند به ابجد فتنه ها 541 عمر ابوبکر541
به ابجد اسلام132+92محمد +110 علی+17نماز +14 معصوم =365 روز سال 5+6+3=14 معصوم 365+20 محمد=385 شیعه پیامبرفرمودفقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد علم ریاضی قرآن به ابجد فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385شیعه385فلسفه دین الله385مردعالم 385اسلام واقعی الله385مهدی امام حق دین ها385مرد عالم385باعقل کل اسلام385 یاجمال الهی امام مهدی385بقبله عالم اهل دین 385 سربازانه مهدی385مردعالم385فلسفه دین الله385با قانون الهی دین الله385 ابجد اهل دین110 به منجی 110 پیام مهدی 110حامیان 110دین الهی 110 نگین 110 پلیسی 110علی 110دین الهی 110 نامت 110 یا علی حقا پلیس عالمی پلیسی 110دین ماه 110ماه دین 110 پیام مهدی110 بشارت به شیعیان ووموالیان ائمه معصومین علیهم صلوات الله هیچ دینی به اندازه اسلام و هیچ مکتبی برتر از تشیع قائم آل محمد نیست پیامبر محمد (ص)فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجدفرقه 385 شیعه 385فرقه 385 اسلام پیامبر 385حمعسق26علی26 بیعت 26 وصیت 26 غدیر26 راه حق26 حمعسق 26ضربدر18 ذالحجه"غدیر خم =468-272 منافقا = 196 چهارده معصوم خانواده پیامبر در غدیر خم خداوند 14 معصوم را خلیفه خود معرفی نمود حمعسق 26ضربدر18 ذالحجه"غدیر خم18ضربدر 18=324+61 بجانه =385 شیعه قسم نام شیعه 12 بار در قرآن آمده ولی نام فرقه شما یک بار هم نیامده حمعسق26ضربدر18 ذالحجه"غدیر خم=468تقسیم بر26 = 18 ذالحجه غدیر خم منافقان عهد شکن عهدی که با پیامبر و علی در غدیر خم بسته بودند شکستند18ضربدر 18=324+61 بجانه =385 شیعه قسم نام شیعه 12 بار در قرآن آمده ولی نام فرقه شما یک بار هم نیامده مرد باش نیم کیلو باش ولی مرد باش چرا کف دستت نوشته 18 اگر هر دو کف دست را بچسبانی به هم دوتا 18 روی هم میافته یعنی خلافت علی را پنهان نمودند ما شیعیان دستهای خود را باز و در قنوت هم باز ولی شیاطین دستهای خود را میبندند و دست چه کنم چه کنم روی هم میگذارند و در سینه خود این امر مهم غدیر خم را پنهان میکنند بخاطر این دست بسته نماز میخوانند وگرنه در صحیح مسلم و بخاری فرموده پیامبر دست باز مثل شیعیان نماز میخوانده و بخاک پاک سجده میکرده با خاکهای نجس و آلوده به درگاه خدا نمیشود عبادت کرد مکان سجده باید پاک و پا نخورده باشد
وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ: از پیامبر سئوال شدپیامبران چند نفر بودند فرمود 124 هزار نفر و فرمود رسولان چند نفر بودند فرمود 313 نفر به ابجد پیام ایران 313 به معادله 313 رمز الله 313 هر سال 313 روز با 52 جمعه مثل روز روشن است حقانیت قائم آل محمد و یاران شیعه اش نرجس 313 رمز الله313 هر سال 313 روز با 52 جمعه 313+52= 365 روزسال365 پیام الهی الله محمد علی 365 یعنی 5+6+3= 14 معصوم یاران مهدی(عج) 313 نفرندو یاران امام حسین 72نفر 313+72 = 385شیعه385 از راست بخوان 385 میشه 583 ابجد 5 تن آل عباء شبکه نور 583 از راست بخوان براستی شیعیان فرزندان اهل بیت پیامبرندقال رسوالله کتابی الله و عترتی1587-1202 سه خلیفه =385شیعه 385 شهید الله 385 شیداء 385مرد عالم 385 فلسفه دین الله 385 یکی از برادران افغانستان ایران میگفت دانستن فلسفه از نان شب واجب تر است ایشان دانشجوی فلسفه بود امید وارم راست گفته باشد پیام الله محمد علی 319 شهید319اسلام واقعی319فلسفه دین الله 385شهید بدین385 بدین اسلام واقعی 385 شهید 319دین ناب محمد علی319 پیام الله محمد علی 319 فلسفه دین 319 +66 الله =385شیعه 385دین ناب الله محمد علی 385 با آل قرآن 385مهدی امام حق دین ها 385«ما از کسانی هستیم که میدانیم و دشمنان ما از کسانی هستند که نمیدانند و شیعیان ما صاحبان خردند.»این سخن امام ششم شیعیان، امام جعفر صادق علیه السلام است که مرحوم کلینی در جلد اول کافی آن را نقل نموده است
به ابجد راز قرآن 559-541 فتنه ها = 18 ذالحجه" غدیر خمبه ابجد بدعت کنندگان 651-110 دین الهی = 541 فتنه ها 541 اهله شر 541 دشمنه اسلامی 541 مکافات 541 آفت کلی 541عمر ابوبکر541 پیامبر فرمود بعداز من فتنه ها بپا خیزند به ابجد فتنه ها 541 عمر ابوبکر 541 کافر پلید دین اسلام 541 مجرمین بدین اسلام 541 کفار پلید دین اسلام 541 اهله شر 541 فتنه ها 541 عمر ابوبکر541 ظالم 971-430 مقصر = 541عمر ابوبکر 541 عمر ابوبکر بارها در جمع یاران خود را ملامت نموده چرا حق علی و فاطمه را باغ فدک را غصب نمودند و بدعتها در دین نمودند خود را بسیار ملامت مینمودند عمر میگفت بدعت کردم 740 -430 مقصر = 310 عمر بدعت کردم 740 مقصر عمر 740 بدعت کردم 740 مقصر عمر 740 توجه شمارا به معادله و صیغه بدعت جلب می کنم به ابجد دین بدعتا 541 عمر ابوبکر541 بدعتی پلیدیه 541 بدعتگر 676-135 دینه الله135 فاطمه 135 = 541 عمر ابوبکر541 بدعتگرهای پلیدا 737-196 دین اسلام 196 ضرب 14 معصوم 196 = 541
بدعتگرانی 737-196 دین اسلام = 541 عمر ابوبکر 541 بدعت کرد 700-430 مقصر = 370 شیطان +170 آل سعود= 541 عمر ابوبکر541 بدعت کردی 710-661 عثمان = 49 عمر ابوبکر 49 به ابجد صغیر 49 شجره ملعونه 49ابوبکر عمر49 عمر میگفت 740 بدعت کردم 740-430 مقصر = 310 عمر مقصر عمر 740 به ابجد کبیر ظالم 971 -430 مقصر = 541 عمر ابوبکر پرتگاه منافقا 878-337 محمد علی فاطمه = 541 عمر ابوبکر541 فتنه ها 541 اهله شر541 دشمنه اسلامی بی نماز مثل برکه ای که دریا را ندیده مثل مردابی که گندیده مثل درخت بی ثمر که فقط به درد سوزاندن می خورد بی نماز الکلی خوب درآتش دوزخ میسوزد بدبخت ترین انسانها در قیامت بی نمازان هستند اولین کسانی که وارد دوزخ میشوند بی نمازان هستند حال و روز بی نمازان هزار برابر از قاتلان بیشتر است سگ و خوک بی نماز در قعر دوزخ جای دارد اگر بنده خدا نباشی پس بنده بی نماز شیطانی
با پرتگاه اهل دین اسلام 851-541 عمر ابوبکر = 310 عمر ظالم 971- 310 عمر = 661 عثمان 661مردان رجس یا ابله پلید661عثمان661 -971 ظالم = 310 عمر= یامردان رجس ملحد 651 بله اسراف کاران 651 مردانه فاسده دینه اسلام 651-110دین الهی=541 فتنه ها 541 مکافات541عمرابوبکر541 اهله شر541 آفت کلی 541 آفتین 541 کافر پلید دین اسلام 541 مجرمین بدین اسلام 541 کفار پلید دین اسلام 541
دروغ گویان دین اسلام 1473-271 منافق = 1202 عمر ابوبکر عثمان 1202 اینم آیه قرآن 1202 ان من المجرمین منتقمون 1202 ما مجرمان را سخت انتقام خواهیم گرفت به ابجد خیانت امانت در قرآن به علم ابجد خیانت امانت 1553-351 قرآن = 1202 عمر ابوبکر عثمان 1202 بکافران محض1202 احمق پلیدی دشمن خدا 1202 ارتش کفار 1202 بخیانت کاران ابله 1473-271 منافق = 1202 عمر ابوبکر عثمان 1202 اینم آیه قرآن 1202 ان من المجرمین منتقمون ما مجرمان را سخت انتقام خواهیم گرفتبه ابجد خیانت امانت در قرآن به علم ابجد خیانت امانت 1553-351 قرآن = 1202 عمر ابوبکر عثمان 1202 بکافران محض1202 احمق پلیدی دشمن خدا 1202 ارتش کفار 1202 بخیانت کاران ابله1473 -271= 1202 -بخیانت کاران ابله1473 - 271 منافق =1202 عمر ابوبکر عثمان 1202 اینم آیه قرآن 1202 ان من المجرمین منتقمون ما مجرمان را سخت انتقام خواهیم گرفت
به ابجد بدعت کنندگان 651-110دین الهی=541 عمر ابوبکر 541فتنه ها541اهله شر541دشمنه اسلامی541عمرابوبکر 541فتنه ها541دشمنه اسلامی541مکافات541آفت کلی541 پیامبرفرمودبعدازمن فتنه هابپا خیزندبه ابجدفتنه ها541عمر ابوبکر 541 کافر پلید دین اسلام 541 مجرمین بدین اسلام 541 کفار پلید دین اسلام 541 اهله شر 541 فتنه ها 541 عمر ابوبکر 541 ظالم 971-430 مقصر=541عمر ابوبکر541
زیبا ترین داستان قرآن مثل غدیر خم حضرت مسیح بشارت به آمدن «فارقلیط»که به علم ریاضی قرآن فارقلیط 46 منظور محمد 20+26 علی جانشین بحق رسول خدا 46 با کلام وحی 46میباشدبه ابجد ماه 46 لا اله الا الله 46 +ماه 46= 92محمد 92+18ذالحجه غدیر خم = 110 علی110 دین الهی 110علی را به عنوان جانشین انتخاب نمود در تمام کتب اهل سنت موجود میباشد قرآن میفرماید انی جاعلک لناس اماما خداوند میفرماید ما امام را انتخاب میکنیم خداوند ساعت را هم 12 قرار داد ماه های سالرا هم 12نمره ریاضی نابقه ها 12 میباشد میگند ادیسون نمره اش 11/5 بوده دروغه 12 بوده معلم بهش کم داده به ابجد12 اسلام 12حق12واجب 12 اخلاق12 اسلام 12 قلب12 نجاتبخش 12 هوا 12 واجب 12 اخلاق 12در12 حم 12 آیه 12 یاسین این آیه ابجد امام مهدی 23 کلمه دارد مهدی 23 وکل شیی احصیناه فی امام مبین 23 در این آیه میفرماید امام کسیست که به امر خدا بر همه احوال دنیا آگاه میباشد3+2= 5 تن آل عباء به ابجد3 مباهله 23 ریاست 23 بعالم 23 سلیمان 23 مهدی 23مهدی 23 حامی 23وارث23 زمین 23 از آن 23 مهدی 23 مباهله 23 ریاست 23 بعالم 23 سلیمان 23 مهدی 23جانم به فدایت آقا و سرور و مولای من آقا میشه دستی به سر ما هم بکشی تا بین غلامانت بگویم منم مولاء دارم آقا دارم منتظرم باز حرم امام رضا آقا از حرم همه امامان انگار شما فقط حرم امام رضا در بین شیعیانت را دوست داری در آیه 124 هزار پیامبر آمد همه را خدا انتخاب نمود در آیه 124 بقره میفرماید مقام امام کمتر ازنبوت نیست مساوی درجه بالاتر مساوی نبوت امامت است به کسی امام میگویند که نشانه امام داشته باشد به ابجد کبیر و صغیر امام 82 مهدی 82 میباشد 23+59= 82 امام 82 مهدی هم به ابجد صغیر و کبیر 82 میباشدنام شیعه هم 12 بار در قرآن آمده نام امام هم 12بار در قرآن آمده و کل شیی احصیناه فی امام مبین23 امام مبین یعنی بدون وحی از تمام دنیا باخبر است این آیه 12 سوره یاسین 23 کلمه ابجد مهدی 23 +23= 46 علی 26+20 محمد=46ماه 46+46= 82 امام 82 مهدی 82 میباشد امام 82 مهدی هم به ابجد کبیرو صغیر 82 میباشد
خداوند سال را بخاطر 5 تن و 12 امام و 14 معصوم سال را 365روز قرار دادضرب این سه عدد هرکدام درخودش جمع سه ضرب میشود 365 روز سال
حضرت مسیح بشارت به آمدن «فارقلیط»داد.این واژه یونانی ودراصل «پرکلیتوسه »(به فتح پ و ر) است چون معرب شدبه علم ابجد «فارقلیط»46 شد.چراغ بدین را نتوانند خاموش کنند محمد20+26 علی=46ماه46 محمد و علی46 حق با شیعها است۴۶راه علی حق است ۴۶ حق با علی است ۴۶ فارقلیط 46 ماه 46 محمد 20+26 علی = 46 +46= 92 محمدوجانشینش علی46سرزمین قرآن46دینه شیعه46مباهله مهدی46 پیامبر فرمود من و پسر عمویم علی یک نور واحدبودیم خدامارابه نیم نمودمحمدو علی علی در کعبه چون آمد به دنیا شکاف کعبه میگوید همین را بی اذن علی قدم مزن بر محراب هم زاده محرابو شهید محراب علیست سایه پیغمبر ندارد هیچ میدانی چرا آفتابی چون علی در سایه پیغمبر است گفتم که روم سایه لطفش بنشینم گفتا که علی نور بوود سایه ندارد بت شکن در کعبه بردوش نبی وارث خاتم بوودمولاء علی با هرتپشی که در دل آگاه است یک نغمه لا اله الا الله است توحیدو نبوت امامت هر سه در گفتن یک علی ولی الله است بت شکنی دوش نبی جان نبی بوده ای
در تورات و انجیل فارقلیط 46به ابجد 46شد یعنی محمد 20+26 علی = 46 مباهله مهدی46 دینه شیعه 46 مکه حجازی46 سرزمین قرآن 46 حق با شیعها است۴۶راه علی حق است ۴۶ حق با علی است ۴۶ جان جانانه علی 46 محمد علی 46فارقلیط 46 ماه 46 محمد 20+26 علی = 46 +46= 92 محمدوجانشینش علی46سرزمین قرآن46دینه شیعه46مباهله مهدی46 نام شیعه هم 12 بار در قرآن آمده نام امام هم 12بار در قرآن آمده و کل شیی احصیناه فی امام مبین23 امام مبین یعنی بدون وحی از تمام دنیا باخبر است این آیه 12 سوره یاسین 23 کلمه ابجد مهدی 23 +23= 46 علی 26+20 محمد=46ماه 46+46= 82 امام 82 مهدی 82 میباشد امام 82 مهدی هم به ابجد کبیرو صغیر 82 میباشد بزودی همگی شیعه علی و قائم آل محمد خواهند شدنام پلید شما در قرآن نیامده که ادعای حق میکنید نام شیعه 5 بار آمده و به علم ریاضی قرآن در تورات و انجیل فارقلیط شد پرکلیتوسه 47به ابجد 47کسانی است که نام آنها بر سر زبان ها باشد و همه کس آنها را ستایش کنندبه علم ریاضی علم ابجد قرآن پرکلیتوسه 47 منظور نبوت خاتم و اهل بیت او میباشند پرکلیتوسه 47 به شگفتی آيه تطهير دقت کنیم: این آیه قرآن 47 حروف دارد 47 شجره مطهره 47 و 12 امام هم حروف اسمشان 47 میباشد این آیه نورانی اهل بیت هم 47 حروف میباشد 47(إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت و يطهركم تطهيرا)47این آیه دارای 47حرف میباشد. تعداد حرفهای اسامی زیر :فاطمة 5 علي 3 حسن 3 حسين 4 علي 3 محمد 4 جعفر 4 موسى4 علي3 محمد 4 علي 3 حسن 3 محمد 4 در مجموع 47 حرف.در قرآن ثبع المثانی من القرآن العظیم مراد نام ائمه شیعه بدون تکرار در قرآن 7 بار آمده چهار علی چهار محمد دو حسن جعفر موسی که در راه است انشاء الله با عصای و انگشتر سلیمان در راه است47 شجره مطهره 47 منظور خانواده پیامبر میباشد ابجد 47 شجره مطهره 47 و ابجد عمر ابوبکر 49 شجره ملعونه 49 میباشد، شجره ملعونه 49 بی دین امت اسلام 49 بناحق عالمی 49 ملحده خبیث 49 اهل کفار اسلام 49 بدترین خلق امت 49 به مجرمان خبیث 49 قصب خلافت الله 49 اهل ذلالت دین 49 جاهلان بدین اسلام 49 اهل کفار اسلام 49 عمر 22+27 ابوبکر= 49 بدترین خلق امت 49 دینه گمراهی 49 اهل ذلالت دین 49 مخالفه قرآنی 49 با فاسقان منافقان 49 منافق بدین اسلام 49 باطل فرقه ها 49 بی دین امت اسلام 49 اهل ذلالت دین 49 عمر ابوبکر 49 شجره ملعونه 49شکاف دینهای 49مخالفه قرآنی 49 با فاسقان منافقان 49 منافق بدین اسلام 49 باطل فرقه ها 49 بی دین امت اسلام 49 اهل ذلالت دین 49عمر ابوبکر49شجره ملعونه49عمرابوبکر49شجره ملعونه49
در تورات و انجیل آمده 31ستوده تر31 آدم حق داشت در صحف خودبه این بزرگان دین افتخار کند اینجانب قسم میخورم که جزء حق چیزی نگویم به ابجدقرآن ریاضی قرآن به ابجد31مقام بدین31 سرزمین31زلزله31کلام حق 31 صحف آدم 31 ابراهیم 31کلام حق31نور قرآن31قرآن ناطق31 سرزمین31براه قرآن31جانه محمد31جانه رسول 31 اسم علی31 31رسم الله31 اسم علی 31رسم الله 31حتی معنای تفضیلی که در «احمد» است (یعنی ستوده تر) احمد کسانی که خدا را بسیار حمد میکند میستایند ستایشگر است« 31 ستوده تر 31 صحف آدم 31 ابراهیم 31به ابجد31 ستوده تر 31 منظور 5 تن +12 امام +14 معصوم = 31 قرآن ناطق 31 کلام حق 31 نور قرآن 31 ستوده تر31 ابراهیم 31 صحف آدم 31 میباشد31جانه محمد 31جانه رسول 31 امام دینه 31 ارباب اسلامه 31 اسم علی 31 جانه محمد 31نابقه اسلامه 31 نجات دینه 31 ارباب اسلامه 31 انتخاب درسته 31 راه اسلامه31 اهل نمازه 31 شهید حق31یعنی 5تن +12 امام +14معصوم=31نور قرآن31صحف آدم31ابراهیم 31 سرزمین 31 براه قرآن31کلام حق31رسم الله 31 الله محمد علی فاطمه حسن حسین مهدی 7 کلمه با 5 نقطه 5+7=12 امامن12آل خدا 12 ساعت 12 ماه های سال 12 به ابجد حق 12 اسلام 12 حق12 نجاتبخش 12 انجمن 12 واجب 12 اسلام 12 پیشوا و سالار جهان در کلام الهی و غیبی خود میفرماید144 إِیَّاکَ وَ ظُلْمَ مَنْ لَا یَجِدُ عَلَیْکَ نَاصِراً إِلَّا اللَّهَ»144 بترس از این که به کسی ظلم کنی که یاری جزء غیر خدا ندارد حروف این حدیث قدسی 31 یعنی کلام حق 31 نور قرآن 31 حرف قطعا" به 5 تن +12 امام و 14 معصوم =31 علی 26+5 تن=31 یعنی 17 رکعت نماز 17+14 معصوم = 31 خانواده محترم رسول خدا ظلمها شده به ابجد ره الله 5تن +12امام+14 معصوم =31 ره الل ه31 و ابجد این حدیث قدسی 144 ضرب 12 امام میباشد یعنی 114 سوره قرآن +30 جزء آن =144 اسلام به ابجد کبیر و صغیر 144 میباشد 144احادیث قدسی نور الهی ائمه شیعه میباشند فاتح دین اسلام = 685 -541 فتنه ها = 144 به ابجد کبیر و صغیر اسلام 144 اسلام 144 ضرب 12 امام در خودش 144 یعنی114 سوره قرآن 114+30 جزء آن = 144 حضرت مهدی (عج) : علم ما به شما احاطه دارد و چیزی از اخبار شما بر ما پوشیده نیست کافی ج1 ص372 الهی من فدای خودت و علمت مگه نبینمت اگه ببینمت دیدن روی شما یعنی رسیدن به تمام آرزوهاو در «محمد»نیز،ازبه ابجد کلمه 47پرکلیتوسه 47 به شگفتی آيه تطهير دقت کنیم: این آیه قرآن 47 حروف دارد 47 شجره مطهره 47 و 12 امام هم حروف اسمشان 47 میباشد این آیه نورانی اهل بیت هم 47 حروف میباشد 47«پرکلیتوسه»47 یونانی نیز فهمیده می شود. به ایه ولایت که 47 حرف دارد توجه کنید بشمار47(إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت و يطهركم تطهيرا) 47این آیه دارای 47حرف میباشد. تعداد حرفهای اسامی زیر :فاطمة 5 علي 3 حسن 3 حسين 4 علي 3 محمد 4 جعفر 4 موسى4 علي3 محمد 4 علي 3 حسن 3 محمد 4 در مجموع 47 حرف.«پرکلیتوسه» یونانی نیز فهمیده می شود.
نامها به آدم آموخته شد؛ سپس بر ملائکه عرضه و از آنها خواسته شد که از نامها خبر دهند:حضرت آدم حق داشت در صحف آدم به این بزرگان افتخار کند «وعَلَّمَ ءَادمَ الأَسمَاءَ کُلَّها ثُمَّ عَرَضَهُم عَلَی المَلـئِکةِ فَقالَ أَنبِئونِی بِأَسماءِ هـؤلاَءِ إِن کُنتُم صـدقینَ» [۱] و فرشتگان اظهار ناتوانی و ناآگاهی کردند: «قَالُوا سُبحـنَکَ لاَ عِلمَ لَنَا إِلاَّ مَا عَلَّمتنَا.» [۲] خداوند خطاب به آدم فرمود: «یـاَدمُ أَنبِئهُم بِأَسمائِهِم فَلمّا أَنبَأَهُم بِأَسمَائِهم قالَ أَلم أَقل لَکُم إِنِّی أَعلمُ غَیبَ السَّمـوتِ و الأَرضِ و أَعلمُ ما تُبدونَ و مَا کُنتُم تَکتُمونَ _ ای آدم! آنان را از اسمهایشان آگاه کن. چون آنان را آگاه کرد،سخنرانی پدرمان آدم در جمع ملائکه آنچنان سخنرانی قرائی ایراد فرمود خداوند فرمود: آیا به شما نگفتم که من غیب آسمانها و زمین را میدانم؟ و نیز میدانم آنچه را شما آشکار میکنید و آنچه را پنهان میداشتید؟» [۳] به گفته طبرسی و فخررازی ، خداوند آدم را به دانش برتری داده است. [۴] [۵] در اینجا فرشتگان در برابر معلومات گسترده و دانش فراوان انسان ، سرتسلیم فرود آوردند در جای دیگر می گوید: ای 31 ابراهیم 31دعای ترا در حق31 سرزمین 31نابقه اسلامه 31 نجات دینه 31 ارباب اسلامه 31 انتخاب درسته 31 راه اسلامه31 اهل نمازه 31 شهید حق31امام عالم 31اسمعیل 31 کلام حق 31 نور قرآن 31 قرآن ناطق 31ستوده تر 31 ای ابراهیم دعای تو را در حق اسماعیل شنیدم فرزندان اسماعیل ( 31ستوده تر31 )یعنی 5 تن +12 امام +14 معصوم = 31نابقه اسلامه 31 نجات دینه 31 ارباب اسلامه 31 انتخاب درسته 31 راه اسلامه31 اهل نمازه 31 شهید حق31اسم علی31 بارسم دین 31امام عالم 31یعنی 5تن +12 امام +14معصوم=31نور قرآن31صحف آدم31ابراهیم 31 سرزمین 31 براه قرآن31کلام حق31 دعای ترا در حق فرزندان اسماعیل شنیدم اینک او را25 با دین انسان 25 دین آدم 25برکت داده25 پیامبر25 بارور25شیعه25مکه 25 کربلا25شیعه 25کعبه 25دکترا 25 مهندسی25با برکت گردانیده 25به مقامه25 ارجمندان25 خواهیم رسانید، به وسیله محمد ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و دوازده امام از نسل وی او را امت بزرگی خواهم نمود. که در این فراز به جانشینی علی ـ علیه السلام ـ بعد از پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ که هر دو از نسل ابراهیم ـ علیه السلام ـ هستند اشاره شده است.
علی26 راه حق 26 وصیت 26 بیعت 26 انتخاب درست 26 راه حق 26 علی 26 غدیر 26 طالوت 26 علی 26با جانشینه26 علی 26 بت شکنی 26 بدوش نبی 26 امام دین 26 ارباب اسلام 26 علی 26شریف26 جانشنیه محمد بحق علی میباشددر غدیر خم پیامبر دست علی را بعنوان من کنتو مولاء فهذا علی مولاء بالا برد و ابوبکر رکب وبا عمر رمع بسیار ناراحت شدند و نقشه قتل پیامبر و علی را کشیدندولی چندین بار شکست خوردندو فدک فاطمه را بزور قصب خلافت نمودند19 بادزدا 19 منافق19 الله19خلافت 19 بادزدا 19احمقا 19بقاصب19 و به عقیده مسیحیان کلمه «پرکلیتوسه» است. گفته اند اگر به کسر این دو حرف بود به معنای «احمد» بود چون به فتح است به معنای تسلی دهنده است؟ به ابجد40 تسلی دهنده 40 تسلی دهنده 40 همان نبوت خاتم 40است به علم ریاضی علم ابجد قرآن پرکلیتوسه 47 منظور نبوت خاتم و اهل بیت او میباشند پرکلیتوسه 47 به شگفتی آيه تطهير دقت کنیم: این آیه قرآن 47 حروف دارد 47 شجره مطهره 47 و 12 امام هم حروف اسمشان 47 میباشد این آیه نورانی اهل بیت هم 47 حروف میباشد 47(إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت و يطهركم تطهيرا)47این آیه دارای 47حرف میباشد. تعداد حرفهای اسامی زیر :فاطمة 5 علي 3 حسن 3 حسين 4 علي 3 محمد 4 جعفر 4 موسى4 علي3 محمد 4 علي 3 حسن 3 محمد 4 در مجموع 47 حرف.در قرآن ثبع المثانی من القرآن العظیم مراد نام ائمه شیعه بدون تکرار در قرآن 7 بار آمده چهار علی چهار محمد دو حسن جعفر موسی که در راه است انشاء الله با عصای و انگشتر سلیمان در راه است47 شجره مطهره 47 منظور خانواده پیامبر مباشد ابجد 47 شجره مطهره 47 و ابجد عمر ابوبکر 49 شجره ملعونه 49 بی دین امت اسلام 49 بناحق عالمی 49 ملحده خبیث 49 اهل کفار اسلام 49 بدترین خلق امت 49 به مجرمان خبیث 49 قصب خلافت الله 49 اهل ذلالت دین 49 جاهلان بدین اسلام 49 اهل کفار اسلام 49 عمر 22+27 ابوبکر= 49 بدترین خلق امت 49 دینه گمراهی 49 اهل ذلالت دین 49 مخالفه قرآنی 49 با فاسقان منافقان 49 منافق بدین اسلام 49 باطل فرقه ها 49 بی دین امت اسلام 49 اهل ذلالت دین 49 عمر ابوبکر 49 شجره ملعونه 49 میباشدو به عقیده ما ترجمه اول صحیح است و در قرآن فرمود: «و مبشراً برسول یأتی من بعدی اسمه احمد». زیبا ترین داستان قرآن مثل غدیر خم
بنىاسرائیل، از پیامبر خود خواستند فرمانروایى براى آنان از جانب خدا تعیین کند مثل قضییه غدیر خم یاران اصلی درخواست معرفی جانشین رسول خدا را نمودند از جانب خدا علی معرفی شد بنىاسرائیل، از پیامبر خود خواستند فرمانروایى براى آنان از جانب خدا تعیین کند تا تحت امر او به جهاد بپردازند و زمینهاى غصبشده خود را بازستانند و اسیران خود را آزاد سازند. آنجا که گفتند:
«إِذْ قَالُواْ لِنَبِیٍّ لَّهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِکًا نُّقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللّهِ». (سوره بقره، آیه 246) بنی اسرائیل 600 پیامبر خود را سر بریدند و نفرین شده پروردگار عالم میباشند
(آنان به یکى از پیامبران خود گفتند: براى ما فرمانروایى معین کن تا به جنگ در راه خدا بپردازیم ...)
پیامبر آنان به امر الهى فرمانروا را به نام معرفى کرده، گفت: «إِنَّ اللهَ قَدْ بَعَثَ لَکُمْ طَالُوتَ مَلِکًا ...» (سوره بقره، آیه 247) (به راستى که خدا طالوت را به فرمانروایى شما برگزیده است.) به ابجد ریاضی قرآن 26 طالوت 26 راه حق 26 طالوت 26علی 26 بیعت 26 وصیت 26 غدیر 26 انتخاب درست 26 جان رسول 26 امام دین 26جان محمد 26 راه حق 26 حدید 26 بت شکنی 26 بدوش نبی 26 علی 26خیلی 26مردی26طالوت 26 علی 26 امام بکل 26 امام دین26علی26 جانه قرآن 26بارهبر26دینی 26 عالمه 26 عشق اسلام 26 جان محمد 26 بت شکنی 26 بدوش نبی 26راه حق 26 بدین الهی 26 نجات دین 26 شیعها 26باجانشینه 26جانه دین 26 جان دینه 26 اسلام بحق26 با روح 26 جان محمد 26یدالله 26 دست الله 26 امام دین 26 امام بکل 26 دینی 26 غدیر26 عسلی 26 علی 26 جانه قرآن 26 بت شکنی 26 بدوش نبی 26با ریاست 26جان محمد 26 امام بکل 26 دینی26 امام دین 26شریف 26 شیعها 26 علی 26 الحمدو الله رب العالمین دین الهی پیامبر در غدیر خم دست علی را بالای سر برد و ایشان را به امر خدا خلیفه بعد از خود معرفی نمود و چشم دشمنان اسلام کور شد هم اکنون مولاء مهدی با دلایل قرآنی و علم ریاضی علمی حقیقی امام بکل 26 میباشد چرا نامردان بی همه چیز خود را به خرییت میزند
قوم بنی اسرائیل از پیامبر خود تقاضای جانشین و رهبری قوی نمودند و خداوند نام فرمانروا طالوت را معرفی نمود
با وجودى که نام فرمانروا به صراحت گفته شد، آنان زیر بار نرفتند و به اشکال تراشى پرداختند و گفتند: «أَنَّى یَکُونُ لَهُ الْمُلْکُ عَلَیْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْکِ مِنْهُ وَلَمْ یُؤْتَ سَعَةً مِّنَ ...» (همان)
(از کجا مىتواند فرمانرواى ما باشد، حال آنکه ما به فرمانروایى از او شایستهتریم، و او توانمندى مالى ندارد؟ ...)
این امر، دلالت بر آن دارد که ذکر نام براى رفع اختلاف کافى نیست،صد بار نقشه ترور پیامبر و علی را کشیدند بلکه باید شرایط جامعه، آماده پذیرایى نماینده پروردگار باشد. چه بسا ذکر اسامى پیشوایان دوازدهگانه، سبب مىشد که آزمندان حکومت و ریاست به نسل کشى گسترده بپردازند تا از تولد آن امامان جلوگیرى کنند، چنانکه این مسئله درباره حضرت موسى (ع) رخ داد و به قول معروف:
صد هزاران طفل سر ببریده شد/ تا کلیمالله موسى زنده شدهنگامی که رسول خدا(ص) علی(ع) را در روز" غدیر خم" به خلافت منصوب فرمود و درباره او گفت: من کنت مولاه فعلی مولاه" هر کس من مولی و ولی او هستم، علی مولی و ولی او است" چیزی نگذشت که این مساله در بلاد و شهرها منتشر شد" حرث بن نعمان فهری" خدمت پیامبر(ص) آمد و عرض کرد تو به ما دستور دادی تا به یگانگی خدا و اینکه تو فرستاده او هستی دهیم، ما هم شهادت دادیم، سپس دستور به جهاد و حج و روزه و نماز و زکات دادی ما همه این ها را پذیرفتیم، اما با این ها راضی نشدی، تا اینکه این جوان(اشاره به علی ع است) را به جانشینی خود منصوب کردی، و گفتی: من کنت مولاه فعلی مولاه، آیا این سخنی است از ناحیه خودت یا از سوی خدا؟! پیامبر ص فرمود:" قسم به خدایی که معبودی جز او نیست این از ناحیه خدا است".
" نعمان" روی بر گرداند در حالی که می گفت اللَّهُمَّ إِنْ کانَ هذا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِکَ فَأَمْطِرْ عَلَیْنا حِجارَةً مِنَ السَّماءِ:" خداوندا! اگر این سخن حق است، از ناحیه تو، سنگی از آسمان بر ما به باران"! اینجا بود که سنگی از آسمان بر سرش فرود آمد و او را کشت، همین جا آیه «سَأَلَ سائِلٌ بعذاب واقِعٍ لِلْکافِرینَ لَیْسَ لَهُ دافِعٌ» نازل گشت".
يا چون [كسانى كه در معرض] رگبارى از آسمان كه در آن تاريكيها و رعد و برقى است [قرار گرفته اند] از [نهيب] آذرخش [و] بيم مرگ سر انگشتان خود را در گوشهايشان نهند ولى خدا بر كافران احاطه دارد (۱۹)
دنباله این آیات انجیل و تورات کمی پائین تر نام محمد و علی میباشد برو پائین تر به گنج تورات و انجیل می رسی
و چون شیطان جلوی آدم رو به خدا به سجده افتاده بود آدم با دست یا لگد به پشت او زد و گفت بلند شو برو پی کارت شیطان خیلی ناراحت شد کسی چون آدم نیامده به او لگد و یا دست بزند بگوید پاشو برو پی کارت شیطان خیلی حساس بود کسی از پشت به او بزند شیطان همیشه از عمر فرار میکرد ولی وقتی عمر از پشت شهید شد بسیار گریه میکرد و عمر را به آرامش فرا میخواند طبیبی که برای عمر آوردند خود شیطان بود نامرد فلفل روی زخم عمر ریخت آتش گرفت آتش به در عمر زد شیطان لعین این در تلافی آن درحضرت ابولولو فرار برقرار کرد و مداوم میگفت خوب زدم بر دراین بی پدر و بر آنها، آشکار شد که او سزاوار چنین مقامی است. [۶]قدر این مملکت را نمی دانید، حضرت ابولولو باید اندازه مسجد النبی گنبد بارگاه داشته باشد انشاء الله آقام بیاد درست میکنیم وصیت کردم با کمک تمام یاران مولاء چنین مسجدی بسازیم دنیا بداند از نظر دینی تمام دینها و تمام فرقه ها هزار سال از شیعه پائین ترند اگر شما حق بودید لا اقل مثل شیعه چندین بار نام شما در قرآن باید میآمد 49 بفرقه شیطان49 عمر ابوبکر49 نباشید به علم ریاضی قرآن یا ریاضی الله
خداوند از کدام دین راضی میباشد به ابجد رضایت دین الهی الله 1587 - 1202 ابوبکرعمرعثمان = 385 شیعه 385 به ابجد یا بادین برتر الهی 926- 541 فتنه ها541 عمر ابوبکر541 =شیعه385 پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه385فلسفه دین الله 385 اسلام واقعی الله385 مهدی امام حق دین ها 385با عقل کل اسلام 385یا جمال الهی امام مهدی 385 بقبله عالم اهل دین 385 سربازانه مهدی 385 فلسفه دین الله 385 با قانون الهی دین الله 385شهید 319 اسلام واقعی 319 فلسفه دین الله 385 شهید بدین 385 شهید 319 دین ناب محمد علی 319 فلسفه دین 319 +66 الله = 385 شیعه 385 دین ناب الله محمد علی 385 با آل قرآن 385مهدی امام حق دین ها385
به ابجد امام82 یعنی 8+2= 10 فروع دین 82امام82 +10= 92 محمد 9ضربدر 2= 18 ذالحجه"غدیر 1214-1202 سه خلیفه = 12 امام جانشینان واقعی پیامبر فرمود جانشینان من 12 نفر از اولاد و اهل بیت من هستند
ابجد راز قرآن 559-541 فتنه ها=18ذالحجه" غدیرخم18سلطان18 جانشین18 بانمازا18
ابجدرازقرآن 559-541 فتنه ها=18ذالحجه"غدیرخم18 18سلطان18 جانشین18 بانمازا18با خدای18درنماز فرق سرش بسوی خدای باز شد به ابجد یونس امام علی فرمود فرزندان 74والشجرتها الملعونه74 ابجد ابوبکر 27+22 عمر +25 عثمان = 74 اینم آیه قرآن به ابجد سه خلیفه ابوبکر27+22 عمر+25 عثمان 74 ان من المجرمین منتقمون74والشجرتها الملعونه74 بدشمن الله 467-541 عمر ابوبکر = 74 بازم ابجد ابوبکر عمر عثمان74 امام علی فرمود فرزندان کنیزان زناکار رادر عربستان به حال خود رها کردم و بسوی کوفه و نجف آمدم وقتی پیامبروفات یافت تمام هستی او را به غارت بردند و فدک دخترش فاطمه را به ظلم از او ستاندند74 روز نگذشته دختر رسول خدا را درب خانه اش را به آتش کشیدند و موجب شهادات او گردیدند مارقین ناکسین منافقان مجرمان درب خانه یگانه کوثر قرآن را به آتش کشیدند و عمر لعنت الله علیه با لگد به درب خانه فاطمه یگانه یادگار رسول خدا را به آتش و با ضربه ای که به در وارد کرد باعث شهادت حضرت فاطمه و فرزند درون شکم آن حضرت محسن شد و یگانه دختر رسول خدا در سن 18 سالگی به شهادت رسید در 18 ذالحجه" در غدیر خم سه خلیفه عهد خود را شکستند برادران یوسف هم او را به 18 درهم فروختند عمر و ابوبکر به منافقان 18 ریال باج داد ند تا غدیرخم را کتمان کنند عدد شهرستانهای سیستان به 18 شهررسید18
به ابجد امام82 یعنی 8+2= 10 فروع دین 82امام82 +10= 92 محمد 9ضربدر 2= 18 ذالحجه"غدیر خم به ابجد محمد 92+18 ذالحجه" غدیر خم = 110 علی 110 دین الهی 110
در روز غدیر خم نور حق پیدا شد وز جهاز اشتران منبری بر پا شد بگرفت محمد چو علی را سر دست سوگند به ذات حق که حق پیدا شد به ابجد مردان قرآن کریمی 926-541=385 شیعه
به ابجد برترین دین 926-541 فتنه ها 541اهله شر541 عمر ابوبکر541 = 385 شیعه 385 با آل قرآن 385 مردعالم 385 اسلام پیامبر 385 فقط دین اسلام 385 فلسفه دین الله 385 پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385 به ابجد اهل دین نابقه جهان اسلامی حجت الله926-541 عمر ابوبکر= 385 شیعه 385 به ابجد برترین دین 926-541عمر ابوبکر= 385 شیعه 385قال رسوالله فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385شیعه385فقط دین اسلام385 فقط دین اسلام385شیعه 385اسلام پیامبر 385
با رهبر های شیعه ها 817-1202 سه خلیفه = 385
قولو لا اله الالله تفلهو آیه رستگاری به ابجد صغیر و کبیر926 -541 عمر ابوبکر = 385 شیعه رستگاران عالمند قال رسول الله یا علی انت و شیعتک هم الفائزون 385پیامبرفرمودیاعلی تو و شیعیان تو رستگارعالمید پیامبر فرمودفقط یک فرقه اهل نجات استبه ابجد فرقه 385 شیعه 385 اسلام پیامبر 385 حکم الهی دین الله 385 بیداریهای اسلامی 385با وصی دین محمد علی385موسی به هارون385فلسفه دین الله 385 اسلام واقعی الله385 مهدی امام حق دین ها 385با عقل کل اسلام 385یا جمال الهی امام مهدی 385 بقبله عالم اهل دین 385 سربازانه مهدی 385 فلسفه دین الله 385 با قانون الهی دین الله 385شهید 319 اسلام واقعی 319 فلسفه دین الله 385 شهید بدین 385 شهید 319 دین ناب محمد علی 319 فلسفه دین 319 +66 الله = 385 شیعه 385 دین ناب الله محمد علی 385 با آل قرآن 385 با عقل کل اسلام 385 فقط دین اسلام 385 اسلام پیامبر 385سربازانه مهدی 385فلسفه دین الله 385 با قانون الهی دین الله 385 با جان دین های محمد علی 385 باروح اهل اسلام 385 دین ناب الله محمد علی 385 شیعه 385 اهل محمدی با اصحاب اسلامی 385 385با اسلام ناب محمد علی 385دین ناب الله محمد علی 385 با جان دین های محمد علی 385باروح اهل اسلام385صاحب دین ها بحق محمد علی385با آل قرآن385بدین واقعی اسلام 385دینه حق اسلامی 385 اهل دین اسلام ناب محمد علی385 اسلام پیامبرگوهر بحق دین 385 براه دین حق 385 با عقل کل اسلام 385 فقط دین اسلام 385 بدین واقعی اسلام 385با وصی دین محمد علی 385 موسی به هارون 385فلسفه دین الله385 اسلام واقعی الله385بدین واقعی اسلام 385با آل قرآن385 معجزه دین اسلامی 385میباشد
به ابجد دین بحق پروردگار عالم926-541 عمر ابوبکر= 385پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385شیعه 385 به تمام کتب آسمانی قسم فقط شیعه بحق میباشد و اینجانب با جانو دل تمام پیامبران الهی و حضرت موسی و حضرت عیسی و حضرت محمد و 12 جانشینش منجی عالم قائم آل محمد مهدی (عج) را دوست میدارم و هیچ کدام با دیگری برایم فرقی ندارد همه شان را یکسان دوست میدارم و عاشقشان میباشم ما همه باید با هم برابر و برادر باشیم همه دینها یکی شویم و نام دینی که در تمام کتب پیامبران آمده 385 منظور شیعه 385 میباشد ببینم زرنگ هستید 385 را بیابید در کتب پیامبرتان به ثنای اسم اعظم شده چون علی محمد بدرید کعبه از هم شده بت شکن به کعبه اسدالله اعظم
مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست صد کتابو صدحدیث آئینه روی محمد علیست دره علم خدا غیر از علی نیست جانشینه مصطفا این مرتضی مولاء علیست اصول کافی جلد 2 صفحه 17 از پیامبر سئوال شدپیامبران چند نفر بودند فرمود 124 هزار نفر و فرمود رسولان حق چند نفر بودند ایشان فرمود 313 نفر به ابجد رمز الله 313هر سال 313 روز با 52 جمعه 52+313= 365 روز سال
به ابجد امت اهل دین شیعه926 -541 عمر ابوبکر = 385 شیعه پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385به ابجد کبیر و صغیر مهدی 82 امام 82 مهدی 82 امام 82
به ابجد امام82 یعنی 8+2= 10 فروع دین 82امام82 +10= 92 محمد 9ضربدر 2= 18 ذالحجه"غدیر 1214-1202 سه خلیفه = 12 امام جانشینان واقعی پیامبر فرمود جانشینان من 12 نفر از اولاد و اهل بیت من هستند
قال رسوالله کتابی الله و عترتی1587-1202 سه خلیفه =385
به ابجد امام82 یعنی 8+2= 10 فروع دین 82امام82 +10= 92 محمد 9ضربدر 2= 18 ذالحجه"غدیر خم به ابجد محمد 92+18 ذالحجه" غدیر خم = 110 علی 110 دین الهی 110
به ابجد راز قرآن 559-541 فتنه ها = 18 ذالحجه" غدیر خم
به ابجد راز قرآن 559-541 فتنه ها = 18 ذالحجه" غدیر خم 110بحق 110دین الهی 110+18 = حسین128به ابجد حقیقت مذهب 669-541 عمر ابوبکر= 128 حسین کلید دین128 حسین 128 امام الهی 128
شیعه یعنی حق مدارو حق پذیر در مدار حق بوود او بی نظیر میانه عاشقو معشوق رمزیست رمز الله 313 بنور امیدی 313 به یار اهل مهدی313 چشم بصیرت دارند 313 نرجس 313 ره حق 313 به نور الهی 313نورای الهی 313 بجان دینه الهی اسلامی313 با یاره الهی مهدی 313 و صیه محمد علی 313 ره حق 313 رمز الله313به مرد های الهی 313 رمز الله 313 هرسال313 روز با 52 جمعه 313 +52 = 365 روز سال 365 صاحب اصلی اهل کعبه 365 تعداد یاران امام زمان مهدی موعود (عج) یاران مهدی 313 +72 یاران امام حسین = 385 شیعه 385 اسلام پیامبر 385 فقط دین اسلام 385 مرد عالم 385 آبروی دین محمدی 385 شیعیان کسانی که همه پیامبران الهی را از صمیم قلب دوست دارند خداوند در قرآن چندین بار از کلمه شیعه استفاده نموده اگر خودش شیعه نبود چرا فقط از کلمه شیعه استفاده نموده والله منم شیعه الله هستم تا چشم شیطان کور شود به ابجد اهل دین نابقه جهان اسلامی حجت الله926-541 عمر ابوبکر= 385
پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385 مرد عالم 385 اسلام پیامبر 385 فقط دین اسلام 385 به ابجد مردان قرآن کریمی 926-541 عمر ابوبکر = 385 شیعه 385 مرد عالم 385 راز قرآن 559-541 عمر ابوبکر541 اهله شر 541 فتنه ها 541 دشمن اسلامی 541 آفت کلی 541 مکافات 541 نفاق دزدان فدکه فاطمه541 احمق ملحد گمراه دین 541
به ابجد اسلام 132+92 محمد +110 دین الهی +5 تن +12 امام +14 معصوم =365 روز سال 365+20 محمد= 385 شیعه نامت 110 یا علی حقا پلیس عالمی
نام امام حسین (علیه السلام) در تورات و انجیل
همچنین در تورات نام مبارک حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ «هلیون» بوده است.
به گزارش طارق نیوز به نقل از شیعه نیوز، از برخی روایات اسلامی استفاده می شود که اسم مبارک امام حسن ـ علیه السلام ـ و امام حسین ـ علیه السلام ـ در تورات (کتاب مقدس یهودیان) «شبر» و «شبیر» و در انجیل (کتاب مقدس مسیحیان) «طاب» و «طیب» به می باشند.(۱)
به ابجد راز قرآن 559-541= 18 ذالحجه" غدیر خم خداوند حضرت یونس را به سوی آنان فرستاد.او آنها را به راه راست وپرستش خدای یکتا دعوت مینمود اما آنها بر کفر خود اصرار میورزیدند.حرامیان 310گمراه دین 310 احمقهای فاسد 310 23بعد از 33 سال دعوت جز2 نفر به او نگرویدند که یکی از آندو دوست قدیمیش روبیل بود که از دانشمندان بود ودیگری عابد وزاهدی به نام ملیخا نام داشت.
هنگامی که زحمات یونس 18بی نتیجه ماند تصمیم گرفت تا مردمش را نفرین کند.روبیل به او گفت که اینکار را نکن زیرا که خداوند هلاکت آنها را نمیپسنددولی نظر ملیخا عابد 17با یونس یکی بود.در نتیجه یونس18 قومش را نفرین کرد.به ابجد راز قرآن 559-541 فتنه ها = 18 ذالحجه" غدیر خم آیه 18 صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لاَ يَرْجِعُونَ
﴿۱۸﴾كرند لالند كورند بنابراين به راه نمىآيند
حضرت یونس به ابجد یونس 18 واقعه ای برایش روخ داد و مردم حرف این پیامبر بزرگ را درک نکردندو مردم نادان اموالش را غارت نموده و ایشان هم از مردم دوری نمود حضرت الیاس 18 به علم ابجد الیاس 18هم مانند حضرت یونس 18 مثل غدیر خم 18 ذالحجه" عهد شکنان منافق نادان گمراه دین ابله منافقا جاهل منافق عهد خودبا امام علی و پیامبر رادر روز 18 ذالحجه"در غدیر خم را شکستند مردم قوم حضرت یونس و حضرت الیاس و غریب پانصد سال مردم زجر و در بدری کشیدند و از خداوند طلب پوزش نمودند تا خداوند قحطی وخشک سالی را برطرف نمود اگر مردم ما امام خود حضرت مهدی(عج) را دوست داشته باشند خداوند برکات آسمانی را نازل خواهد نمود قدر این مذهب شیعه که 12 بار در قرآن آمده را بدانیدقدر این قرآن که کلمه امام 12 بار درآن آمده بدانید ؤسخن انجیل و قرآن ای انسانها از راههائی مروید که روندگان آنها بسیارند ازراهی بروید که روندگان آن کم اند "" قرآن میفرماید آنها که زیادند عقل ندارند و اکثرهم لا یعقلون اگر از روی طناب هزار نفر راه بروند قطعا" بی عقلند و پاره خواهد شد قوم هزار فرقه نباشید وامرهم بشوری با یکدیگر شورا و مشورت کنید26علی 26 امام دین 26 طناب اله26راه حق 26 علی26 ارباب اسلام 26 امام دین26بیعت 26 وصیت 26 بت شکنی 26بدوش نبی26 غدیر 26 ارباب اسلام 26 امام دین 26 جانه قرآن 26 جان محمد 26 وعتصمو بحبل الله جمیعا" ولاتفرقوا
مردم مردمی بسیار مهربان و شریف میباشند اینجانب جوانان مومن را خیلی خیلی دوست دارم و عاشق مسجد بسیار زیبایتان هستم
مردمی حق جو و مومن میباشند امید وارم بزودی جوانان فرقه های گوناگون مثل زمان پیامبرخدا یک خدا و یک فرقه شویم تا شیطان نتواند بر مسلمانان پیروز شود و بدانید شیطان بزرگ آمریکا و اسرائیل است نظر شما رابه علم ریاضی قرآن علم ابجد که قرآن بر اساس علم حروف و ریاضی نگاشته شده است جلب مینمایم به ابجد بغدیر خم 926-541 عمر ابوبکر = 385 شیعه برنده میدان شد من کنت مولاء فهذا مولاء علی در روز غدیر خم نور حق پیدا شد وز جهاز اشتران منبری بر پا شد بگرفت محمد چو علی را سر دست سوگند به ذات حق که حق پیدا شد
نام شیعه چندین بار در قرآن آمده ولی نام فرقه های باطل یک بار هم در قرآن نیامده است زیبا ترین داستان قرآن مثل غدیر خم به ابجد راز قرآن 559-541 فتنه ها = 18 ذالحجه" غدیر خم که در 18 ذالحجه"غدیر خم روخ داد به ابجد یونس 18 پانصد سال خداوند قوم یونس رادر قعطی و خشکسالی قرار داد شما مواظب باشید که مولایمان مهدی از شما روی بر نگرداند که بیچاره عالم خواهید شد خیلی باید مواظب خود باشید که سگ تارک صلات نباشیدانسان بی نماز از سک پست تر است سگها هر روز زوزه می کشند 5 ساعت بازی کلاش و فوتبال دو دقیقه نماز نمیخوانی بدبخت عالمی از بی نمازی هر گناهی سر می زند
نام امام حسین (علیه السلام) در تورات و انجیل
همچنین در تورات نام مبارک حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ «هلیون» بوده است.
به گزارش طارق نیوز به نقل از شیعه نیوز، از برخی روایات اسلامی استفاده می شود که اسم مبارک امام حسن ـ علیه السلام ـ و امام حسین ـ علیه السلام ـ در تورات (کتاب مقدس یهودیان) «شبر» و «شبیر» و در انجیل (کتاب مقدس مسیحیان) «طاب» و «طیب» به می باشند.(۱)
و در روایتی دیگر آمده است که نام پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ و ائمه ـ علیهم السلام ـ در تورات به زبان عبرانی چنین بوده است: میذمیذی46 به علم ابجد محمد 20+26 علی = 46 میذ میذی 46 (مصطفی ـ صلی الله علیه و آله ـ) منظور محمد20+26علی=46 میباشد ایلیا (علی مرتضی ـ علیه السلام ـ) قیذور (حسن مجتبی ـ علیه السلام ـ) ایرییل (حسین شهید) مشفور (زین العابدین ـ علیه السلام ـ) مسهور (محمدباقر ـ علیه السلام ـ) مشموط (جعفر صادق ـ علیه السلام ـ) ذومرا (امام موسی کاظم ـ علیه السلام ـ) هذاد (علی بن موسی الرضا ـ علیه السلام ـ) تیمورا (محمدتقی ـ علیه السلام ـ) نسطور (علی النقی ـ علیه السلام ـ) 12نوقش (حسن عسگری ـ علیه السلام ـ) قدیمنا 25 (حضرت مهدی ـ علیه السلام ـ)(۲)
همچنین در تورات نام مبارک حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ «هلیون» بوده است.(۳) لازم به ذکر است که در تورات و انجیل که فعلاً موجودند و در دسترس قرار دارند نام مبارک پیامبر اسلام و ائمه معصومین ـ علیهم السلام ـ ذکر نشده است و نامهایی که قبلاً ذکر شد در این کتب یافت نمی گردند. علت شان اینست که تورات و انجیل موجود تورات و انجیل واقعی نیست و تحریفات زیادی در آنها صورت گرفته است چیزهای زیادی از آن کم شده و مطالبی به آنها اضافه گردیده اند. در باب ۳۶ سفر پیدایش تورات شرح وفات و دفن حضرت موسی بیان گردیده است و معلوم می شود که این مطالب پس از حضرت موسی ـ علیه السلام ـ به تورات اضافه شده است.
پس عدم ذکر نامهای مبارک ائمه ـ علیهم السلام ـ و حتی نام شخص پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ در کتابهای فعلی یهودیان و مسیحیان دلیل بر عدم ذکر این نامها در کتب مقدس واقعی آنها نمی باشد. در انجیل برنابا نام حضرت پیامبر صریحاً ذکر شده(۴) و همین مطلب باعث شده که مسیحیان نسبت به این انجیل بی اعتنا باشد. و آن را جزء اناجیل رسمی محسوب نکنند.
از سوی دیگر قرآن می فرماید: «کسانی که کتاب های آسمانی به آنان داده ایم او (پیامبر) را همچون فرزندان خود می شناسند (گرچه) جمعی از آنان حق را آگاهانه کتمان می کنند.»(۵) از این آیه مبارکه استفاده می شود که اهل کتاب پیامبر اسلام را به خوبی می شناخته اند. و نام و نشان او را در کتابهای مذهبی خود خوانده اند. و صفات جسمی و روحی و ویژگیهای پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ در کتب پیش به قدری زنده و روشن بوده است که ترسیمی کامل از او در اذهان کسانی که با آن کتب سر و کار داشته اند بوده است. بنابراین معلوم می شود که تورات و انجیلی که فعلاً در دسترس می باشند غیر از تورات و انجیل واقعی و حقیقی است. و از نظر ما مسلمانان این کتب موجود هیچگونه اعتبار و ارزشی ندارد.
در نتیجه: نامهای مبارک ائمه ـ علیهم السلام ـ و پیامبر خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ و فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ در کتابهای مقدس که تورات و انجیل باشد بطور صریح ذکر شده و پیروان این دو دین براساس آنچه در تورات و انجیل راجع به پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ و اوصیاء آن حضرت ذکر شده بود. کاملاً با اوصاف و ویژگی های پیامبر و ائمه ـ علیهم السلام ـ آگاهی داشته اند.کلیدواژه ها: بشارات سفر پیدایش از عهد عتیق، بشارت فصل هفدهم سفر تکوین، مئودمئود، ربّانی، دوازده امام، امامان از نسل اسماعیل، امامت در تورات.
پی نوشت ها:
۱٫ ابن شهر آشوب، مناقب آل أبی طالب، ص ۱۶۶، نجف، مطبعه حیدریه، ۱۳۷۶ هـ ق.
۲٫ اعلمی، حسن، عیون الاخبار الرضا، ج ۲، ص ۱۴۷، بیروت، مؤسسه اعلمی، اول ۱۴۰۴٫
۳٫ مفید، الاختصاص، ۳۷ قم، جامعه مدرسین بی تا.
۴٫انجیل برنابا،29:14
یکی از پرسش های مربوط به آیات 17: 18 و 17: 20 از سفر پیدایش تورات، این است که آیا این آیات را می توان اشارت و بشارتی به پیامبر اسلام و دوازده امام شیعیان دانست؟ با تأملی دقیق در دعای ابراهیم برای فرزندش اسماعیل علیهما السلام (پیدایش 18: 17) و نیز نحوۀ استجابت الهی (پیدایش 20: 17) می توان ادعا کرد که خداوند به ابراهیم علیه السلام بشارت داده که امامت را در پیامبر اسلام و دوازده امام از نسل اسماعیل علیهم السلام قرار دهد. از سویی با توجّه به قرائن درون متنی و برون متنی ای که نشان می دهد مقصود از «مئود مئود»، پیامبر اسلام است و از سوی دیگر، با ریشه شناسی واژه «ربّی» و هماهنگی آن با مفهوم «امام»، می توان نشان داد که دوازده ربّانی در آیه 17: 20، اشاره ای به دوازده امام شیعیان دارد. هم چنین، هماهنگی ریشه شناختی نام های برخی از دوازده امام با شماری از نام هایی که به عنوان اسامیِ فرزندان اسماعیل در آیات 25: 13_ 15 ذکر شده است، ادّعای پیش گفته را تقویت می کند.
کلیدواژه ها: بشارات سفر پیدایش از عهد عتیق، بشارت فصل هفدهم سفر تکوین، مئودمئود، ربّانی، دوازده امام، امامان از نسل اسماعیل، امامت در تورات.
مقدمه
بشارت پیامبران پیشین به پیامبر اسلام و اهل بیت وی علیهم السلام همواره یکی از موضوع های مورد گفتگو بین اسلام و یهود و مسیحیت بوده است. قرآن کریم در پاره ای از آیات، بشارات تورات و انجیل و انبیای پیشین به پیامبر اسلام را گوشزد کرده است؛ [5] روایات فراوانی نیز از سوی پیامبر و اهل بیت علیهم السلام مطرح شده که در آن ها اشاره به بشاراتِ پیامبران پیشین شده است.[6]
فصل هفدهم سفر پیدایش، به ویژه آیات 17: 18 و 17: 20، یکی از بخش های مهم کتاب مقدّس در این زمینه است که در طول تاریخ، گفتگوهای زیادی را به وجود آورده است:
و ابراهیم به خداوند گفت: ای کاش ییشماعِل (اسماعیل) برای وجه تو باقی بماند... (خدا او را پاسخ چنین گفت:) و در مورد ییشماعِل (اسماعیل) (حرف) تو را اجابت کردم. اینک او را برکت خواهم کرد و بزرگش خواهم گردانید به واسطۀ مئودمئود؛ دوازده امام به وجود خواهد آورد و به قوم بزرگی مبدلش خواهم ساخت.[7]
شمار زیادی از دانشمندان مسلمان به این آیات به مثابۀ بشارتی به پیامبر اسلام و اهل بیت ایشان (دوازده امام) نگریسته اند. از این جمله می توان از میان اهل تسنن از اسماعیل بن عبدالرحمن سدی[8] (د. 127 ق) و نیز مورخ اهل سنت، ابن قتیبۀ دینوری[9] (د. 276 ق) و از میان علمای شیعه، از نعمانی[10] (د. 360 ق) و شیخ مفید[11] (د. 413 ق) یاد کرد. جالب آنکه عالم بزرگ اهل سنت، ابن کثیر دمشقی (د. 774 ق) نیز این آیۀ تورات را بشارتی به دوازده خلیفه پس از پیامبر اکرم می داند که مهدی یکی از آنان است.[12]
علاوه بر این، شماری از دانشمندان اهل کتاب[13] نیز این آیات را بشارتی برای پیامبر اسلام و دوازده امام از نسل او دانسته اند. برخی از این دانشمندان در قرون متقدم و پیــــش از تکمیــــل دوازده امام از نســـــل پیامبـــــر اکــرم می زیسته اند؛ از جملۀ ایــــن
اشخاص می توان به کعب الاحبار[14]، سرج الیرموکی[15]، عثوا ابن أوسوا[16]، عمران بن خاقان[17] و الحسین بن سلیمان[18] اشاره کرد. همچنین در روایات شیعه، از حداقل یک عالم یهودی[19] و نیز یک راهب نصرانی[20] نقل شده است که بشارت به 12 امام پس از پیامبر اکرم را در کتاب های پدرانشان دیده اند. جالب تر از تمامی این موارد که همگی در سنت اسلامی نقل شده بودند، نقل مسیحی ماجرای بحیرا است که در کتابی به نام مکاشفات بحیرا[21] آمده است. در این نقل چنین آمده که بحیرا به طور سینا می رود و از سوی خدا، الهاماتی بر قلبش می شود.[22] او سپس با پیامبر اسلام روبه رو می شود و ایشان را از روی قرائن می شناسد و بشاراتی که راجع به ایشان شنیده را بازگو می کند.[23] در بخشی از مکالمه، بحیرا به پیامبر می گوید:
و در آن سال، وحی خداوند که با اسماعیل با آن چنین سخن گفته است برآورده خواهد شد: «دوازده مَلِک برای تو متولد خواهند شد» و نیز «دوازده مَلِک از دودمان تو پدید خواهد آمد»[24].
این گزارش نشان می دهد که در فضای مسیحیت در قرون ابتدایی اسلام، دوازده امام از نسل اسماعیل بر دوازده امام از نسل پیامبر منطبق می شده است.
کلمه «فرقليط» در فرهنگ هاي معتبر مختلف يوناني به معني «ستوده ترين ، برگزيده ترين و 46ارجمندترين 46» آمده است. اين كلمه لغتي است كه پس از تغيير صورت در اناجيل مختلف به معاني «تسلي دهنده،31 شفيع ، مدافع ، حامي و ... » ترجمه شده است.
حضرت مسیح بشارت به آمدن «فارقلیط»داد.این واژه یونانی ودراصل «پرکلیتوسه »(به فتح پ و ر) است چون معرب شد«فارقلیط»46 شد.چراغ بدین را نتوانند خاموش کنند محمد20+26 علی = 46
در تورات و انجیل فارقلیط 46به ابجد 46شد پرکلیتوسه به ابجد 47کسانی است که نام آنها بر سر زبان ها باشد و همه کس آنها را ستایش کنندبه علم ریاضی علم ابجد قرآن پرکلیتوسه 47 منظور نبوت خاتم و اهل بیت او میباشند پرکلیتوسه 47 به شگفتی آيه تطهير دقت کنیم: این آیه قرآن 47 حروف دارد 47 شجره مطهره 47 و 12 امام هم حروف اسمشان 47 میباشد این آیه نورانی اهل بیت هم 47 حروف میباشد 47(إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت و يطهركم تطهيرا)47این آیه دارای 47حرف میباشد. تعداد حرفهای اسامی زیر :فاطمة 5 علي 3 حسن 3 حسين 4 علي 3 محمد 4 جعفر 4 موسى4 علي3 محمد 4 علي 3 حسن 3 محمد 4 در مجموع 47 حرف.در قرآن ثبع المثانی من القرآن العظیم مراد نام ائمه شیعه بدون تکرار در قرآن 7 بار آمده چهار علی چهار محمد دو حسن جعفر موسی که در راه است انشاء الله با عصای و انگشتر سلیمان در راه است47 شجره مطهره 47 منظور خانواده پیامبر مباشد ابجد 47 شجره مطهره 47 و ابجد عمر ابوبکر 49 شجره ملعونه 49 میباشد،
پرفسور عبدالاحد مي گويد نكته قابل تامل اين است كه واژه فوق از پيشوند
«پري 18 (peri) «و كلمه «كلوس»»20 محمد20 (kleos)حاصل گشته است. در فرهنگ يوناني كلمه «پري»18 كاربردي معادل «خيلي»26 علی26 و به عبارتي مفهوم پسوندهاي «تر» و »ترين»فارسي را در بر دارد. كلمه «كلوس» 20 محمد 20نيز به معناي «ستايش و حمد و شكوه و جلال» است. بنابراين در معناي «ستوده ترين ، با شكوه ترين و ارجمندترين« عينا و دقيقا مي توان ترجمه كلمه «احمد» يا «محمد» منظور هم قائم آل محمد هم میباشد در عربي را مشاهده كرد.۱۵ تنها مشكلي كه باقي مي ماند آن است كه براستي اصل اين كلمه در زبان »آرامي» يا «عبري» كه حضرت عيسي بدان سخن مي گفته چيست؟ با نگاهي به نسخه هاي زبان آرامي در مي يابيم كه اين واژه به صورت هاي «محمده» و « حميده» كه عينا معادل «محمد» و «احمد» در عربي و «پركليتی»46 در يوناني است مورد استفاده قرار گرفته است. ابجد نام محمد 20+26 علی = 46 محمد و علی 46 ماه 46 +46= 92 محمد (ص)
اين كلمات متاسفانه توسط كاتبان انجيل – به عمد يا به سهو – از «پركليتی»46 (باستوده ترين) 46به «پركليتی»46 یعنی محمد 20+26 علی = 46 پرکلیتی 46 ( 40تسلي دهنده)40منظور خاندان نبوت محمد و قائم آل محمد است تحريف يافته و به تدريج از اصل خود دور گشته است.امیر المومنین علی ـ علیه السلام ـ پسر چهارم ابو طالب، حدود سی سال بعد از واقعه فیل و 23 سال قبل از هجرت که مطابق با ده سال پیش از بعثت نبی مکرم اسلام ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در مکه مکرمه.
امام علی (ع) در خانه توحید و یکتا پرستی، از مادری گرامی و با شخصیت بنام فاطمه بنت اسد در روز جمعه سیزدهم رجب در کعبه متولد شد. دوران طفولیت را در دامن پر مهر مادر و پدر و تحت تربیت آن بزرگواران سپری کرد و به جهت قحطی که در سرزمین حجاز پدیدار شد، که گویا خواست الهی بود، نبی مکرم اسلام، سرپرستی علی ـ علیه السلام ـ را از شش سالگی به عهده گرفت و لذا با زندگی کردن با پیامبر اسلام در مکتب کمال و فضیلت آن حضرت رشد و تربیت یافت و نخستین کسی بود که به آیین پیامبر اسلام ایمان آورد و نخستین نماز جماعت را همراه آن حضرت اقامه کرد. با این که نام علی ـ علیه السلام ـ در قرآن به صراحت نیامده ولی بنا به تصریح روایات و تفسیر مفسرین آیات متعددی بیش از 700 آیه در سوره های مختلف قرآن کریم در شأن و منزلت علی ـ علیه السلام ـ نازل شده که هر کدام بیانگر یکی از خصوصیات اخلاقی، دینی و انسانی آن حضرت می باشند علاوه بر قرآن کریم درکتب مقدس پیامبران گذشته نیز به کمالات و خصوصیات علی ـ علیه السلام ـ نیز اشاره شده است که این را می توان از کلمات خود آن حضرت فهمید. با وجود این که دو کتاب تورات و انجیل کنونی از دست برد تحریف کنندگان در امان نمانده ولی باز هم اشاراتی به نام و برخی ویژگی های علی ـ علیه السلام ـ دارند. بگفتا پیر دیرپاکبازان که مریم وقت زادن یا علی گفت نمی شد جان مرده زنده هرگز یقین عیسی ابن مریم یا علی گفت چو عیسی زنده کرد او مردگان را برای زنده کردن یا علی گفت
روزی حضرت عیسی مسیح ـ علیه السلام ـ با صدای بلند فریاد زد ایلی ایلی به فریادم برس و مرا کمک کن، حاضرین برخی گفتند خدا را می خواند و برخی گفتند الیاس را می خواند.... ولی از آن جا که هیچ یک پیامبران خودشان به این که نام ایشان ایلی یا ایلیا باشد تصریح نکرده اند و فقط علی ـ علیه السلام ـ است که این نام خودش که در تورات و انجیل آمده است تصریح کرده و می گوید: «انا ایلیا الانجیل» قندوزی نقل می کند: امام علی ـ علیه السلام ـ در کوفه بر فراز منبر رفت و خطبه مفصلی برای مردم قرائت نمود بعد از حمد و ثنای الهی و بیان مطالب دیگر در معرفی خود و فضایل خود جملاتی بیان کرد که ازجمله به جمله فوق (انا ایلیا الانجیل) اشاره کرد.
طبرسی نیز می گوید: در دوره خلافت ابوبکر راهبی مسیحی به مدینه آمد. و وارد مسجد شد. سئوالاتی از ابوبکر و عمر و حاضرین نمود که هیچ کس نتوانستند جواب دهند در این زمان علی ـ علیه السلام ـ وارد مسجد شد و سلمان آن راهب را به سوی آن حضرت راهنمائی کرد. راهب از آن حضرت پرسید: ای جوان اسمت چیست؟ حضرت فرمود: اسم من نزد قوم یهود الیا نزد مسیحیان ایلیا، نزد پدرم علی و نزد مادرم حیدر می باشد راهب نیز گفت همانا اسم تو را در تورات و انجیل به آن چه گفتی یافته ام.
در جای دیگر انجیل از زبان یسوع درباره علی ـ علیه السلام ـ گفته است. آن که به سخن او( پیامبر آخر الزمان) ایمان آورد مبارک 23 مهدی 23 مبارک 3 مباهله 23 ریاست 23 بعالم 23 سلیمان 23 مهدی 23 خواهد شد. و یا این که من لایق نیستم که بند کفش او را باز کنم به نعمت و رحمت خدا رسیده ام که او را ببینم، برخی معتقدند علم ریاضی قرآن مهدی 23 مبارک 23 میباشد در قدیم منظور تمام ائمه بوده این فراز از انجیل احتمال دارد اشاره به علی ـ علیه السلام ـ داشته باشد. چرا که علی برازنده ترین شاگرد مکتب حضرت ختمی مرتبت بود که در اثر ملازمت و متابعت با آن حضرت شایسته هر گونه کمال شد.پیامبر جانشینش از جانب خداوند از 6 سالگی 59دست پرورده محمد59 مهدی 59 میباشد نور چشم مصطفایی مرتضایی بت شکن در کعبه بر دوش نبی تاج کرمنا به مهر خاتم دوش نبی بت شکن در کعبه این مولاء علی این اینترنت بهترین فرصت برای ما بوده است که به نحو احسنت باید از آن استفاده کنیم آمریکائیان یهودیان ملعون اعتراف کردند مردم جهان گروه گروه شیعه میشوند اگر همه جهان 40حق دین اسلام 40 نشانه نبوت خاتم انبیاء 59 مهدی 59 را بپذیرد و شیعه مولاء حضرت مهدی گردد بحقیقت 59خوشبخترین انسان عالم 59 مهدی59 میباشد59حاکم دین اسلامی59با خورشید ولایت 59خلیفه اسلام الله59 اسلام حق ناب محمدی 59مهدی 59 خلیفه قرآنیه 59حامی 59زمین 59 ازآن 59 مهدی 59ماه جانه دین اسلامی 59خورشیدی به آسمانها59 حاکم دین اسلامی59حامی59 مهدی59اسلام حق ناب محمدی59 در تورات و انجیل فارقلیط وپرکلیتوسه 47به ابجد47 یا ثارالله 47کسانی است که نام آنها بر سر زبان ها باشد و همه کس آنها را ستایش کنندبه علم ریاضی علم ابجد قرآن پرکلیتوسه 47 منظور نبوت خاتم و اهل بیت او میباشند پرکلیتوسه 47 به شگفتی آيه تطهير دقت کنیم: این آیه قرآن 47 حروف دارد 47 شجره مطهره 47 و 12 امام هم حروف اسمشان 47 میباشد این آیه نورانی اهل بیت هم 47 حروف میباشد 47(إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت و يطهركم تطهيرا)47این آیه دارای 47حرف میباشد. تعداد حرفهای اسامی زیر :فاطمة 5 علي 3 حسن 3 حسين 4 علي 3 محمد 4 جعفر 4 موسى4 علي3 محمد 4 علي 3 حسن 3 محمد 4 در مجموع 47 حرف.در قرآن ثبع المثانی من القرآن العظیم مراد نام ائمه شیعه بدون تکرار در قرآن7 بار آمده محمد 4+علی3= 7 بار آمده محمد فاطمه چهار علی چهار محمد دو حسن جعفر موسی 7 ثبع المثانی من القرآن العظیم مراد نام ائمه شیعه بدون تکرار در قرآن7 باردر قرآن منظور میباشدمحمد علی فاطمه حسن حسین جعفر موسی 7 و سرور عالم منجی تمام ادیان قائم آل محمد(عج) که در راه است انشاء الله با عصای و انگشتر سلیمان دردست درراه است47 شجره مطهره 47 منظور خانواده پیامبر میباشد ابجد 47 شجره مطهره 47 47(إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت و يطهركم تطهيرا)47این آیه دارای 47حرف میباشد.اکنون به آیه تطهیر دقت کنید این آیه نورانی در باره اهل بیت پیامبر فرزندانش میباشد که جمع حروف اسمشان 47 کلمه به اندازه 47 کلمه آیه تطهیر میباشد 47(إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت و يطهركم تطهيرا)47این آیه دارای 47حرف میباشد
امیر مؤمنان در ضمن خطبه مفصّلي كه در مورد دجّال ايراد فرموده است، بعد از شرح كشته شدن دجّال مي فرمايد:
«پس از آن47 «طامّه كبري »47 است» اصحاب پرسيدند: «طامه كبري » چيست؟ فرمود:جمع شدن47 شجره مطهره47 در کوه صفا و مروه
«خروج دابّة الارض است كه در نزديكي (صفا) ظاهر مي شود. {47شجره مطهره47 انگشتر حضرت سليمان و عصاي حضرت موسي در دست اوست... هنگامي كه سرش را بلند مي كند همه كساني كه در ميان مشرق ومغرب هستند به قدرت الهي او را مي بينند. وآن پس از طلوع خورشيد از مغرب است كه در آن هنگام درِ توبه بسته مي شود».47اسلام ناب محمدی47در کتب زرتشت 47 خرد شهر ایزد47منظور شجره مطهره 47اصل دین ها اسلام 47به اصله اسلامی 47 اسلام ناب محمدی 47 با مومن دین اسلام47 مومنان دین اسلام 47. {47شجره مطهره }47 شاه مردان مهدی47 قرآن و اهلبیت 47
نام شیعه هم 12 بار در قرآن آمده است 47+12 امام = 59 مهدی 59 به ابجد صغیر خط قرآن بدین اسلامه 59 با خورشید ولایت 59 مهدی این آیه قرآن هم 59 حرف میباشد بشمار و نرید أن نمن على الذین استضعفوا فى الأرض و نجعلهم أئمّة و نجعلهم الوارثین 59 مهدی 59 زمین 59 از آن 59 بخط انبیای الهی 59مهدی 59 میباشد59 خورشیدی به آسمانها 59 با خورشید ولایت 59 مهدی59 با مرد الهی الله 59 با خورشید ولایت 59خط قرآن بدین اسلامه59این آیه ولایت ائمه هدای هم 59 حرف دارد59 و نرید أن نمن على الذین استضعفوا فى الأرض و نجعلهم أئمّة و نجعلهم الوارثین 59 مهدی 59 زمین 59 از آن 59 با مرد الهی 59 با خورشید ولایت 59خط قرآن بدین اسلامه59سلام بر دابه" الارض مولاء قائم آل محمد (عج)این اینترنت بهترین فرصت برای ما بوده است که به نحو احسنت باید از آن استفاده کنیم آمریکائیان یهودیان ملعون اعتراف کردند مردم جهان گروه گروه شیعه میشوند اگر همه جهان 40حق دین اسلام 40 نشانه نبوت خاتم انبیاء 59 مهدی 59 را بپذیرد و شیعه مولاء حضرت مهدی گردد بحقیقت 59خوشبخترین انسان عالم 59 مهدی59 نشانه نبوت خاتم انبیاء 59 مهدی 59 را بپذیرد و شیعه مولاء حضرت مهدی گردد بحقیقت 59خوشبخترین انسان عالم 59 مهدی59 میباشد59حاکم دین اسلامی59با خورشید ولایت 59خلیفه اسلام الله59 اسلام حق ناب محمدی 59مهدی 59 خلیفه قرآنیه 59حامی 59زمین 59 ازآن 59 مهدی 59ماه جانه دین اسلامی 59خورشیدی به آسمانها59 حاکم دین اسلامی59حامی59 مهدی59اسلام حق ناب محمدی59میباشد
به ابجد کبیر تفسیر علم ابجد قرآن 1261-1202 عمر ابوبکر عثمان = 59 مهدی 59 جهان 59 آزآن 59 مهدی میباشداین آیه ولایت هم 59 حرف میباشد بشمار59 و نرید أن نمن على الذین استضعفوا فى الأرض و نجعلهم أئمّة و نجعلهم الوارثین59 مهدی 59 این آیه هم 59 حرف دارد
59 مهدی 59 زمین 59 از آن 59 مهدی 59
در جای دیگر می گوید: ای 31 ابراهیم 31 امام عالم 31دعای ترا در حق 31 ابراهیم 31 کلام حق 31 نور قرآن 31 قرآن ناطق 31ستوده تر 31 فرزندان اسماعیل یعنی 5 تن +12 امام +14 معصوم = 31 دعای ترا در حق فرزندان اسماعیل شنیدم اینک او را برکت داده25 پیامبر25 بارور25شیعه25 گردانیده به مقام ارجمندان25 خواهیم رسانید، به وسیله محمد ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و دوازده امام از نسل وی او را امت بزرگی خواهم نمود. که در این فراز به جانشینی علی ـ علیه السلام ـ بعد از پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ که هر دو از نسل ابراهیم ـ علیه السلام ـ هستند اشاره شده است.
در بخش هایی از کتب عهدین به انوار طیبه پنج تن ـ علیهم السلام ـ اشاره شده است آنجا که از زبان حضرت ادریس ـ علیه السلام ـ نقل می کند که فرزندان آدم در تعیین افضل مخلوقات دچار اختلاف شدند هر کدام چیزی گفتند و در نهایت اختلاف خود را نزد آدم ـ علیه السلام ـ بردند آن حضرت فرمود: چون خدا مرا آفرید و از روح خود در کالبدم دمید و من درست نشستم عرش اعظم الهی را دیدم و پنج شبح نورانی را نگریستم که در عرش هویداست در نهایت عظمت و جلال و کمال و حسن و ضیاء عرض کردم: پروردگارا این انوار با عظمت و جلال چه کسانی هستند خطاب رسید این ها اشرف مخلوقات من و واسطه بین من و سایر آفریدگانند. اگر این ها نبودند من تو را نمی آفریدم و نه آسمان و نه زمین و نه بهشت و نه جهنم و نه آفتاب و نه ماه را. عرض کردم پروردگارا نام این ها چیست؟ خطاب رسید به ساق عرش بنگر چون نگریستم دیدم این پنج نام مبارک نوشته شده است: پار غلیط (محمد) ایلیا (علی) طیطه (فاطمه) بشر (حسن) بشیّر (حسین)
اما در قرآن کریم آیات متعددی وجود دارد که هر کدام بیان گر برخی از ویژگی های اخلاقی و سیمای آن حضرت می باشند، که در اینها به برخی از آن ها به طور خلاصه اشاره می شود گوهر بهر ولاء علی آئینه تمام نمای قائم آل محمدی حقا که تو داماد احمدی گنج نهان بارگه کبریاء علی زیر نگین توست همه ما سوای علی هفت آسمان به درت سجده میبرند ای خاک پایت توتیای چشم عارفان علی ای نور جاودانه عرضو سماء حسن خدا در آئینه ات جلوه میکشد جلوه نمای مکتب شیعه مولاء علیست ای جلوه گاه نورجمال کبریاء علی هم آئینه رسالتو ام آئینه امامتی اقیانوس نبی بحر کرامتی جانم به فدایت که بهر عنایتی هم آئینه خدا روز قیامتی کیست در این تصویر در آئینه احمد علی شب نشین عرش بوده پرده دار عالمی با نبی همراز سبحان الذی اسری علی پرده دار لو کشف باشد علی روز پیروزی به کعبه علی دوش نبی روز محشرهم لوای حمد بر دوش علی کیست در این تصویردر آئینه احمد علی شب نشین عرش بوده پرده دار عالمی با نبی همراز سبحان الذی اسری پرده دار لوی کشف باشد علی شب نشین عرش بوده پرده دار عالمی با نبی همراز سبحان الذی اسری علی پرده دار لوکشف باشد علی پاک میکرد اشک را تا سحر مولا علی غربت نیمه شب او که خشمش بود خود آئینه غمها علی صهر ابن عم وصی مصطفی حله پوش هل اتی یو انماست وارث گنجینه سر قضاء قابل تشریف قوله لافتی مولا علیست شاه راه حق تو هستی در سلو کائنات پرورده بدامن خود مصطفی عجب گلی صاحب لاسیف بر ارباب معرفت دین خدا قابل تشریف قول لافتی مولا علیست جانشینه حق پیغمبر علیست شیر عرشو ثاقی کوثر علیست در حرم همچون خلیل الله گشته بت شکن آنکه پا دوش نبی بنهاده پا مولاء علیست آتشه عشقی که ابراهیم را بر گرفت کعبه را در هم شکست بتها به دوشه مصطفا بت شکن مثل احمد عشق زهرا ست تنها علی شاهنشه سریر ولایت علی قل انما ولی یوکموالله علیست برتر از عالم خداست نور الله تابشش تنها علیست وارث کل تمام انبیاست دوست دارد خدا زیبا علی خوانداحمد خویشتن را با علی مولای امت تا بدانی ملک هستی جز علی سلطان ندارد تا بدانی این محمد با علی همتا ندارد در باغ نبی باغبان چشمه کوثر سه قایتی شاهراه حق تو هستی در سلوک کاینات پرورده بدامن خود مصطفا عجب گلینور چشم مصطفایی مرتضایی بت شکن در کعبه بر دوش نبی تاج کرمنا به مهر خاتم دوش نبی بت شکن در کعبه این مولاء علیست به ثنای اسم اعظم شده چون علی محمد بدرید کعبه از هم شده بت شکن به کعبه اسدالله اعظم
با هر تپشی که در دله آگاه است یک نغمه لا اله الا الله است تو حیدو نبوتو امامت هر سه در گفتن یک علی ولی الله است در روزه غدیر خم نور حق پیدا شد وز جهازه اشتران منبری بر پا شد بگرفت محمد چو علی را سر دست سوگند به ذات حق که حق پیداشد حاتفی گفت دیدم من آن کتف نبی گرد خاتم با به شانه بود علیا" علیا" یا علی تا کور شود هر آنکه نتواند دید باشد در این عالم سه پلید رکب وبا رمع نام ثع هم دقل بودو پلید همچو نامرد معاویه شمرو یزید با هر تپشی که در دله آگاه است یک نغمه لا اله الا الله است تو حیدو نبوتو امامت هر سه در گفتن یک علی ولی الله است در روزه غدیر خم نور حق پیدا شد وز جهازه اشتران منبری بر پا شد بگرفت محمد چو علی را سر دست سوگند به ذات حق که حق پیداشد
1. جوان مردی و دستگیری از ناتوانان حتی در حال نماز که بنا به فرموده قرآن کریم آیه «ولایت» « إِنَّمَا وَلِیُّکمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَهُمْ رَاکعُونَ » بر این خصوصیت حضرت دلالت دارد. ولیّ امر و یاور شما تنها خدا و رسول و آن مومنانی هستند که نماز بپاداشته و به فقیران در حال رکوع زکات می دهند».
2. از جان گذشتگی برای اعتلای اسلام و حفظ جان نبی مکرم اسلام. طبق فرموده قرآن کریم: «وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَادِ» در مورد علی ـ علیه السلام ـ نازل شده که شب هجرت، خود را فدائی رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ کرد و برای فریب دشمنان در رختخواب آن حضرت خوابید، «بعضی از مردانند که از جان خود در راه رضای خدا درگذرند و خدا دوستدار چنین بندگان است»
3. قرآن کریم علی ـ علیه السلام ـ را کسی معرفی می کند که علم الکتاب در نزد وی است. آن جا که می فرماید: «قُلْ کفَى بِاللّهِ شَهِیدًا بَیْنِی وَبَیْنَکمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْکتَابِ» ای پیامبر ما، به دشمنان بگو خدا گواه میان من و شما و آن کسیکه علم کتاب نزد اوست» در بحث و مناظره ای که بین قیس بن سعد بن عباده و معاویه صورت گرفت قیس شروع به شمارش فضایل علمی و اخلاقی علی ـ علیه السلام ـ کرد و گفت: علی صدیق، و عالم این امت است آن کسی که خداوند درباره او این آیه را فرستاده است.
4. طبق آیه مباهله قرآن کریم علی ـ علیه السلام ـ را جان پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ معرفی می کند: آن جا می گوید: پس به مسیحیان بگو شما با پسران و زنان و جان های خود و با هم با پسران و زنان و جان های خود برای مباهله درموعد مقرر جمع شویم و در حقانیت خود از خدا برای دیگری نفرین طلب کنیم.
طبق گفته مفسرین منظور از «انفسنا» در آیه فوق علی است.
5. طبق آیه چهار سوره تحریم خداوند علی ـ علیه السلام ـ را صالح المومنین معرفی می کند: و مومنان شایسته و صالح و فرشتگان از آن پس یاور او خواهند بود»
علامه حلی حدود 85 آیه از قرآن را بیان می کند که طبق نظر اهل سنت بر ویژگی های حضرت علی ـ علیه السلام ـ دلالت دارند.
بنابراین در کتب انبیای گذشته به نام و جانشینی و خلقت آن حضرت قبل از خلقت آدم با وجود این که این کتب تحریف شده است، اشاره شده و خود علی ـ علیه السلام ـ بر این مطلب صحه گذاشته اند و هم چنین در قرآن کریم با این که صراحتا نامی از حضرت علی ـ علیه السلام ـ برده نشده، ولی آیات متعددی درباره سیما و خصوصیات اخلاقی آن حضرت وارد شده است.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1ـ بشارات عهدین، محمد صادقی تهرانی.
2ـ اهل البیت فی الکتاب المقدس، کاظم النصیری.
قال رسول الله ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ :
«انا مدینه العلم و علی بابها؛ من شهر علم هستم و علی درب آن پس هر کسی می خواهد وارد شهر علم
شود لاجرم باید از درب آن داخل شود.»
لازم به ذکـــر اســـت اکثــــر علمــــای یهــــودی و مسیـــحی که به اســــلام گرویده انـــد و در باب بشارات قلــــم زده اند، در نگاشته های خود به این بشــــارت نیز استناد کرده اند. برخی مانند ابن ربّن طبری[25]، سموئل مغربی[26] و سعید بن حسن اسکندری[27] تنها از بشارت آیۀ پیدایش 17: 20 به پیامبر اکرم صل الله علیه وآله بحث کرده و برخی دیگر مانند محمدرضا جدید الاسلام[28]، به بخش دوم آیه[29] نیز اشاره کرده اند. همچنین شواهد تاریخی حاکی از آن است که این آیه نقش مهمی در اسلام آوردن یهودیان[30] و نیز تشیع[31] آنان داشته است.[32]
در دوران معاصر نیز پژوهش های متعدّدی، عمدتاً از سوی دانشوران مسلمان، در این زمینه صورت پذیرفته است. سید سامی بدری[33] تلاش ارزشمندی را به طور مبسوط در راستای تبیین این بشارت کرده است. غیر از وی، نویسندگان دیگری نیز به اجمال به این بشارت پرداخته اند؛ از این جمله اند: جمال الدین شرقاوی[34]، رحمة الله هندی[35]، دکتر حبیب بن عبدالملک[36]، دکتر منقذ بن محمود السقار[37] و صالح بن الحسین الجعفری[38].
یک آیه در انجیل هست که من خیلی دوستش دارم و فکر میکنم اگر همه ی انجیل تحریف شده باشد این آیه اصیل است زیرا بوی سخن یک پیغمبر را میدهد و تصور نمیکنم کسانی که به تحریف یک کتاب آسمانی می پردازند این قدر شعور و ذوق داشته باشند که چنین جمله زیبائی بسازند . میگوید :
"" ای انسانها از راههائی مروید که روندگان آنها بسیارند ازآن ره بروید که روندگان آن کم اند "" قرآن میفرماید آنها که زیادند عقل ندارند و اکثرهم لا یعقلون
نوع مطلب : چهارده معصوم،
برچسب ها : نام مبارک ائمه در انجیل و تورات، روایات اسلامی، امام حسن، اسم مبارك امام حسن، اسم مبارك، تورات (عهد قدیم)، «شبر» و «شبیر»، انجیل (عهد جدید)، «طاب» و «طیب»، نام پیامبر، ائمه، قیذور، تورات و انجیل، تحریفات، كتب مقدس، كتب، مقدس، اهل كتاب، نامهای مبارك ائمه، بشارت عهدین، ایلیا، سرگذشت بنی اسرائیل، سرگذشت، بنی اسرائیل، صلیب، مسیحی، مسیح، عهد عتیق، عهد جدید، اناجیل، انجیل، تورات، سنت، روایات اسلامی، یهود، دین حضرت موسی، قرآن کریم، تحریف، كتاب مقدس، حكم عقل، دلایل مسلمانها بر تحریف كتاب مقدس، عهد قدیم و جدید، كتاب آسمانی، آدم و حوّا، درخت ممنوعه، حیات ابدی، خدا و عیسی، سرانجام فرعون، حضرت عیسی، حضرت عیسی مسیح، شواهد تاریخی، آثار یهود، انجیل لوقا، مسیحیت، الوهیت، بعثت حضرت محمد، انجیل متی، اعتبار كتاب مقدس، تمایلات ضد الهی، فلسطین، تصویر پیامبران، بت پرستی، شرم آور، پیامبران الهی، حضرت لوط، حضرت ابراهیم، حضرت داود، امانت داری، مریم مقدس، میلاد حضرت مسیح، عیسی در زبان عبری، مصلوب شدن عیسی، آسمانی،
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ کتاب دینی مسیحیان انجیل نامیده میشود، واژه انجیل در لغت یونانی به معنای مژده و بشارت است (قاموس کتاب مقدس: ۱۱۱) مسیحیان عقیده ندارند که عیسی کتابی به نام انجیل آورده است (کلام مسیحی: ۴۹ ـ ۵۰) آنان معتقدند که بعد از عروج عیسی(علیه السلام) پیروان وی اقوال، اعمال و حوادثی را که برای آن حضرت اتفاق افتاده بود به صورت روایتهای شفاهی، نقل میکردند و یک سنت شفاهی در بین آنها رایج بود. (تکوین الاناجیل: ۲۴، کلام مسیحی: ۴۳) تنها در نیمه دوم قرن اول میلادی بود که فکر کتابت این سنت شفاهی در میان پیروان مسیحیت، قوت گرفت و عده ای به نوشتن اقوال و اعمال عیسی که در آن زمان رایج بود و از سوی حواریون و شاگردان آنها نقل میشد، پرداختند (تکوین الاناجیل:۳۰) و این نوشتهها را انجیل نامیدند[۱] هنگامی که نهضت کتابت سنت شفاهی مسیحیت آغاز شد هر کسی به تشخیص خود و سبک خاص که داشت، به تدوین اعمال و اقوال و حوادث مربوط به حضرت عیسی پرداخت (لوقا: ۱-۴) و بدین ترتیب نوشتههای متعددی به نام انجیل به وجود آمد (کلام مسیحی: ۵۱-۵۲، دین مسیح: ۴۷، تکوین الاناجیل:۳۰) تعدد متون فوق، باعث شد تا کلیسا معین کند که کدام یک از نوشتههای مسیحی را معتبر و معیار میداند و البته این کار آسانی نبود، زیرا همه، نوشتههای خود را اصیل و معتبر میدانستند، افزون بر انجیلهای چهار گانه، کتاب اعمال رسولان و کتاب مکاشفه که امروزه عهد جدید را تشکیل میدهند، متنهای دیگری بنام انجیل توما، انجیل حقیقت، انجیل دوم متی، اعمال پطرس، اعمال یوحنا (دین مسیح: ۴۷:۴۸) و هم چنین برنابا، انجیل ناصریان، انجیل عبرانیان، انجیل مصریان و ... نیز تداول عام داشتند (مقایسه ای میان تورات و انجیل، قرآن و علم: ۱۱۰-۱۱۱)[۲]در قرنهای نخستین میلادی، فهرست کتابهای عهد جدید، با زمان تغییر میکرد و کم و زیاد میشد، شک و تردید در این موضوع تا مجمع روحانی «هیپون» در سال ۳۹۳ میلادی، و مجمع روحانی «کارتاژ» در سال ۳۹۷ میلادی طول کشید، (مقایسه میان تورات و انجیل، قرآن و علم: ۱۱۱ و ۱۱۲، دین مسیح: ۴۷ ـ ۴۸، عیسی اسطوره یا تاریخ: ۳۰ – ۳۱) و در مجمع اخیر بود که حذف نهایی به عمل آمد و بیش از صد انجیل از بین برده شد و تنها چهار انجیل نگهداری شد، تا در لیست نوشتههای عهد جدید که «کانن» نامیده میشود وارد شوند (دین مسیح:۴۸) بدین ترتیب در اوائل قرن پنجم میلادی تنها، چهار انجیل یاد شده در زیر توانستند به عنوان انجیلهای رسمی جایگاه ثابتی را در عهد جدید پیدا کنند (تاریخ تفکر مسیحی:۵)
۱. انجیل مرقس، این انجیل در حوالی سال (۶۵ – ۷۰) میلادی توسط شخصی به نام «مرقس» تألیف شده است. تاریخ جامع ادیان: ۵۷۶، تکوین الاناجیل:۳۱)
۲. انجیل متی، این انجیل توسط شخصی به نام «متی» نوشته شده است.
۳. انجیل لوقا، این انجیل در سالهای (۸۰-۹۰) میلادی توسط شخصی به نام «لوقا» در انطاکیه خطاب به مشرکین تألیف شده است (تاریخ تمدن ۳:۶۵۵، تکوین الاناجیل:۳۱)
۴. انجیل یوحنا، این انجیل در بین سالهای (۹۵-۱۰۰) میلادی توسط شخصی به نام «یوحنا» در آسیای صغیر تألیف شده است (تکوین الاناجیل:۳۱)[۳]
یکی از اناجیل که امروزه در دست است، انجیل برنابا است، نام اصلی نویسنده این انجیل «یوسف» است، وی از پدر و مادر یهودی در جزیره قبرس به دنیا آمده است، جالب است که برنابا، مینویسد: چون آدم و حوا از بهشت بیرون شدند، مشاهده کردند که بالای دروازه بهشت نوشته شده: «لا اله الا الله محمد رسول الله، (انجیل برنابا فصل ۴۱ آیه ۳۳) در این انجیل بیش از ده مرتبه نام پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) به لفظ (محمد صلی الله علیه و آله و سلم) آمده است (انجیل برنابا ۹۷:۱۹) این انجیل از دیدگاه دانشمندان مسلمان بیشتر از سایر انجیلها با واقعیتهای تاریخی تطابق دارد.[۴]
قرآن کریم که نخستین منبع معارف اسلامی است، عیسی(علیه السلام) را یکی از پیامبران الهی میشمارد (نساء:۱۷۱، مریم:۳۰، مائده:۱۷) که انجیل به عنوان کتاب آسمانی بر آن حضرت نازل شده است (مائده: ۴۲، حدید:۲۷) کلمه انجیل دوازده بار در قرآن تکرار شده است، ولی هیچ گاه بهصورت جمع «اناجیل» وارد نشده است، و این یکی از ادله ای است که نشان میدهد، انجیل مورد نظر قرآن غیر از انجیلهایی است که مسیحیان آنها را از جمله کتابهای مقدس خود میدانند نظر دانشمندان اسلامی در مورد انجیلهای موجود این است که، انجیل اصلی به کلی به فراموشی سپرده شده و بجای آن کتابهای دیگری توسط کلیسا نوشته شده است (تاریخ یعقوبی، ج ۱، ص ۶۸-۶۹، ملل و نحل، ج ۱، ص ۲۲۱) با وجود این در استناد این انجیلها به حواریها و شاگردان آنها شک و تردید وجود دارد، زیرا این اناجیل در اواخر قرن چهارم و اوائل قرن پنجم رسمیت یافتهاند (دین مسیح: ۴۷-۴۸) و آثار خطی باقی مانده از آنها مربوط به قرن سوم میلادی است و قبل از این دوره اثری از آن انجیلها به دست ما نرسیده است.[۵]
قرآن کریم در آیه ششم سوره صف با کمال صراحت از حضرت مسیح نقل میکند که وی گفته است: من به آمدن پیامبری که نام او احمد است بشارت میدهم.
این جا سؤال مهمی مطرح میشود و آن این است: پیامبری که حضرت مسیح از آمدن وی خبر داده، نام او احمد است، و نام مبارک پیامبر، محمد(صلی الله علیه و آله و سلم )میباشد، در این صورت چگونه این علامت بر او تطبیق میشود؟
در پاسخ این سؤال لازم است به نکات زیر توجه شود:
الف: در تواریخ آمده است که پیامبر اسلام از کودکی دو نام داشت، و حتی مردم او را با هر دو نام خطاب می کردند، یکی محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) و دیگری (احمد) اولی را جدش عبدالمطلب برای او برگزیده بود و دومی را مادرش آمنه.[۶]
ب: هنگامی که رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) آیه ششم سوره صف را برای مردم مدینه و مکه خواند، قطعاً به گوش اهل کتاب نیز رسید، هیچ کس از مشرکان و اهل کتاب ایراد نکردند که انجیل از آمدن (احمد) بشارت داده، نام تو محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) است، این سکوت خود دلیل روشن بر شهرت این اسم در آن محیط است، زیرا اگر اعتراض شده بود برای ما نقل می شد، از این بحث به این نتیجه می رسیم که احمد نیز از نام های معروف پیامبر اسلام بوده است.[۷]
قرآن مجید با صراحت هر چه تمام تر می فرماید: اگر پیروان انجیل و تورات، این دو کتاب را مورد مطالعه قرار دهند نام و خصوصیات پیامبر اسلام را در آن می یابند، رسول خدا در ضمن حدیث طولانی در جواب یهودی فرمود: اولین چیزی که در تورات نوشته شده است (محمد رسول الله) است، و آن در زبان عبری (طاب) است، آن گاه آیه ۱۷۵ سوره اعراف را قرائت فرمود: یجدونه مکتوبا عندهم فی التورات و الانجیل) یعنی نام و نشان و خصوصیات پیامبر اسلام را در این دو کتاب نوشته شده می یابند.[۸]
بشارت انجیل به آمدن فارقلیطا: مسیح به زبان عبری سخن می گفت زیرا او در میان عبری زبان پرورش یافته بود و از میان نویسندگان انجیل ها، متی، انجیل خود را به زبان عبری نوشته و سه نفر دیگر انجیل خود را به زبان یونانی نوشته اند در انجیل یوحنا در باب های ۱۴ و ۱۵ و ۱۶ حضرت مسیح از آمدن شخصی به نام (فارقلیط) پس از خود خبر داده است، فارقلیط، لغت سریانی است که اهل سوریه با آن سخن می گفتند، و در انجیل هایی که به زبان سریانی نوشته شده است این لفظ به کار رفته است، دانشمندان اسلامی و مفسران انجیل اتفاق دارند که این لفظ سریانی شده لفظ یونانی است که انجیل یوحنا به آن زبان نوشته شده است، ولی در ریشه اصلی این لفظ اختلاف دارند، محققان اسلامی معتقدند که ریشه یونانی این کلمه (پریکلیطوس) به معنای محمد و احمد است، ولی مفسران انجیل ریشه آن را (پارکلیطوس) به معنای تسلی دهنده دانسته اند و بیشتر مفسران آن را به روح القدوس تفسیر نموده اند[۹] باید توجه داشت هنگامی که ارباب کلیسا دیدند که ترجمه (پریکلیطوس) به محمد و احمد به تشکیلات آن ها ضربه شدیدی وارد می کند، بجای آن (پارکلیطوس) نوشتند و این سند زنده را دگرگون ساختند.[۱۰]
در این جا قرائنی به روشنی گواهی می دهد که مراد از (فارقلیط) پیامبری است که پس از مسیح می آید نه روح القدوس.
۱. از برخی تواریخ مسیحی استفاده می شود که پیش از اسلام در میان علما و مفسران انجیل مسلم بود که «فارقلیط» همان پیامبر موعود است، حتی گروهی از این مطلب سوء استفاده نموده خود را فارقلیط موعود معرفی نموده اند، مثلاً «منتس» که مردی ریاضت کش بود و در قرن دوم میلادی می زیست، در سال ۱۸۷ میلادی در آسیای صغیر مدعی رسالت گردید و گفت: من همان فارقلیط هستم که عیسی از آمدن او خبر داده است.[۱۱]
۲. از تواریخ مسلم اسلامی کاملاً استفاده می شود که سران سیاسی و روحانی جهان مسیحیت در روز های بعثت پیامبر اسلام همگی در انتظار پیامبر موعود انجیل بودند، از این جهت هنگامی که سفیر پیامبر نامه او را به زمامدار حبشه داد، وی پس از خواندن نامه رو به سفیر کرد و گفت: من گواهی می دهم که او همان پیامبری است که جهان اهل کتاب، در انتظار او هستند. همانطور که حضرت موسی از نبوت حضرت مسیح خبر داده، وی نیز از نبوت پیامبر اسلام بشارت داده و علائم و نشانه های او را معین کرده است از این نصوص استفاده می شود که آنان در انتظار پیامبری بودند، و چنین انتظار به طور مسلم ریشه انجیلی داشته است.
هم اکنون این سؤال مطرح می شود که چرا عیسی(علیه السلام) در بشارت از آمدن پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) اسم احمد را برگزیده است؟ در پاسخ این سؤال نکات زیر قابل توجه می باشد:
۱. بشارت عبارت است از خبری که شنونده از شنیدنش خوشحال شود، با آمدن پیامبری بعد از پیامبر دیگر بدون برتری و فضیلت پیامبر بعدی، بشارت محسوب نمی شود، بشارت وقتی تصور دارد و دارای خاصیت بشارت است که پیامبر دوم دارای فضیلت و برتری بوده و دعوت پیشرفته تر، و دین کاملتری آورده باشد، در این صورت است که بشارت آمدنش باعث خرسندی شده و بشارت به مفهوم واقعی محقق می شود، بر این اساس خود آیه بشارت، اشعار و اشاره به برتری و فضیلت، شخصی مورد بشارت بر بشارت دهنده دارد، همان طور که در نص بشارت، لفظ (احمد) دلالت بر این دارد که وی، احمد و افضل از مسیح و انبیای پیش از او است.[۱۲]
۲. راغب می گوید: احمد اشاره به اسم پیامبر برای تنبه و توجه دادن به این مطلب است، هم چنان که قبل از وجود و ظهور اسم آن حضرت احمد است، وقتی جسم او وجود پیدا کند، در اخلاق و افعال و اقوال خود، محمود خواهد بود، عیسی (علیه السلام) لفظ (احمد) را بدین جهت برای بشارت برگزیده، تا اعلام نماید که او از من و انبیای پیش از من حمد کننده تر است، کشف الاسرار در تأیید راغب می گوید: الف در لفظ احمد برای مبالغه در حمد است، مبالغه یا در فاعل است، یعنی همه انبیا ستایشگران خدا هستند ولی پیامبر اسلام بیشتر از همه ستایشگر است، یا مبالغه در مفعول است، یعنی همه انبیا به خاطر صفات حمیده شان، محمود و مورد ستایش هستند، ولی رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) مناقب و فضائل و محاسن بیشتری دارد، که به خاطر آن ها مورد ستایش بیشتر است.[۱۳]
احمد اسم نقل داده شده از وصف افعل، است که برای تفضیل و برتری بکار می رود، سپس معنای احمد ستایشگر ترین ستایشگران است، همه انبیا ستایشگران خدا هستند ولی پیامبر اسلام بیشتر از همه ستایشگر است، محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) نیز منقول از وصف است و آن وصف محمود است که متضمن مبالغه و تکرار است، بنابر این محمد به کسی گفته می شود که پیوسته و مکرر مورد ستایش قرار داشته باشد، رسول خدا بعد از تولد و بعثت چنین بوده است، چون پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) قبل از این که محمد و مورد ستایش باشد، احمد و ستایشگر خدای خویش بوده است، بدین جهت عیسی (علیه السلام) اسم احمد را بر محمد مقدم داشته، به اسم احمد از آمدن وی بشارت داده است.[۱۴]
از نصوص فوق این نتیجه استفاده می شود که «حضرت عیسی(علیه السلام) بدین جهت اسم احمد را برای بشارت برگزیده، تا تنبه داده و بفهماند که پیامبری که بعد از من می آید، احمد و افضل از من و انبیای قبل از من است و با دعوت پیشرفته تر و دین کاملتری خواهد آمد. و الله عالم بالصواب.
پی نوشت:
[۱]. ر.ک: رضوی رسول، مجله تخصصی کلام اسلامی، شماره ۴۹، ص ۷۷.
[۲]. همان، ص ۷۸.
[۳]. ر.ک: رضوی رسول، مجله تخصصی کلام اسلامی، شماره ۴۹، ص ۷۹-۸۰.
[۴]. همان، ص ۸۲-۸۳.
[۵]. رضوی، رسول، مجله تخصصی کلام اسلامی، شماره ۴۹، ص ۸۳.
[۶]. حلبی علی بن برهان الدین، سیره حلبیه، ج۱، ص ۱۲۸، دار المعرفه، بیروت، ۱۴۰۰.
[۷]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۲۴، ص ۷۸، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ ش.
[۸]. صدوق، محمد، امالی، ص ۲۵۹، مرکز الطباعه و النشر فی موسسه البعثه، ۱۴۱۷.
[۹]. سبحانی، جعفر، احمد موعود انجیل، ص ۱۰۴، بوستان کتاب ۱۳۸۵ ش.
[۱۰]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۲۴، ص ۷۵، دار الکتب الاسلامی، ۱۳۷۴ ش.
[۱۱]. سبحانی، جعفر، احمد موعود انجیل به نقل از آنیس الاعلام، ج۲، ص ۱۷۹.
[۱۲]. صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج ۲۸، ص ۳۰۴، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم، ۱۳۶۵ ش.
[۱۳]. حقی اسماعیل، تفسیر روح البیان، ج ۹، ص ۴۹۸، دار الفکر بیروت.
[۱۴]. قرطبی محمد بن احمد، الجامع الاحکام القرآن، ج۱۹، ص ۸۳، انتشارات ناصر خسرو، تهران، ۱۳۶۴ ش، ابن حجر. عسقلانی، شهاب الدین، فتح الباری، ج۶، ص ۴۰۴، دار المعرفه للطباعه و النشر، بیروت.
به نظر نگارنده، علی رغم حجم بالای پژوهش های صورت گرفته، هنوز قرائنِ درون متنیِ بسیار محکمی از خودِ نسخه های قدیمیِ تورات به زبان های عبری، سریانی، آرامی، یونانی و لاتین برای دلالتِ این آیات بر پیامبر اسلام و دوازده امام می توان یافت که تاکنون بدان پرداخته نشده است. از سوی دیگر همۀ این پژوهش ها تنها به آیۀ 20: 17 سفر پیدایش پرداخته و از آیات فصل 25 که در آن ها اسامی دوازده فرزند از نسل اسماعیل آمده، غفلت کرده اند. این نوشته تلاشی است برای ارائۀ شواهدی تازه برای دستیابی به فهمی بهتر از آیات موردبحث در عهد عتیق. در این نوشته، ابتدا متن آیۀ 17: 18 سفر پیدایش در نسخه های عهد عتیق به زبان های مختلف تحلیل و دلالت این آیه در موضوع موردبحث، بررسی شده است. پس ازآن، به بررسی متن آیۀ 17: 20 سفر پیدایش در نسخه های عهد عتیق پرداخته شده و تحلیلی برای معانی واژگانی از این آیه که در بحث تأثیرگذارند (یعنی «مئودمئود» و «ربی») ارائه شده است. در انتها نیز دربارۀ اسامی دوازده امام در عهد عتیق بحث شده است.
آنچه این تحقیق را از موارد مشابه پیش گفته متمایز می کند، عمدتاً سه ویژگی است: اول، تلاش برای بررسی نسخه های کهن آیات موردمطالعه و تجزیه وتحلیل واژگان کلیدی آن ها در زبان های عبری، آرامی، سریانی و یونانی؛ دوم، بررسی ارتباط نام های دوازده فرزند اسماعیل با نام های دوازده امام؛ و سوم، بررسی این بشارت در گفته های بحیرا که از طریق متونِ مسیحی به ما رسیده است.
1_ مقام امامت در نسل اسماعیل (پیدایش 17: 18)
یکی از آیات مهم تورات در موضوع بشارت به پیامبر اسلام و دوازده امام، آیۀ 18 از فصل 17 سفر پیدایش است. در این بخش، ابتدا متن این آیه را بر اساس نسخه های مهم و کهن نقل می کنیم و سپس دربارۀ دلالتِ این آیه گفتگو خواهیم کرد.
1_ 1_ متن سفر پیدایش 17: 18 در نسخه های مهم و کهن
متن آیۀ 17: 18 در شماری از نسخه های مهم عهد عتیق ازاین قرار است:
AVD وَقَالَ إِبْرَاهِيمُ لِلهِ: «لَيْتَ إِسْمَاعِيلَ يَعِيشُ أَمَامَكَ!»[39]
KJV And Abraham said unto God, O that Ishmael might live before thee![40]
LXX εἶπεν δὲ Αβρααµ πρὸς τὸν θεόν Ισµαηλ οὗτος ζήτω ἐναντίον σου[41]
Samaritan ואמר אברהם לאלהים לוי ישמעאל יתוחי לרחותך[42]
WTT וַיֹּאמֶר אַבְרָהָם אֶל־הָֽאֱלֹהִים לוּ יִשְׁמָעֵאל יִחְיֶה לְפָנֶֽיךָ[43]
NFT ואמר אברהם קדם ייי אלווי לווי ישׁמעאל יחי קדמכמיך[44]
PJT ואמר אברהם קדם ייי הלואי ישׁמעאל יתקיים ויפלח קומך[45]
TAR וַאֲמַר אַברָהָם קדם יוי לְוֵי יִשׁמָעֵאל יִתקַיַים קְדָמָך[46]
Peshitta ܘܐܡܼܪ ܐܒܪܗܡ ܠܐܠܗܐ܂ ܐܫܬܘܦ ܕܝܢ ܐܝܫܡܥܝܠ ܢܚܼܐ ܩܕܡܝܟ[47]
1_ 2_ دلالت آیه (دعای ابراهیم برای نسل اسماعیل)
در آیه 18 فصل 17 سفر پیدایش، ابراهیم برای فرزندش اسماعیل دعا می کند. باید به مضمون دعای ابراهیم برای اسماعیل دقت کرد؛ او از خدا چنین تمنا می کند: «کاش که اسماعیل در حضور تو زیست کند»؛ در ترجمۀ عربی نسخۀ سامری چنین آمده است: «یا لیت اسماعیل یحیی فی طاعتک»[48] (ای کاش اسماعیل در اطاعت تو زندگی کند).
این عبارت در نسخه های انگلیسی live before thee [49] می باشد که ترجمه ای از יִחְיֶה לְפָנֶֽיךָ در عبری است؛ اما ترجمۀ دقیق تر آن، «برای وجه تو زیست کند» است.
در نسخۀ آرامی سودو یوناتان יתקיים ויפלח קומך آمده است که معنای آن این است: «اسماعیل در برابر تو اقامه شود و عبادت کند».
حال باید دید معنای «زیستن در حضور خدا» چیست؟ آیا مگر همگان در حضور خدا زیست نمی کنند؟ برای فهم این جمله باید دید که آیا این مضمون در آیات دیگر از عهد عتیق نیز تکرار شده است یا خیر؟ با دقت در نسخه های تارگوم می بینیم که این مضمون در مورد ادریس (اخنوخ)، نوح، ابراهیم، اسحاق و داود نیز به کار رفته است. در نسخۀ تارگوم سفر پیدایش 5: 22 آمده است که اخنوخ به واقع بنده ای در برابر خدا بود. در تارگوم نئوفیتی آیۀ 6: 9 آمده است که نوح بنده ای در مقابل خدا بود[50]. این مضمون همچنین در سفر پیدایش، آیه 17: 1 راجع به ابراهیم علیه السلام آمده است.
حال سؤال این است که خداوند به بندگانی که دارای این ویژگی اند، یعنی به تعبیر دقیق تورات عبری ماسوری، «برای وجه خدا سلوک می کنند» و به تعبیر تارگوم، «بنده ای در پیش روی خدا هستند»، چه وعده ای داده است؟ پاسخ این سؤال در وصیت داود به سلیمان معلوم می شود. در این وصیت، داود ضمن توصیه به فرزند خود برای اجرای دقیق تمام سنت های الهی، به او می گوید: خداوند به پسران من وعده داده که اگر «به راستی برای وجه خدا سلوک کنند»، همواره یکی از آن ها بر کرسی پادشاهی اسرائیل تکیه زند[51].
باز در جای دیگر، سلیمان از عهد الهی با بندگانی که با تمام قلب خویش در حضور خدا سلوک نمایند سخن می گوید که این عهد الهی همان مُلک از سوی خداست که خداوند به پسران داود وعده داده است.[52]
از مجموع آنچه گفته شد معلوم می شود که در تورات هرگاه عبارت هایی چون «سلوک در برابر خدا» یا «زیستن در پیش روی خدا» یا «بنده ای در پیش روی خدا بودن» به کار رفته، نشان از عهد الهی با بندگانی است که خداوند می خواهد به آنان مُلکِ الهی بخشیده یا آنان را پیشوا و امام مردمان قرار دهد.
حال به فصل 17 تورات بازمی گردیم؛ در ابتدای این فصل، خداوند به ابراهیم علیه السلام می گوید: «برای وجه من سلوک کن» یا به تعبیر تارگوم: פלח קדמי [53] (بنده ای در پیش روی من باش). سپس به او وعده می دهد که من عهد خویش را با تو محکم می کنم[54] .
بر اساس آنچه گفته شد، این همان اعطای مقام امامت یا عهد امامت با حضرت ابراهیم علیه السلام است. در چنین شرایطی ابراهیم همین مقام امامت را برای فرزندش اسماعیل نیز درخواست می کند و می گوید: «ای کاش اسماعیل در پیش روی تو زیست کند». این دعا در پیشگاه الهی موردقبول واقع می شود [55]و خداوند به ابراهیم وعده می دهد که نسل اسماعیل بمئود مئود برکت خواهد یافت و از او دوازده پیشوا متولد خواهند شد[56].
از بیان خداوند در استجابت دعای ابراهیم در مورد مئودمئود و وعده به پدید آمدن دوازده پیشوا و امتی عظیم از نسل اسماعیل، معلوم می شود که ابراهیم در مورد امامت در نسل اسماعیل دعا کرده است.
جالب این است که شبیه این ماجرا در قرآن نیز آمده است[57]. خداوند ابراهیم را به کلماتی امتحان می کند و پس از سربلندی از این ابتلا، خداوند او را به مقام امامت مشرف می کند؛ آنگاه ابراهیم از خداوند برای فرزندانش نیز تقاضای امامت می کند[58]؛ خداوند در جواب می گوید که عهد الهی به ظالمان نمی رسد[59].
2_ دوازده امام از نسل اسماعیل (پیدایش 17: 20)
دومین آیه ای که در این نوشته موردبررسی قرار می گیرد، آیۀ 20 از فصل 17 سفر پیدایش است. برای بررسی این آیه نیز، پیش از آن که دلالت های آیه را موردبررسی قرار دهیم، متن آیه را از نسخه های مهم و کهن نقل می کنیم و پس از آن، دلالت های آیه را به تفکیک موردبررسی قرار می دهیم.
2_ 1_ متن سفر پیدایش 17: 20 در نسخه های مهم و کهن
AVD وَأَمَّا اسماعیل فَقَدْ سَمِعْتُ لَک فِیهِ. ها أَنَا أُبَارِکهُ وَأُثْمِرُهُ وَأُکثِّرُهُ کثِیراً جِدّاً. اِثْنَی عَشَرَ رَئِیساً یلِدُ، وَأَجْعَلُهُ أُمَّةً کبِیرَةً.
KJV And as for Ishmael, I have heard thee: Behold, I have blessed him, and will make him fruitful, and will multiply him exceedingly; twelve princes shall he beget, and I will make him a great nation.
LXX περὶ δὲ Ισμαηλ ἰδοὺ ἐπήκουσά σου ἰδοὺ εὐλόγησα αὐτὸν καὶ αὐξανῶ αὐτὸν καὶ πληθυνῶ αὐτὸν σφόδρα δώδεκα ἔθνη γεννήσει καὶ δώσω αὐτὸν εἰς ἔθνος μέγα
NFT ולישׁמעאל שׁמעית לקל צלותך הא ועל־עסק ישׁמעאל שׁמעית בקלך הא ברכת יתה ותוקפת יתיה וסגית וסגיית יתיה לחדא חדה לחדא תרין־עשׁר רברבין יולד תלד ואשׁוי יתה לאחסנה לאומה רבה
PJT ועל ישׁמעאל קבילית צלותך הא בריכית יתיה ואפישׁ יתיה ואסגי יתיה לחדא לחדא תריסר רברבין יוליד ואיתיניניה לעם סגי
TAR וְעַל ִשׁמָעֵאל ולישׁמעאל קַבֵילִית צְלוֹתָך הָא בָרֵיכִית יָתֵיה וְאַפֵישִׁית יָתֵיה וְאַסגִיתִי יָתֵיה לַחדָא לַחדָא תְרֵי־עֲסַר רַברְבִין יוֹלִיד וְאִתְנִינֵיה לְעַם סַגִי
WTT וּֽלְיִשְׁמָעֵ֘אל שְׁמַעְתִּיךָ֒ הִנֵּ֣ה בֵּרַ֣כְתִּי אֹת֗וֹ וְהִפְרֵיתִ֥י אֹת֛וֹ וְהִרְבֵּיתִ֥י אֹת֖וֹ בִּמְאֹ֣ד מְאֹ֑ד שְׁנֵים־עָשָׂ֤ר נְשִׂיאִם֙ יוֹלִ֔יד וּנְתַתִּ֖יו לְג֥וֹי גָּדֽוֹל
Peshitta ܘܥܠ ܐܝܫܡܥܝܠ ܫܡܥܬܟ܂ ܗܐ ܒܪܟܬܗ ܘܐܣܓܝܬܗ܂ ܘܐܟܒܪܬܗ ܛܒ ܛܒ܂ ܬܪܥܣܪ̈ ܪ̈ܘܪܒܢܝܢ ܢܘܠܕ ܘܐܬܠܝܘܗܝ ܠܥܡܐ ܪܒܐ܂
Samaritan ולישמעאל שמעתך אה ברכת יתה והפרית יתה והסגית יתה בשריר שריר תרי עסר נסיאים יולד ואתננה לגוי רב
2_ 2_ معنای مئود مئود
خداوند در پاسخ دعای ابراهیم می گوید:
اما در مورد اسماعیل دعایت را استجابت کردم، اکنون او را برکت داده، 25بارور25 شیعه 25بارور 25کرده25 (کثرت بخشم) و عظمت می دهم[60] به مئو مئود 46 محمد 20+26 علی = 46 ماه 46+46=92 محمد
تبیین معنای مئو مئود، نقشی کلیدی در فهم مراد این آیه خواهد داشت. جستجو در کتاب مقدّس نشان می دهد که واژۀ عبری מְאֹד (مِئود)[61] در هیچ آیه ای از عهد عتیق به همراه حرف اضافۀ باء به صورت בִּמְאֹד (بمئود) به کار نرفته است. هرگاه این کلمه به صورت قید به کار رود، به معنای «خیلی» یا «زیاد» است و در این صورت، دیگر نیازی به حرف اضافۀ باء ندارد.
بنابراین می توان حکم کرد که کاربرد בִּמְאֹ֥ד מְאֹֽד (بمئودمئود) به معنای «بسیار زیاد»، علی القاعده نادرست است و به ناچار باید به دنبال معنای دیگری برای آن بگردیم.
یکی از راه های پیشنهاد شده برای فهمِ بهترِ آیه این است که مئود مئود را به عنوان اسمی عَلَم در نظر گیریم؛ در این صورت آیۀ 17: 20 به روشنی معنا می شود:
خداوند به ابراهیم می گوید نسل اسماعیل را به واسطۀ مئودمئود برکت و کثرت و عظمت می بخشم.
اما این مئودمئود کیست؟ آیا شخصی از نسل اسماعیل وجود دارد که نامش مئودمئود باشد؟ قرائن درون متنی و برون متنیِ فراوانی وجود دارد که می توان از آن ها نتیجه گرفت که مئود مئود، همان مشهورترین فرزند از نسل اسماعیل، یعنی پیامبر اسلام است که اسماعیل و نسل او (اعراب) به برکت وجود ایشان، بزرگی، کثرت و برکت یافته اند و نامشان در جهان بلندآوازه شده است. ازجملۀ قرائن درون متنی می توان به واژگان هم ریشۀ این لغت و دیگر کاربردهای آن در کتاب مقدّس اشاره کرد. מוֹדֶה (مُودِه) صیغۀ اول شخص مضارع مفرد مذکر در باب هیفیل (Hiphil) از ریشۀ عبری ידה (یادا)[62] دقیقاً به معنای احمد است و بنابراین واژۀ مئودمئود (که در روایات اسلامی به صورت مودمود آمده) معادل احمد احمد یا برگردان صحیحِ آن در عربی محمد خواهد بود[63]. معادل های واژۀ مئودمئود در نسخه های سریانی ܛܒ ܛܒ (طاب طاب)[64] و آرامی לחדא לחדא (لَحدا لَحدا)[65] نیز به طرز جالب توجّهی این نظریه را تقویت می کند.
به علاوه، قرائن برون متنی برای اثبات مدّعای مذکور، شاملِ شواهد تاریخی، اقوال یهودیانِ مسلمان شده، روایات اسلامی و... می شود. اگرچه بررسی این شواهد (درون متنی و برون متنی) نقش مهمی در فهمِ معنای آیه دارد، در اینجا برای احتراز از طولانی شدن نوشته و دور افتادن از موضوع اصلی (دوازده امام در تورات)، از بحث مبسوط دراین باره خودداری می کنیم و آن را به موضع دیگری وا می گذاریم[66] ؛ در اینجا صرفاً می پذیریم که می توان نشان داد که ترکیب «בִּמְאֹ֣ד מְאֹ֑ד (بمئودمئود)» در آیۀ پیدایش 17: 20 باید اشاره ای به یک اسم عَلَم باشد که به «بمحمد» یا «باحمد احمد»[67] ترجمه می شود.[68]
2_ 3_ معنای ربّانی
در آیۀ 17: 20 سفر پیدایش به حضرت ابراهیم بشارت داده شده که دوازده شخص عظیم از نسل اسماعیل پدید خواهند آمد. این که این دوازده عظیم کیان اند و نام های آن ها چیست و این که آیا این ها فرزندان مستقیم اسماعیل اند یا خیر، در ادامه خواهد آمد. در نسخۀ عبری به جای واژۀ عظیم، נשיאם (نِسیئیم) و در نسخۀ سریانی ܪܘܪܒܢܝܢ (روربنین) و در نسخه های آرامی רברבין (ربربین) آمده است. נשיאם جمع נשיא (نِسی یا ناسی) به معنای پیشوا، رهبر، امیر، رئیس، مَلِک و کسی است که ترفیع یافته است[69].
ܪܘܪܒܢܝܢ (روربنین) جمع ܪܒܢ (ربن) از ریشۀ ܪܒ (رب) است. معنای رب و ربوبیت در سریانی، آرامی و عربی یکی است و آن، مالکیت و صاحب چیزی بودن، سروری و ولایت است. معنای لغویِ رِبّی، مولای ما، بزرگِ ما، آقای ما و ربّ ما است. این واژه در عهد عتیق برای روسای اسباط بنی اسرائیل و دیگر روسایی که ولایت و سرپرستی عده ای را بر عهده داشته اند، به کار رفته است.
اما کاربرد این واژه در عهد جدید قابل تأمل است. ܪܒܢ (ربن) به معنای «بزرگِ ما» و ܪܒܝ (رِبی) به معنای «بزرگِ من» یا «آقای من»، به صورت مطلق و بدون این که به کلمۀ بعدی اضافه شود، به هیچ وجه برای هیچ کسی جز حضرت عیسی به کار نرفته است. واژۀ ܪܒܝ (رِبی) در عهد جدید سریانی درمجموع 72 مرتبه و واژۀ ܪܒܢ (ربن) نیز در انجیل پشیتای سریانی، 17 مرتبه به کاررفته است که مخاطب همگی آن ها حضرت عیسی است و نه شخصی دیگر[70]. در ابتدای فصل 23 انجیل متی، حضرت عیسی می گوید:
کاتبان و فریسیان بر کرسی موسی تکیه زده اند... و... دوست دارند که مردم در بازارها آن ها را احترام کنند و به آن ها بگویند ܪܒܝ ܪܒܝ (ربی ربی). آنگاه رو به حواریون می گوید: اما شما هیچ گاه نباید ܪܒܝ خوانده شوید زیرا رب شما یکی است و شما همه باهم برادرید[71].
بر این اساس به نظر می رسد که واژۀ رِبّی یا ربّان در عهد جدید، به عالمِ الهی بلندمرتبه ای اشاره دارد که وقتی در موضوعی حکم می کند، باید از حکمِ او تبعیت شود؛ یعنی کسی که جنبۀ سرپرستی و ولایت بر گروهی دارد و حتی حواریونِ حضرت عیسی با آن مقام و منزلتی که داشته اند، لایق این عنوان نبوده اند.
در قرآن نیز واژۀ «رَبّانی» در سه آیه به کاررفته است[72]. خداوند در سورۀ مائده آیۀ 44 می فرماید:
إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْراةَ فيها هُدىً وَ نُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذينَ أَسْلَمُوا لِلَّذينَ هادُوا وَ الرَّبَّانِيُّونَ وَ الْأَحْبارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ كِتابِ اللَّه... ؛ ما تورات را فرو فرستادیم، در آن هدایت است و نور. پیامبرانی که اسلام آوردند برای یهودیان به آن حکم کنند، نیز ربانیون و احبار به واسطۀ آنچه از کتاب خدا حفظ کنند... .
ذیل این آیه، روایتی جلب توجه می کند. امام صادق علیه السلام در مورد این آیه فرموده اند:
منظور از ربانیون در این آیه، امامان اند که غیر از پیامبران اند. آنان مردم را با علمشان تربیت می کنند و احبار نیز غیر از ربانیون اند و به کسانی گفته می شود که مردم را به سوی ربانیون دعوت می کنند[73].
درمجموع، از روایات اسلامی معلوم می شود که منظور از «رَبّانی»، امام معصوم است که با علمِ الهی خویش، مردم را پرورش می دهد و مردم نیز ملزم به اطاعت از اویند.
در روایات دیگری نیز به لفظ «رِبّی» یا «رَبّانی» اشاره شده است. در روایتی، راوی از امیرالمؤمنین علیه السلام از مصداق «دابة الارض» سؤال می کند. حضرت در جواب می گوید: «صِدِّيقُ هَذِهِ الْأُمَّةِ، وَ فَارُوقُهَا، وَ رِبِّيهَا، وَ ذی قَرْنَيْیهَا».[74]
بر اساسِ این روایت، امیرالمؤمنین علیه السلام خویشتن را به عنوان رِبّیِ امتِ اسلام معرفی می کند.
در روایت دیگری به ابوذر غفاری _ صحابی جلیل القدر پیامبر اسلام_ می گویند وصیت کن. می گوید وصیت کرده ام، به او می گویند به امیرالمؤمنین عثمان وصیت کرده ای؟ می گوید نه بلکه به کسی که به حق امیرالمؤمنین است یعنی امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب؛ و او به یقین میخِ (محکم کننده) زمین است و او رِبّیِ این امت است.[75]
در روایتی نیز پیامبر اسلام می فرماید: «علی، رَبّانیِ این امت است»[76] .
2_ 3_ 1_ دوازده ربّانی در بشارت پیدایش 17: 20
با توجه به مطالبی که ذکر شد، «رِبّی» یا «ربّان»، واژه ای است به معنای مولا، پیشوا، رهبر و رئیس که در اسفار عهد عتیق برای امیرانی که سرپرستی قوم خویش را بر عهده داشته اند، به کاررفته است؛ و در عهد جدید، تنها حضرت عیسی علیه السلام از چنان مقام رفیعی برخوردار بوده که به او «رِبّی» اطلاق شده است؛ پس این واژه اگر از سوی خداوند به کسی اطلاق شود، به معنای ولی الله، پیشوا و رهبری است که دارای علم الهی بوده و جایگاهی آسمانی دارد.
در آیۀ 17: 20 سفر پیدایش، خداوند به ابراهیم بشارت داده که از نسلِ اسماعیل، دوازده رِبّی پدید خواهند آمد. این دوازده مردِ ربّانی، مقامشان از حواریان عیسی بالاتر است. حتی دوازده فرزند یعقوب نیز به این مقام نائل نشده اند. با این وصف، باید به دنبال یافتن مصداق این دوازده ولیِ الهی در طول تاریخ بود. به نظر می رسد که منظور از ایشان، دوازده فرزند صلبیِ مستقیمِ حضرت اسماعیل نباشد؛ زیرا در هیچ کتاب آسمانی یا منبع تاریخی، نشانی از علم الهی یا رهبری آسمانی، در فرزندان مستقیم اسماعیل یافت نمی شود. تنها افرادی که به عنوان دوازده پیشوای آسمانی از فرزندان اسماعیل شناخته شده اند، همان دوازده امامی اند که پیامبر اسلام ایشان را به عنوان رَبّانی امت اسلام معرفی کرده است که اولین آن ها علی بن ابی طالب و آخرینشان مهدی علیهم السلام است.
3_ نام دوازده ربانی در تورات
در فصلی دیگر در تورات، نام دوازده ربانی از فرزندان اسماعیل آمده است. در این بخش بر آنیم که مصداقِ روشنی از این نام ها را بیان کنیم. در بدوِ امر می توان چهار گروهِ مختلف را به عنوان مصداق محتمل دوازده نفر از نسلِ اسماعیل در نظر گرفت. دستۀ اول: پسران بلا واسطۀ اسماعیل، دستۀ دوم: اجدادِ پیامبر اسلام (از نسل اسماعیل)، دسته سوم: قبائل عرب در هزارۀ پیش از میلاد، دستۀ چهارم: امامان معصوم از اهل بیت پیامبر اسلام. در ادامه با بررسیِ این نام های توراتی نشان خواهیم داد که کدام یک از این چهار دسته مصداقِ کاملی برای دوازده ربانی از فرزندان اسماعیل اند.
3_ 1_ اسامی دوازده ربانی در نسخه های قدیمی کتاب مقدس و معانی آن ها
در تورات و نیز کتاب اول تواریخ ایام، نام دوازده فرزند اسماعیل آمده است:
و این است نام های پسران اسماعیل، موافق اسم های ایشان به حسب پیدایش ایشان. نخست زادۀ اسماعیل، نَبایوت و قیدار و اَدَبئیل و مِبسام و مشماع و دومه و مسا و حدار و تیما و یطُور و نافِیش و قِدْمَه[77].
نبایوت (عبری: נְבָיֹ֔ת، سریانی: ܢܒܝܘܬ، آرامی: נְבָיוֹת، یونانی: Ναβαιωθ و در تارگوم سامری: נבאות) هم ریشه با نبی و به معنای نبأ و وحی است.
قیدار (عبری: קֵדָ֥ר، سریانی: ܩܕܪ، آرامی: קדר، یونانی: Κηδαρ) در عبری به معنای تیره، سیاه و در آرامی به معنای تقدیر است.
ادبئیل (عبری و آرامی: אַדְבְּאֵ֖ל، سریانی: ܐܪܒܠ (اربیل)، یونانی: αβδεηλ (ابدئیل)[78]، لاتین: Abdeel)[79] به معنای ادب شدۀ خداست. در مورد ادبئیل باید گفت که این اسم در قدیمی ترین نسخۀ تورات که نسخۀ سبعینۀ یونانی است و نیز در نسخۀ قدیمی و مشهور ولگات، به صورت ابدئیل آمده است؛ حال اگر ابدئیل را به جای ادبئیل در نظرگیریم، به معنای کسی است که در راه خدا کشته شده یا کسی که اعضایش برای خدا تکه تکه شده[80].
مبسام (عبری: מִבְשָֽׂם (مبوسام)، سریانی: ܡܒܣܡ (مبسم)، آرامی: מִבשָׁם (میوشام)، یونانی: Μασσαμ (مَسّام)، لاتین: Mabsam) از ریشۀ בשם (بسم) در عبری به معنای خوشبو و طیّب و موردپسند است.[81]
مشماع (عبری و آرامی: מִשְׁמָ֥ע، سریانی: ܡܫܡܥ، یونانی: Μασμα، لاتین: Masma) از ریشۀ שׁמע به معنای شنوایی و پذیرش[82] یا به معنای شیوع، شهرت و مشهور است.
دومه (عبری و آرامی: דוּמָ֖ה، سریانی: ܪܘܡܐ (روما)، یونانی: Ιδουμα (ایدوما)، لاتین: Duma) در عبری به معنای سکوت، آرامش و سکونت دائم است[83].
مَسّا (عبری: מַשָּֽׂא (مسّا)، آرامی: מַשָׁא (مَشّا)، سریانی: ܡܣܐ (مسا)، یونانی: Μασση (مَسّه)، لاتین: Massa) در عبری از ریشۀ נֹשֵׂא دقیقاً به معنای حَمل است که به معنای تحمّل، بار، وحی و بالا آوردن[84] نیز به کار می رود.
حَدار (آرامی و عبری: חדר، سریانی: ܚܕܪ، یونانی: Χοδδαδ (حَدّاد)، لاتین (نسخه کلمنتین ولگات): Hadar)، به معنای احاطه کردن، حصار کشیدن و در جوف قرار دادن است[85].
تیما (عبری و آرامی: תֵימָ֔א، سریانی: ܬܝܡܐ، یونانی: (Θαιμαν Thaiman)، لاتین: Thema) ریشه اش در عبری معلوم نیست؛ اما در آرامی תימָ و תֵמה به معنای تحیّر، وله و سرگشتگی است[86]. واژه تیم در عربی، شبیه آرامی و به معنای حیرت شدید و زایل شدن عقل به خاطر محبت شدید چیزی است. ازاین رو «التّیم» به معنای «العبد» است[87] و عبد واقعی کسی است که معرفتش نسبت به خدا ولهی و در خدا متحیر است و این معرفتِ تحیری او را به تذلل و عبودیت می کشد. بر این اساس التَّیم به عبد یا عابد اطلاق می شود[88].
یطور (عبری و آرامی: יְט֥וּר، سریانی: ܢܛܘܪ، یونانی: Ιετουρ، لاتین: Itur) هم ریشه با טִּירה به معنای لشکرگاه، اردوگاهِ نظامی (عسکر) است، که در این صورت יְט֥וּר به معنای کسی است که در پادگان محصور شده است [89].
نافیش (عبری و آرامی: נָפִ֖ישׁ، سریانی: ܢܦܫ، یونانی: Ναφες، لاتین: Naphis)، از ریشۀ נפשׁ به معنای نفس، روح، شخص، جاندار، تنفس، تجدید نفس، روح تازه بخشیدن است[90]. در عربی از ریشۀ نفس، واژه های نافس و نفیس به معنای کریم و جواد و سخی به کار می رود[91] .
قدمه (عبری: קֵ֥דְמָה، آرامی: קֵ֥דְמָה یا קדומא (1Ch 1: 31)، سریانی: ܩܕܡ، یونانی: Κεδμα، لاتین: Cedma) در عبری به معنای مشرق، فجر و محل طلوع شمس[92] است و در بیش از سی آیه در عهد عتیق به کاررفته است. معادل یونانی קֵ֥דְמָה، واژۀ ἀνατολὰς از ریشه ἀνατολὴ دقیقاً به معنای طلوع خورشید یا بالا آمدن ستاره یا طلوع فجر است و در برخی آیات در عهد عتیق و نیز در عهد جدید، برای ظهور منجی و مسیح، واژۀ ἀνατολὴ یا مشتقات آن به کاررفته است[93]. در آرامی نیز، واژۀ קידומ به معنای شرق یا فجر است[94].
برای یافتنِ مصداق اسامی پیش گفته، توجّه به چند ملاحظۀ تاریخی لازم می نماید که در ادامه بدان پرداخته خواهد شد.
3_ 2_ ملاحظاتی تاریخی در یافتن مصادیق نام های ذکر شده برای فرزندان اسماعیل
همان طور که بالاتر ذکر شد، در هیچ کتاب آسمانی یا منبع تاریخی، نشانی از علم الهی یا رهبری آسمانی در فرزندان مستقیم اسماعیل یافت نمی شود. اگر بزرگ بودن یا ربانی بودن دوازده فرزند مستقیم اسماعیل مسلّم بود، باید با جست وجو در کتب تاریخی، اثری از آنان به دست می آمد.
پس برای فهم مصادیق این نام ها و حلّ این معمّا، باید به نکات زیر دقت کرد:
1_ صاحبان نام های ذکر شده، نمی توانند همگی فرزندان بلا واسطۀ اسماعیل باشند که در یک نسل می زیسته اند؛ بلکه ایشان در نسل ها و ادوار زمانی مختلف پدید آمده اند؛ زیرا در ابتدای آیۀ 25: 13 چنین آمده است: «و این است نام های پسران اسماعیل، موافق اسم های ایشان به حسب پیدایش ایشان».
به جای عبارت «پیدایش ایشان» در نسخۀ عربی، «موالیدهم»؛ در نسخه عبری «תוֹלְדֹתָם (تُولدُتام)» به معنای پیدایش یا دوره و عصر زمانی یا سلسلۀ نسب نامۀ آن ها و دوره تاریخی آن ها[95]؛ و در نسخه یونانی «γενεῶν» است[96]. این واژه در بیش از بیست آیه در عهد عتیق یونانی به کاررفته که همگی بدون استثنا به معنای اجیال، ادوار، زمان ها و نسل ها ترجمه شده است؛ بنابراین معلوم می شود که دوازده اسم مذکور همگی مربوط به فرزندان مستقیم اسماعیل که همه در یک دوره و یک نسل می زیستند، نیست؛ بلکه مربوط به افرادی است که به حسب زمانی، در نسل های مختلف پدید آمده اند.
2_ اساساً باید گفت در مورد دوازده پسرِ اسماعیل، اطلاعات قابل توجهی در عهدین[97] یا تاریخ[98] نمی یابیم. تنها جایی که از این دوازده نفر سخن به میان می آید، فصل 25 سفر پیدایش[99] است[100]. در میراث روایی اسلامی نیز _ چنانکه خواهیم گفت _ قیدار به عنوان پسرِ بزرگ اسماعیل و نبایوت (نبیت یا نبت) به عنوان پسر (و نه برادرِ) قیدار آمده است.
3_ به نظر می رسد واژه هایی که برای دوازده فرزند از نسل اسماعیل در تورات به کار رفته است، بیانگر صفت و ویژگی این افراد است و نه لزوماً اسم خاصی برای آن ها. این دوازده اسم در حقیقت ویژگی این افراد است که در سرزمین خود بدان شهرت یافته اند. دو قرینه دالّ بر این مطلب وجود دارد:
قرینۀ اول این است که در ابتدای آیۀ 25: 13 سفر پیدایش در ترجمۀ AVD عربی چنین آمده است: «وَهذِه أَسْمَاءُ بَنِی اسماعیل بِأَسْمَائِهِمْ». این ترجمه نمی تواند ترجمۀ صحیحی باشد، زیرا تکرار «اسماء» بی معنی است. «باسمائهم» برگردانِ واژۀ «בִּשְׁמֹתָם (بیشمیتام)» است که هم به معنی «به نام های ایشان» است و هم به معنی «به شهرت و وصف ایشان»[101]. بر این اساس بهتر است آیه چنین معنا شود: «و این است نام های فرزندان اسماعیل به حسب اشتهارشان (اسم یا صفت معروفشان)». پس این اسامی باید اسم یا وصف مشهور این افراد در سرزمینشان باشد.
قرینۀ دوم بر صفت بودن این اسامی آن است که برخی از متقدمینِ شارحینِ تورات، این اسامی را ترجمه و نقل به معنا کرده اند. برای مثال در تارگوم PST، برخی از این نام ها این گونه ترجمه شده اند: نبایوت به نبط[102] (נבט)، قیدار به عرب (ערב)، مشماع به مطیع و شنوا (צייתא)، دومه به ساکت و آرام (שׁתוקא)، مَسّا به حامل و بارور (מסוברא)، حدد به تندوتیز (חריפא) و تیما به معنای جنوب (אדרומא)[103]. این در حالی است که با بررسی نسب نامه های تورات درمی یابیم هیچ آیه ای نیست که در آن، شارحان تورات و نویسندگان تارگوم، نام ها را نقل به معنا کرده باشند. در سفر پیدایش، اسامی نسل آدم و نوح و ابراهیم و اسحاق و عیسو و یعقوب و دیگران به طور مبسوط آمده است؛ اما هیچ یک از این ها به صورت وصف توسط صاحبان تارگوم نقل به معنی نشده است. این مبحث، قرینه ای دیگر بر این مطلب است که این اسامی، اوصاف و ویژگی هایی برای فرزندان اسماعیل است؛ چراکه در غیر این صورت، نقل به معنا کردنِ این اسامی، بی وجه خواهد بود.
4_ در مورد دقت ثبت و ضبط اسامی موجود در تورات، باید توجه داشت که این اسامی، مسیر بسیار ناهموار 3300 ساله ای[104] را تا به امروز طی کرده اند. قدیمی ترین نسخۀ عبریِ موجود که حاویِ این اسامی است، نسخۀ لنینگراد و حلب است که هر دو در قرن نهم میلادی استنساخ شده است. قدیمی ترین نسخه های موجود تورات عبری (طومارهای قمران[105] )، همگی فاقد آیات موردنظر این مقاله هستند[106].به گفتۀ دانشمندان و محققانِ جدید، توراتی که امروز به دست ما رسیده، عیناً توراتی نیست که بر موسی نازل شده است؛ بلکه مکتوبی است که در طی 6 قرن از 4 منبع مختلف گردآوری شده است[107]. بنابراین بسیار طبیعی است که در ثبت و ضبط نام ها، تغییراتی اتفاق افتاده باشد.
به عنوان نمونه حتی در مورد نام عیسی مسیح که شخصیت اول مسیحیت است، اختلافات فراوانی در ترجمه های انجیل می یابیم؛ با این که عیسی یک شخص شناخته شده و معروف بوده و 500 سال پس از اسارت بابلی به دنیا آمده است، نامش در زبان سریانی به صورت ܝܫܘܥ (یِشوع)، در یونانی Ιησοῦς (یهسوس)، در لاتین Iesus (یسوس) و در قرآن، عیسی ضبط شده است. دیده می شود که در تلفظ یونانی، نام عیسی به کلی به شکلی متفاوت از تلفظ سریانی تغییر یافته است[108].
5_ تذکر این نکته نیز لازم است که نمی توان به ترتیب ذکر شدۀ این دوازده نام در تورات یقین داشت. نمونه های متعدد و مختلفی از فهرست اسامی در تورات امروز وجود دارد که نام های موجود در آن ها با اختلاف در ترتیب ذکرشده اند. برای نمونه می توان به اختلاف در ترتیبِ ذکرِ نام های فرزندان یعقوب بین فهرست های ارائه شده در پیدایش 20: 32 تا 30: 24 و خروج 1: 1 تا 1: 4 اشاره کرد.
6_ با توجه به این که بعضی از این دوازده نام[109] (مثل تیماء و دومه)، نام برخی قبائل یا شهرهای هزارۀ پیش از میلاد است، بد نیست به نظریۀ مشهور ولهوسن راجع به نحوۀ به وجود آمدنِ توراتِ کنونی توجه کنیم. به گفتۀ ولهوسن، شجره نامه های (نسب نامه های) تورات برای امت های غیرِیهود، توسط احبارِ یهود در نسخهP شکل گرفته است. خصوصاً شجرۀ فرزندان اسماعیل در فصل 25 سفر پیدایش، ساختۀ احبارِ یهود است[110]. بر این اساس برخی از این دوازده نام که احبارِ یهود (مولفانِ P) به عنوان فرزندان اسماعیل به او نسبت داده اند، نام برخی قبایل عربی بوده که در هزارۀ پیش از میلاد، معاصر آن احبار بوده اند و مؤلفانِ P، نام اسماعیل را به عنوان نیای اعراب، نامی مناسب برای نیای بزرگ قبایلِ عربِ هم عصر خویش دیده اند[111].
3_ 3_ بیان مصادیق برخی از دوازده نامِ توراتی در میراث اسلامی
با بررسی دقیق این دوازده نام در روایات اسلامی معلوم می شود که از این دوازده نام، قیدار و نبایوت (نبت یا نبیت) از اجداد پیامبر اسلام اند. همچنین مسّا که ترجمۀ عربی آن حمل است، از اجداد ایشان محسوب می شود؛ اما بقیۀ نام ها در بین اجدادِ پیامبر یافت نمی شود.[112] از سوی دیگر برخی از این اسامی، نام ها یا ویژگی هایی است که دوازده امام از خاندانِ پیامبر اسلام به آن شهرت یافته اند.
حدار (عبری חדר، سریانی ܚܕܪ) نام مشهور امیرالمؤمنین علی علیه السلام است؛ به گونه ای که حتی یهودیان نیز این نام را می شناختند. در ماجرای جنگ خیبر، هنگامی که سردار رشید اسلام، امیرالمؤمنین علی علیه السلام مقابل مرحب، جنگاور قلعۀ خیبر، قرار گرفت، خود را چنین معرفی کرد: «من کسی هستم که مادرم مرا حیدرة نامید»[113]. مرحب به محض این که این نام را شنید، ترس تمام وجودش را فراگرفت؛ چراکه از دایه اش شنیده بود که قاتل او شخصی به نام حیدر خواهد بود.[114]
در روایتِ دیگری از پیامبر اسلام صل الله علیه وآله خطاب به یک یهودی چنین آمده است: «یا یهودی! وصیی علی بن ابی طالب علیه السلام ، و اسمه فی التوراة إلیا و فی الإنجیل حیدار»[115] در حدیثی آمده است که راهبی با امیرالمؤمنین علیه السلام گفتگو کرد و نهایتاً زنّار درید و اسلام آورد و گفت: «من نام تو را در کتب پیشینیان، حیدره یافتم»[116].
جالب این است که در بین اعراب، اولین کسی که نامش حیدر نامیده شده، امیرالمؤمنین علی علیه السلام بوده و قبل از ایشان، این نام در عرب سابقه نداشته است[117]. در کتاب های لغتِ عرب، ذیل ریشۀ «حدر» از ازهری نقل شده که حیدر نام امیرالمؤمنین علی علیه السلام بوده و در این مطلب هیچ اختلافی وجود ندارد[118]. یکی از قدیمی ترین لغت دانان عرب، خلیل بن احمد فراهیدی[119]، در مورد این نام چنین آورده است: «حیدره: اسم علی بن ابی طالب علیه السلام فی التوراة، وارتجز فقال: أنا الذی سمتنی أمی حیدره»[120].
یکی دیگر از این دوازده نام «ابدئیل» است. ابدئیل _ چنان که گفتیم _ به معنای کشتۀ خدا یا کسی است که برای خدا اعضایش تکه تکه و متفرق شده است؛ این معنا نیز به روشنی منطبق بر امام حسین بن علی بن ابی طالب علیهم السلام است.
تیما نیز یکی از این دوازده نام است که به معنای عابد یا کسی است که در نهایت عبادت است. این نام منطبق بر زین العابدین فرزند امام حسین علیهما السلام است[121].
یطور نیز که دهمین نام از این دوازده اسم است، به معنای عسکری، از مشهورترین القابِ امام هادی علیه السلام ، دهمین امام از خاندان پیامبر علیهم السلام است.
سرانجام دوازدهمین نام از بین دوازده فرزندِ اسماعیل، قیدمه است؛ این نام چنان که گفته شد در زبان عبری و آرامی به معنای فجر است. فجر در روایات اسلامی یکی از نام های مشهور حضرت مهدی علیه السلام ، دوازدهمین فرزند از دودمان پیامبر اسلام و منجی آخرالزمان است. در روایتی از امام صادق علیه السلام ذیل آیۀ اول سورۀ فجر نقل شده که «فجر همان قائم (حضرت مهدی علیه السلام ) است.»[122] در حدیث دیگر ذیل آیۀ آخر سورۀ قدر چنین آمده است: «سلام هی حتی مطلع الفجر یعنی حتی یخرج القائم علیه السلام .»[123] این لقب از این جهت به ایشان اعطا شده است که این بزرگوار، منجی نهایی جهان است و در وقتی که جهان آکنده از تاریکی کفر و ظلم و جهل است، همچون فجر طلوع می کند و زمانه را به نورِ توحید و عدل و علم روشن می سازد.
3_ 4_ جمع بندی
ما با چهار گروهِ مختلف به عنوان مصداق دوازده نفر از نسلِ اسماعیل روبه روییم. دستۀ اول: پسران بلا واسطۀ اسماعیل، دستۀ دوم: اجدادِ پیامبر اسلام (از نسل اسماعیل)، دستۀ سوم: قبائل عرب در هزارۀ پیش از میلاد، دستۀ چهارم: امامان معصوم از اهل بیت پیامبر اسلام. ما گزیری نداریم جز آن که یک دسته از این چهار گروه را به عنوان مصداق بشارت خدا به فرزندان اسماعیل انتخاب کنیم[124]. اما ابتدا باید توجه کرد که این گروه منتخب، باید شرایط زیر را دارا باشند:
یکم: این افراد باید یک مجموعۀ دوازده نفری باشند. دوم: این دوازده شخص باید ازلحاظ وجهۀ الهی، رَبّانی یا امام به شمار آیند و جایگاهشان به گونه ای باشد که حتی حواریون حضرت عیسی علیه السلام نیز به مقام و منزلتشان نرسند. سوم: این اشخاص باید با پیامبر اسلام (مئودمئود) ارتباط نزدیک داشته باشند؛ به گونه ای که شاید بتوان گفت فرزندان ایشان باشند.
حال بر پایۀ ملاحظاتی که برای یافتن مصادیق این دوازده نام از فرزندان اسماعیل در سفر پیدایش 17: 20 بیان شد، و نیز بر اساس این سه شرط، به روشنی و بی تردید معلوم خواهد شد که منظور از این بشارت الهی به نسل اسماعیل، دستۀ چهارم، یعنی دوازده امام معصوم از خاندان پیامبر اسلام اند. درحالی که سه دستۀ اول، مجموعۀ دوازده تایی مشخصی نیستند، رَبّانی نبوده و ارتباط نزدیکی نیز با پیامبر اسلام ندارند.
از سوی دیگر راجع به نام های ذکر شده به عنوان دوازده فرزند اسماعیل در فصل 25 سفر پیدایش، با توجه به انطباق برخی از این دوازده نام با اسامی مختص دوازده امام از خاندان پیامبر صل الله علیه وآله که هیچ ذکری از آن ها در بین اجداد پیامبر اسلام و نیز در بین اعراب پیش از اسلام نیامده است، می توان دریافت که یگانه مصداق این نام های توراتی، همین دوازده امام از خاندان پیامبر اسلام اند. به عبارت دیگر، این ادعا معقول است که در اصلِ تورات و نه لزوماً در توراتِ کنونی، خداوند نام همۀ این دوازده امام از خاندان پیامبر را برای موسی و بنی اسرائیل بازگو کرده بود که برخی از این نام ها در تورات کنونی باقی مانده اند. البته این دوازده نام قطعاً در دسترس پیامبران بنی اسرائیل در هزارۀ پیش از میلاد نیز بوده است و احبارِ بنی اسرائیل در طول هزارۀ پیش از میلاد، برخی از این اسامی را به عنوان نسل اسماعیل، در نسب نامه های توراتی ذکر کرده اند.
اما از سوی دیگر ما با این واقعیت روبه روییم که نام (یا وصف) بعضی از دوازده امام از دودمان پیامبر، به طور صریح در این فهرست دوازده تایی تورات یافت نمی شود و به جای آن، نام برخی از قبائل عرب پیش از اسلام و یا اجداد پیامبر، جایگزین آن شده است؛ این نشان می دهد که یا همین دوازده نام موجود توراتی، نام دوازده امام از خاندان پیامبر به زبان عبری است و این مشکل ماست که قادر به تبیین و تطبیق برخی از آن ها بر اسامی دوازده امام نیستیم؛ یا چنان که ولهوسن گفته، احبار یهود در ویرایش نهایی تورات، نام های قبائل بزرگ عرب در زمان خویش را که برخی از آن ها همان نام اجداد پیامبر اسلام بوده است، در میان اسامی گنجانده اند.
نتیجه گیری
در این مقاله، تلاش کردیم تا نشان دهیم شواهد متعدّد و مورد اعتمادی وجود دارد که بیان می دارد آیات 17: 18 و 17: 20 در سفر پیدایش تورات، بشارتی برای ظهور پیامبر اسلام و دوازده امام است. این شواهد، از بررسی لغوی واژگان به کار رفته در این آیات در زبان های مختلف تا واکاوی کاربرد واژگان موردنظر در دیگر آیات تورات و هم چنین روایات اسلامی را شامل می شد. نتایجی که از این بررسی ها به دست آمد را می توان در چهار بخش تقسیم کرد: یکم: مفهوم امامت در دعای ابراهیم برای نسل خود؛ دوم: معنا ومصداق مئومئود؛46 منظور محمد 20+26 علی میباشد سوم: معنای دوازده فرزند ربانی از نسل اسماعیل؛ و چهارم: مصادیق این دوازده فرزند بر اساس آیات مذکور در سفر پیدایش 25. به هرتقدیر، این نوشته می تواند آغازی باشد برای پژوهش بیشتر در شواهد ارائه شده از آیات و یافتن قرائن تطبیقی محکم تر جهت تبیین نام دوازده ربانی از نسل اسماعیل.
پی نوشت ها :
[1]. تاریخ دریافت: 15/6/93،تاریخ پذیرش: 20/9/93.
2. دانشجوی کارشناسی ارشد ادیان و عرفان، دانشگاه تهران h.taghavi@ut.ac.ir.
[3]. دانشجوی دکترای قرآن و حدیث، دانشگاه تهران ghandehari@ut.ac.ir.
[4]. دانشجوی دکترای فلسفه دین، دانشگاه تهرانfeyzbakhsh@ut.ac.ir.
[5]. صف/6: <وَ إِذْ قالَ عیسَى ابْنُ مَرْیمَ یا بَنی إِسْرائیلَ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیکمْ مُصَدِّقاً لِما بَینَ یدَی مِنَ التَّوْراةِ وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ یأْتی مِنْ بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَد>؛ أعراف/157: <الَّذینَ یتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِی الْأُمِّی الَّذی یجِدُونَهُ مَکتُوباً عِنْدَهُمْ فِی التَّوْراةِ وَ الْإِنْجیل>؛ بقرة/146: <الَّذینَ آتَیناهُمُ الْکتابَ یعْرِفُونَهُ کما یعْرِفُونَ أَبْناءَهُم>؛ آل عمران/81: <وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ میثاقَ النَّبِیینَ لَما آتَیتُکمْ مِنْ کتابٍ وَ حِکمَةٍ ثُمَّ جاءَکمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَکمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّه>.
[6]. برای نمونه رجوع کنید به روایات طویل مناظرۀ امام رضا علیه السلام با اهل ادیان مختلف که در آن ها، بشارات متعددی از سوی امام رضا علیه السلام مطرح می شود: ابن بابویه، محمد بن علی، عیون أخبار الرضا علیه السلام ، 1/154.
[7]. ترجمۀ فارسی تورات که از قدیمی ترین نسخۀ عبری موجود (نسخۀ لنینگراد WTT مربوط به قرن دهم میلادی) توسط نویسنده انجام شده است.
[8]. اسماعیل بن عبدالرحمن بن ابی کریمة السدی از اصحاب امام سجاد و امام باقر علیهما السلام و مفسر شیعی معروف که تفسیر او باقی نمانده است؛ اما طبق نقل ابن طاووس (الطرائف، 1/172) و تستری (إحقاق الحق، 7/ 478) وی در تفسیر خود، این بشارت را به صورت تأویل شده در مورد نبی اکرم و ذریۀ او آورده است.
[9]. تاریخ نگار مسلمان، ابومحمـــــد عبدالله بن مســـــلم دینـــــوری مــــــروزی، معروف به ابن قتیبۀ دینـــوری (۲۱۳ _ ۲۷۶ هجـــــری قمـــــری)، در ابتــــــدای کتاب أعلام النبوة (در باب بشارات کتاب مقدس)، این آیه و آیات تکوین 16: 8_ 12 را آورده و در توضیح مراد آن ها می نویسد: «فتدبّر هذا القول فإن فیه دلیلا بیّنا على أن المراد به رسول اللَّه صل الله علیه وآله ، لأن إسماعیل لم تکن یده فوق ید إسحاق،... فلما بعث رسول اللَّه انتقلت النبوة إلى ولد إسماعیل، فدانت له الملوک وخضعت له الأمم، ونسخ اللَّه به کل شرعة، وختم به النبیین، وجعل الخلافة والملک فی أهل بیته إلى آخرالزمان، فصارت أیدیهم فوق أیدی الجمیع، وأیدی الجمیع مبسوطة بالخضوع...» (Schmidtke, The Muslim reception of biblical materials: Ibn Qutayba and his Aʿlām al-nubuwwa, p. 254) طبق برداشت وی از این بشارت، خلافت پیامبر تا آخر الزمان، از آنِ «اهل بیت او» خواهد بود.
[10]. نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، 108.
[11]. مفید، محمد بن محمد، المسائل السرویة، 43.
[12]. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، تفسیر القرآن العظیم، 59، ذیل آیۀ 12 سورۀ مائده: «... فی التوراة البشارة بإسماعیل علیه السلام ، و أن اللّه یقیم من صلبه اثنی عشر عظیما، و هم هؤلاء الخلفاء الاثنا عشر المذکورون فی حدیث ابن مسعود و جابر بن سمرة». هرچند وی بدون ارائه هیچ دلیل نقضی، دوازده امام شیعه را مصداق این دوازده خلیفه نمی داند.
[13]. مقصود از دانشمندان اهل کتاب، اعم از افرادی است که از اهل کتاب بوده و سپس
مسلمان شده اند.
[14]. ابو اسحاق کعب بن ماتع الحمیری الاحبار، پسر یک خاخام یهودی در یمن بود که مسلمان شده و در روزگار عمر بن خطاب می زیست. در منابع اسلامی، روایات متعددی به نقل از کعب الاحبار وجود دارد که طبق آن ها نام پیامبر در متون مقدس «ماذماذ» (یا کلماتی شبیه آن) بوده است. (به عنوان نمونه ر.ک: قاضی عیاض، عیاض بن موسی، الشفا بتعریف حقوق المصطفی، 1/ 234 و ابن طاووس، علی بن موسی، التشریف بالمنن، 81) همچنین نعیم بن حماد مروزی (د. 228 ق) به سند خود از کعب نقل کرده است که در پاسخ سؤالی در مورد تعداد ملوک این امت، گفته است: «أجد فی التوراة اثنی عشر ربّیا» (الفتن، 55، ح 225) طبق نقل ابن عیاش، وی اسامی ذکر شده در تورات برای فرزندان اسماعیل را (ر.ک: بخش دوم همین مقاله) در حقیقت اسامی امامان می دانسته است که اولینشان حضرت علی علیه السلام بوده است (مقتضب الأثر، 26). آگاهی کعب از این بشارت، مورد سوءاستفاده راویان بعدی قرارگرفته و هرکدام به دلخواه خود، اسامی برخی از خلفا را نیز در این مجموعه وارد کرده اند. (الفتن، 55، ح 224)
[15]. نعیم بن حماد از سرج الیرموکی، صحابی پیامبر که قبل از اسلام از یهودیان منطقۀ یرموک (نام رودخانه ای در اردن) بوده، نقل می کند که در تورات این گونه یافته است: «أن هذه الأمة إثنا عشر ربیا أحدهم نبیهم فإذا وفت العدة طغوا وبغوا ووقع بأسهم بینهم» (الفتن، 55، ح 223). همین روایت را با اندکی تفاوت، محمد بن أحمد الدولابی (د. 310 هـ) در الکنی والأسماء، 2/ 883 و ابن بابویه در الخصال، 2/474 با اسانیدی متفاوت نقل کرده اند؛ ولی حلقۀ مشترک هر سه سند، حماد بن سلمة، محدث بصری (د.167 ق) است. لازم به ذکر است که قسمت زیرخط دار در نقل ابن بابویه به صورت صحیح ضبط شده است: «و جدهم نبیهم». بخش پایانی روایت نیز مطابق نقل سنی احادیث اثناعشر به آخر نقل سرج افزوده شده است.
[16]. طبق نقل ابن عیاش جوهری، وی از اولاد هارون و «حبر الیهود» در منطقۀ حیرة در اطراف کوفه بوده و در قرن دوم می زیسته است. ابن عیاش از محدث بصری، ابوبکر هشام بن أبی عبدالله الدستوائی (د.154 ق) نقل می کند که از این عالم یهودی شنیده است که اسامی ذکر شده در تورات برای فرزندان اسماعیل (ر.ک: بخش دوم همین مقاله) در حقیقت صفات اوصیای حضرت محمد علیهم السلام است. (مقتضب الاثر، 28)
[17]. حاکم یهودیان جزیره که در زمان منصور مسلمان شده بود و اسامی حضرت محمد و دوازده وصی او را در تورات یافته بود. (همان، 39)
[18]. عالم یهودی قرن سوم در شهر ارگان (شهری تاریخی در شمال بهبهان که ساکنین آن یهودی بوده اند). نعمانی به یک واسطه از او نقل می کند که تعداد و اسامی عبرانی ائمه علیهم السلام را در تورات دیده است؛ سپس وی به بشارت موردبحث اشاره می کند. (الغیبة، 108)
[19]. خبر پرسش و پاسخ عالم یهودی از نسل هارون از امیرالمؤمنین و اخبار ایشان به دوازده امام، از معروف ترین احادیث این باب است که در کتاب های متعدد با اسانید مختلف نقل شده است. در چند نقل این حدیث، عالم یهودی اظهار می دارد که عدد ائمۀ عدل پس از پیامبر را در کتابی به خط هارون و املاء موسی دیده است. (ر.ک: کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، 1/530)
[20]. در کتاب سلیم بن قیس (متعلق به قرن اول هجری)، ماجرای نصرانی ای آمده است که پس از جنگ صفین نزد امیرالمؤمنین علیه السلام آمده و به نقل از کتاب های مقدس نزد خود، خبر از 13 بزرگ از نسل اسماعیل می دهد که عیسی بن مریم پشت آخرینشان نزول کرده و نماز می گزارد. (هلالی، سلیم بن قیس، کتاب سلیم، 2/ 705 و 706)
[21]. مکاشفات بحیرا را شخصی به نام اشوعیب در قرن 11 و 12 میلادی ضبط کرده است. با پژوهش هایی که اخیراً بر روی این منبع صورت گرفته، به نظر می رسد که چهار منبع مسیحی از قدیمی ترین منابعی هستند که داستان بحیرا را نقل کرده اند؛ دو منبع به زبان سریانی، دو منبع به زبان عربی. نسخه های سریانی، یکی حدود سال 810 میلادی و دیگری حدود 850 میلادی شکل گرفته است. منابع عربی از این دو نسخه متأخرترند:
krisztina Szilagyi, Muhammad and the monk: the making of the christian Bahira legend, pp. 185-192.
[22]. Barbara Roggema, The Legend of Sergius Bahira, p378,379.
[23]. همان، 394.
[24]. همان، 411.
[25]. ابوالحسن علی ابن سهل ربان طبری، پزشک معروف ایرانی در اوایل قرن سوم که ابتدا مسیحی بوده و سپس به اسلام گرویده است. برای ذکر این بشارت ر.ک: طبری، علی بن ربَّن، الدین و الدولة، 131 و 132.
[26]. السموأل بن یحیی المغربی (د. 559 ق) منجم، ریاضیدان و پزشک یهودی که 17 سال قبل از فوتش مسلمان شد. برای ذکر این بشارت ر.ک: همو، إفحام الیهود، 115.
[27]. Halft, Saʿīd b. Ḥasan al-Iskandarī, A Jewish Convert to Islam; Editio princeps of the Later Recension (732) of His Biblical Testimonies to the Prophet Muḥammad, p. 285.
[28]. ملاآقابابا (1771_1849 م) فرزند ملارحمیم، یکی از دو خاخام یهود تهران و رییس یکی از کنیسه های محلۀ عودلاجان که در سال 1822 میلادی در حضور ملااحمد نراقی اسلام آورد و نام خود را به محمدرضا تغییر داد. جایگاه ملاآقابابا در بین یهود آن چنان رفیع بوده که حبیب لوی، نویسندۀ یهودیِ کتاب یهودیان ایران، اسلام آوردنِ ملاآقابابا را ضربۀ سهمگینی بر پیکر نحیفِ یهودِ آن زمان تلقی می کند (تاریخ یهود ایران، 3/ 1023). هم زمان با ایشان، هفتاد نفر از خاندانشان نیز اسلام آوردند. نگارنده نسبتِ خویشاوندیِ سببیِ نزدیکی با نوادگانِ محمدرضا جدید الاسلام دارد. هم اکنون نسلِ کثیری از ایشان به جای مانده که از این جمله اند خاندان های: سلیمانی، وکیلی، جواهریان، رحمانی، جواهری، ساعتچی، مظفریان، واعظ تهرانی، زمردیان، نقره چی و عظیم زاده.
[29]. «دوازده سرور که از ذریۀ حضرت اسماعیل به هم رسد باید همان دوازده امام شیعیان بوده باشد» (جدیدالاسلام، محمد رضا، اقامة الشهود فی رد الیهود، 48).
[30]. ابن طاووس در ص 81 التشریف بالمنن، با نقل روایتی از کعب الاحبار، ذکر نام مید (مئودمئود) را در تورات، دلیل اسلام وی می داند. همچنین ابن قیم جوزیه از یکی از علمای یهودی که اسلام آورده نقل می کند که وی گفته هیچ یک از علمای یهودی در مصداق این بشارت شکی ندارد. (ابن قیم جوزیه، محمد بن ابی بکر، هدایة الحیاری فی أجوبة الیهود والنصاری، 370).
[31]. طرفه آن که ناقل خبر تشیع یهودیان به خاطر این بشارت، ابن تیمیه (د. 728 ق)، یکی از متعصب ترین مخالفان تشیع است؛ شاگرد وی، ابن کثیر، از او نقل می کند که دربارۀ دوازده بزرگ از نسل اسماعیل که در بشارت یاده شده اند، گفته است: «غلط کثیر ممن تشرف بالإسلام من الیهود فظنوا أنهم الذین تدعو إلیهم فرقة الرافضة فاتبعوهم» (البدایة والنهایة، 6/250) ابن کثیر در تفسیر خود نیز تشرف تعداد زیادی از یهودیان به تشیع را ذکر می کند: «فیتشیع کثیر منهم جهلا و سفها» (تفسیر القرآن العظیم، همان).
[32]. جالب آن که این امر مختص زمان های گذشته نبوده و در عصر حاضر نیز برخی از مبشرین مسیحی نیز به ارتباط این بشارت با دین اسلام اعتراف کرده اند. به عنوان نمونه، جاناتان کالور، مبلغ مسیحی دارندۀ مدرک دکترا از دانشکدۀ تبشیر جهانی (School of World Mission) زیرمجموعه حوزۀ علمیۀ مسیحی فولر (Fuller Theological Seminary)، که بزرگ ترین حوزۀ علمیۀ مسیحی آمریکاست، در مقالۀ خود دربارۀ بشارت سفر پیدایش: 17، این آیه را بشارتی دربارۀ امت اسلام تلقی می کند.
ر.ک: Jonathan Culver, The Ishmael Promise and Contextualization Among Muslims.
[33]. محقق عراقی معاصر، صاحب مجله تراث النجف. ایشان در مقالۀ دعوة إبراهیم و إسماعیل عند رفع القواعد من البیت، به طور مبسوط راجع به این بشارت و ربط آن به امامت دوازده امام سخن گفته است.
[34]. مباحث هامة فی المسیحیة و الاسلام، 39؛ و کتاب نبی ارض جنوب، 14.
[35]. مختصر اظهار الحق، 1/355.
[36]. کتب و مقالات للدکتور حبیب بن عبدالملک، 143.
[37]. هل بَشَّر الکتاب المقدس بالنبی محمد صل الله علیه وآله ، 27_34.
[38]. تخجیل من حرف التوراة والإنجیل، 176_178.
[39]. نسخۀ AVD ترجمۀ کتاب مقدس به عربی است که در سال 1800 تحت نظر کشیش الی اسمیت (Eli Smith) آغاز شد و همکارش دکتر کرنیلیس ون دایک (Dr. Cornelius Van Dyke) کار او را به سرانجام رساند. این ترجمه در سال 1860 کامل شد.
[40]. نسخۀ پادشاه جیمز King James Version که عموماً به نسخۀ کتاب مقدس پادشاه جیمز KJB معروف است، ترجمه انگلیسی بایبل است که نگارش آن برای کلیسای انگلیس در سال 1604 شروع شد و در 1611 پایان یافت. در سال 1604، شاه جیمز چهارم، مجلس همپتون را در دربار تشکیل داد که در آن نسخۀ جدیدی به زبان انگلیسی نوشته شود که مشکلات نسخه های قبل را نداشته باشد. این نسخه توسط 47 دانشمند که همگی آن ها از اعضای کلیسای انگلیس بودند ترجمه شد. همانند اکثر ترجمه های دیگر، عهد جدیدِ این نسخه از زبان یونانی و عهدِ قدیم از زبان عبری و آرامی ترجمه شده است، درحالی که آپوکریفا از یونانی و لاتین ترجمه شده است.
[41]. LXX (به لاتین: Septuaginta، در عربی: سبعینیه) نسخه ای از عهد عتیق است که در قرن سوم قبل از میلاد و در دوران فرمانروایی بطلمیوس فیلادلفوس در مصر، توسط یهودیان اسکندریه از عبری به یونانی ترجمه شد. نام این نسخه برگرفته از این روایت است که این کتاب را نزدیک به هفتاد تن از دانشمندان یهودی ترجمه کرده اند. LXX با متن عبری تفاوت هایی داشت. مهم ترین تفاوت های آن این بود که کتاب هایی در این نسخه وجود داشت که متن عبری آن در دست نبود. این هفت کتاب عبارت اند از: طوبیت، جودیت، حکمت سلیمان، حکمت یشوع بن سیراخ، باروخ و کتب مکابیان. نسخۀ LXX برخلاف نسخۀ عبری که دارای ۳۹ سفر است، دارای ۴۶ سفر می باشد. در بین سال های ۲۰۰ ق.م تا ۱۰۰ ب.م بسیاری از یهودیان و مسیحیان، از این نسخه استفاده می کردند.
[42]. Samaritan Targum تارگوم سامری که بر اساس لهجۀ سامری به زبان آرامی شکل گرفته، یکی از کهن ترین ترجمه های تورات سامری است. تورات سامری نسخه ای عبری از تورات است که سامریان به جای تورات ماسوری از آن استفاده می کنند. برای شناخت سامریان باید دانست که بعد از وفات حضرت سلیمان، بنی اسرائیل به دو فرقه تقسیم شدند؛ فرقۀ نخست، دو سبط یهودا و بنیامین بودند و فرقۀ دوم نیز بقیۀ بنی اسرائیل را شامل می شدند. سامری ها ادعا می کنند که آن ها از نسل پادشاهی اسرائیل در شمال هستند و از نسل یوسف و لاوی که پس از مرگ سلیمان از پادشاهی یهودا در جنوب اسرائیل جداشده بود (اول پادشاهان 12). البته یهودیان هیچ گاه این مطلب را در مورد ریشۀ سامری ها قبول نکرده اند. سامری ها تلمود را قبول ندارند و سنت های شفاهی خاص مربوط به خود را دارند. اعمال سامری ها بر اساس همین نسخه از پنج کتاب موسی است که در اختیار دارند. بسیاری بر این باورند که نسخۀ سامری، در قرن سوم پیش از میلاد وجود داشته است. فیفر از این دیدگاه بسیار حمایت می کند و می گوید: می توان گفت جامعۀ سامری پس از شکل گیری در حدود 400 قبل از میلاد، اسفار خمسه را به عنوان کتاب مقدس پذیرفت و ما شواهدی داریم که نسخۀ سامری مانند ماسوری، در آن زمان وجود داشته و می توان گفت از همان ابتدا سامریان آن را به عنوان کتاب مقدس خود برگزیده اند. یکی از مهم ترین شواهد موجود، نسخه های قمران است که در سال 1947 یافت شد. در یافته های قمران، دستخط های زیادی وجود دارند که دارای بافت نوشتاری مانند نسخۀ سامری هستند که حاکی از وجود این نسخه در دوران قبل از میلاد است. سامریان، تاریخ کتابت تارگوم سامری را سال 20 پیش از میلاد می دانند و آن را به شخصی به نام ناتانایل (Nathanael) نسبت می دهند.
[43]. نسخۀ WTT نسخه ای عبری از عهد عتیق است که بر پایۀ متن میشیگان_ کلارمونت در سال های 1981 و 1982 در دانشگاه میشیگان آمریکا شکل گرفته است. این نسخه بر پایۀ نسخۀ Biblia Hebraica Stuttgartensia (1977) استوار گشته که آن نیز تلاشی برای احیای نسخۀ عبری قدیمی لنین گراد بوده است. نسخۀ لنین گراد، قدیمی ترین نسخۀ کامل عبری بایبل است که بر پایۀ متن عبری ماسوری استوار گشته و تاریخ کتابت آن سال 1008 میلادی است.
[44]. تارگوم نئوفیتی (NFT)، ترجمه ای آرامی از بیشتر بخش های تورات است. شرح آیات تورات در این تارگوم از تارگوم اونکلوس طولانی تر و از تارگوم یوناتان کوتاه تر است. تاریخ نگارش این تارگوم مشخص نیست. تاریخ کتابت نسخه ای از این تارگوم که اکنون موجود است، به سال 1504 در رُم بازمی گردد.
مارتین مک نامارا معتقد است که تاریخ نگارش این تارگوم به قرن چهارم میلادی بازمی گردد. زبان نگارش این تارگوم، آرامی فلسطینی است؛ به عکس تارگوم اونکلوس که آرامی بابلی است.
[45]. تارگوم سودو_ یوناتان (Targum Pseudo-Jonathan) (PJT) ترجمه ای شرح گونه از تورات در سرزمین اسرائیل به زبان آرامی است. (برعکس تفسیر شرقی بایبلی یعنی تارگوم اونکلوس (Targum Onkelos)). عنوان صحیح این کتاب، تفسیر اورشلیمی (Targum Yerushalmi) است که در قرون وسطی به این نام شناخته می شده، اما به علت اشتباهات چاپی، بعدها تفسیر یوناتان نام گرفت که به یوناتان بن اوزّیِل (Jonathan ben Uzziel) منسوب است. امروزه هنوز برخی از ویرایش های تورات، این کتاب را همچنان تارگوم یوناتان می خوانند. بنا بر نقل تلمود، یوناتان بن اوزیل (Yonatan ben Uziel) طلبه ای اهل تحقیق از هیلل بوده است که ترجمه ای به زبان آرامی از کتب پیامبران بنی اسرائیل نوشت. در هیچ منبعی اشاره نشده که او مترجم تورات بوده است؛ بنابراین تمامی دانشمندان بر این موضوع که این تفسیر به یوناتان بن اوزاییل غیر مرتبط است، اتفاق نظر دارند. دی رُسی (de Rossi) در قرن 16 مدعی است دو نسخۀ کامل از تفسیر تورات دیده است که بسیار به هم شبیه بوده اند. یکی از آن ها به نام تفسیر یوناتان بن اوزاییل و دیگری به نام تفسیر اورشلیمی بوده است.
[46]. تارگوم اونکلوس Targum Onkelos، (TAR) یک ترجمۀ آرامی رسمی از تورات در بین یهودیان شرقی (بابلی) بوده است. گفته می شود این ترجمه توسط یک تازه کیش یهودی به نام اونکلوس (אונקלוס) در حدود سال های 35 تا 120 میلادی صورت گرفته است. ساموئل لوتزاتو معتقد است که تارگوم اونکلوس برای فهم عموم مردم بوده است. تارگوم اونکلوس به همراه تورات عبری به صورت آیه به آیه با صدای بلند و از حفظ در کنیسه های یهود خوانده می شده است و این امر هنوز در بین یهودیان یمن ادامه دارد. جایگاه این تارگوم در بین یهودیان تا بدان جاست که به گفته تلمود: «یک شخص باید سهمش از کتاب مقدس را به همراه جماعت یهودیان به این نحو کامل کند: <کتاب مقدس را دو بار و تارگوم را یک بار بخواند>».
[47]. Peshita Old Testament پشیتا یا پشیطا (ܦܫܝܛܬܐ Pšîṭtâ) به معنی ساده، متداول و بسیط، نسخۀ معیار کتاب مقدس در کلیساهای مسیحی آشوری سریانی زبان است. اعتقاد عمومی بر این است که عهد عتیق پشیتا از عبری به سریانی در قرن دوم میلادی ترجمه شده است. کرافورد بورکیت به این نتیجه رسیده که ترجمۀ عهد عتیق پشیتا احتمالاً کار یهودیانی که در اُدسا زندگی می کرده اند بوده است. عهد عتیقی که برای کلیسای سریانی شناخته شده بوده متعلق به جامعه یهودیان فلسطینی بوده است. نسخۀ فعلی که این آیات از آن اخذ گردیده است، مشهور به 7a1 است که آن را به قرن 6 یا 7 میلادی نسبت می دهند. این نسخه در سال 1866 توسط آنتونیو سریانی، کشف و بین سال های 1876 تا 1883 چاپ شده است.
[48]. شحاده، حسیب، الترجمة العربیة لتوراة السامریین، المجلد الاول لسفر التکوین و الخروج، 69.
[49]. پیدایش 17: 18 نسخه KJV.
[50]. تارگوم NFT آیه 6: 9.
[51]. اول پادشاهان، فصل 2، آیات 3 و 4: «(3) وصایای یهُوَه، خدای خود را نگاه داشته، به طریق های وی سلوک نما، و فرایض و اوامر و احکام و شهادات وی را به نوعی که در تورات موسی مکتوب است، محافظت نما تا در هر کاری که کنی و به هرجایی که توجه نمایی، برخوردار باشی. (4) و تا آنکه خداوند، کلامی را که دربارۀ من فرموده و گفته است، برقرار دارد که اگر پسران تو، راه خویش را حفظ نموده، به تمامی دل و به تمامی جانِ خود در حضور من به راستی سلوک نمایند، یقین که از تو کسی که بر کرسی اسرائیل بنشیند، مفقود نخواهد شد».
[52]. اول پادشاهان، فصل هشتم، آیات 23 تا 25.
[53]. تارگوم اونقلوس سفر پیدایش، آیه 17: 1.
[54]. سفر پیدایش، فصل 17، آیه 2.
[55]. پیدایش 17: 20: «اما در مورد اسماعیل؛ من درخواست تو را دربارۀ او شنیدم (قبول کردم)». به تعبیر تارگوم: «در مورد اسماعیل دعای تو را پذیرفتم».
[56]. پیدایش 17: 20.
[57]. از نکاتِ جالب در این تحقیق این بود که پس از توجه به تشابه آیاتِ فصل هفدهم سفر پیدایش با آیۀ 124 سورۀ مبارکه بقره و نگارش و نتیجۀ این تطبیق همان گونه که در مقاله آمده، روایتی از پیامبر اکرم صل الله علیه وآله یافت شد که به این ارتباط به وضوح اشاره دارد؛ راوی این روایت عبدالله بن مسعود است که چنین می گوید: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صل الله علیه وآله : أَنَا دَعْوَةُ أَبِی إِبْرَاهِیمَ. فَقُلْنَا: یا رَسُولَ اللَّهِ! وَ کیفَ صِرْتَ دَعْوَةَ أَبِیک إِبْرَاهِیمَ؟ قَالَ: أَوْحَى اللَّهُ (عَزَّ وَ جَلَّ) إِلَى إِبْرَاهِیمَ إِنِّی جاعِلُک لِلنَّاسِ إِماماً، فَاسْتَخَفَّ إِبْرَاهِیمُ الْفَرَحَ، فَقَالَ: یا رَبِّ، وَ مِنْ ذُرِّیتِی أَئِمَّةً مِثْلِی؟ فَأَوْحَى اللَّهُ (عَزَّ وَ جَلَّ) إِلَیهِ: أَنْ یا إِبْرَاهِیمُ، إِنِّی لَا أُعْطِیک عَهْداً لَا أَفِی لَک بِهِ. قَالَ: یا رَبِّ! مَا الْعَهْدُ الَّذِی لَا تَفِی لِی بِهِ؟ قَالَ: لَا أُعْطِیک لِظَالِمٍ مِنْ ذُرِّیتِک. قَالَ: یا رَبِّ! وَ مَنِ الظَّالِمُ مِنْ وُلْدِی الَّذِی لَا ینَالُ عَهْدَک؟ قَالَ: مَنْ سَجَدَ لِصَنَمٍ مِنْ دُونِی لَا أَجْعَلُهُ إِمَاماً أَبَداً، وَ لَا یصِحُّ أَنْ یکونَ إِمَاماً. قَالَ إِبْرَاهِیمُ: وَ اجْنُبْنِی وَ بَنِی أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنامَ، رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ کثِیراً مِنَ النَّاسِ. قَالَ النَّبِی صل الله علیه وآله : فَانْتَهَتِ الدَّعْوَةُ إِلَیّ وَ إِلَى أَخِی عَلِی لَمْ یسْجُدُ أَحَدٌ مِنَّا لِصَنَمٍ قَطُّ، فَاتَّخَذِنی اللَّهُ نَبِیاً، وَ عَلِیاً وَصِیاً. (طوسی، محمد بن حسن، الأمالی، 379؛ و حسکانی، عبیدالله بن عبدالله، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، 1/ 411) قابل توجه است که روایتِ «أَنَا دَعْوَةُ أَبِی إِبْرَاهِیم» را بسیاری از علمای شیعه و سنی نقل کرده اند.
[58]. به تعبیر قرآنی ابراهیم می گوید: «ومِن ذریتی»؛ یعنی خدایا آیا ممکن است از نسل من نیز امامانی قرار دهی؟
[59]. بقره/124.
[60]. واژۀ ְהִרְבֵּיתִי در عبری به معنای «عظمت می دهم»، «فزونی می بخشم» و «کثرت می بخشم» است. ر.ک: Strong, James, Strong’s Hebrew Lexicon, ذیل کد 07235 اما با توجه به این که برکت و باروری (کثرت در نسل) قبلاً در این آیه آمده است، لذا برای عدم تکرار بهتر است ְהִרְבֵּיתִ را به معنای «عظمت می بخشم» گرفت.
[61]. منظور زمانی است که این کلمه به تنهایی به کار رفته نه به صورت مئودمئود.
[62]. این ریشه و مشتقات آن در هر آیه از کتاب مقدس که به کار رفته در ترجمه های عربی به «حمد» برگردان شده است (تکوین 35: 29، اشعیا 1: 12، 1: 25 و بیش از دوازده آیه از مزامیر داود). برای معنای ریشۀ این کلمه نگاه کنید به Strong, James, Strong’s Hebrew ذیل کد H3034.
[63]. اگر مود یا مئود چنانچه گفته شد به معنای احمد معنا شود، در این حالت مئود مئود شکل مضاعف مئود (احمد) و به معنای بسیار ستوده شده (محمّد) است. به علم ریاضی الله ابجد مئود مئود
[64]. طاب طاب به معنای طیب طیب است که به معنای مرغوب فیه یا تحسین شده، با همان معنای احمد یا محمد در عربی کاملاً سازگار است و با توجه به این که مکررِ واژۀ مئود یا طیب به صورت مئودمئود یا طیب طیب بسیار به ندرت در کتاب مقدس به کاررفته است و نیز در آیۀ 17: 20 سفر پیدایش با حرف اضافۀ باء به کار گرفته شده است. در روایات اسلامی نیز مئودمئود را به طیب طیب معنا کرده اند: «... فَقَالَ لَهُ النَّبِی: فَمَا مَعْنَى میدمید؟ قَالَ: طَیبْ طَیب...» (ابن شاذان قمی، فضائل امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیهما السلام ، 222.) همچنین در بسیاری از روایات شیعه و اهل سنت، نام پیامبر در تورات یا صحف ابراهیم، طاب طاب دانسته شده است. (به عنوان نمونه، ر.ک: ابن حمزه، محمد بن علی، الثاقب فی المناقب، 269 به نقل از امیرالمؤمنین در پاسخ یهودی ای که اسامی پیامبر و اهل بیت علیهم السلام را از تورات می پرسد. همچنین ر.ک: نبهانی، یوسف بن اسماعیل، حجة الله علی العالمین فی معجزات سید المرسلین، 87)
[65]. معادل عربیِ واژه لحدا لحدا، حادّ به معنای تیز، تند و شدید است که از ریشۀ حدد می باشد. این واژه و هم خانواده های آن در زبان عربی و آرامی، گاهی برای اشخاص نیز استفاده می شود. می توان نشان داد که چه بر پایۀ زبان عبری و چه آرامی، می شود واژۀ חדה را به «الحادّ» معنا کرد. در این صورت این واژه تداعی کنندۀ اسمِ خاص دیگری برای پیامبر اسلام است به معنای «الحادّ»، یعنی کسی با دشمنان خدا حِدّت دارد و دشمنی می کند؛ اما نکتۀ جالب این است که اَلحادّ دقیقاً همان نامی است که در برخی متون روایی اسلامی به عنوان «نام پیامبر اسلام در تورات» آمده است. (به عنوان نمونه، ر.ک: ابن بابویه، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، 4/177؛ همچنین: همو، الامالی، 171 به نقل از امام باقر علیه السلام ).
[66]. در آینده، مقاله ای از همین نویسنده در این موضوع منتشر خواهد شد.
[67]. سعید بن حسن الاسکندری، یهودیِ مسلمان شده در قرن هفتم نیز این معنا را تأیید می کند. او می گوید: «مفسران لغت عبری، در شرحِ لفظ ماذماذ، شروحی متفاوت داده اند. یک عده از آن ها گفته اند که ماذماذ به معنای احمد احمد است... ».
( Halft, Saīd b. Hasan al-Iskandarī: A Jewish Convert to Islam, Mideo(30), P267)
[68]. دقت کنید که مئودمئود واژه ای است که در زبانِ عبری بر اسم خاصی از ریشۀ حمد دلالت می کند. به عبارت دیگر می توان گفت این واژه هم ردیف احمد و حامد و محمود و محمد و حمید است با این تفاوت که صیغۀ تأکید شدۀ حمد است؛ بنابراین همان طور که اگر مئود در معنای زیاد به کار رود، در ترجمۀ فارسی، مئود مئود را زیاد زیاد معنا نمی کنیم، بلکه بسیار زیاد معنا می کنیم، در اینجا نیز روش صحیحِ ترجمه آن است که به جای این که آن را دقیقاً احمد احمد معنا کنیم، آن را حمید و محمّد (بسیار ستوده شده) بدانیم.
[69]. ر.ک: واژه נשיא 5954 # Strong, James, Strong’s Hebrew Lexicon.
[70]. البته به صورت اضافی به کاهنان و مجمع اضافه شده است که معنای آن بزرگ کاهنان یا بزرگ مجمع یهودیان و... است.
[71]. ر.ک: انجیل پشیتا، متی 23: 1 تا 23: 8.
[72]. آل عمران/79؛ مائده/44 و 63.
[73]. «...فَالرَّبَّانِیونَ هُمُ الْأَئِمَّةُ دُونَ الْأَنْبِیاءِ الَّذِینَ یرَبُّونَ النَّاسَ بِعِلْمِهِمْ وَ الْأَحْبَارُ دُونَهُمْ وَ هُمْ دُعَاتُهُمْ». (ابن حیون، نعمان بن محمد، دعائم الإسلام، 1/ 37)
[74]. حلی، حسن بن سلیمان، مختصر البصائر، 147، به نقل از کتاب سلیم بن قیس.
[75]. ر.ک: مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، 37 / 331.
[76]. ابن شهرآشوب، محمد بن علی، المناقب، 2 / 45.
[77]. سفر پیدایش 15 _ 25: 13؛ سفرِ اولِ تواریخ ایام آیات 29 تا 31.
[78]. نسخۀ ABP.
[79]. نسخۀ VUL.
[80]. ابد در عربی و نیز عبری به معنای از بین رفتن و قطع شدن و متفرق شدن و ایل در عبری به معنای خداست. بَادَ الشی ءُ یبِیدُ بَیاداً: إذا تفرّق و توزّع (مفردات راغب اصفهانی ذیل بید). بَید: فنا، از بین رفتن (قاموس قرآن ذیل واژه بید). نیز در عبری نگاه کنید به koehler-baumgartner,Hebrew and Aramaic lexicon ذیل واژه אבד (ابد) که به معنای to get lost, perish است.
[81]. koehler-baumgartner,Hebrew and Aramaic lexicon ذیل واژۀ דוּמָה.
[82]. همان، ذیل واژۀ שׁמע.
[83]3. koehler-baumgartner,Hebrew and Aramaic lexicon ذیل واژۀ דוּמָה.
[84]. همان، ذیل واژۀ שׁמע.
[85]. Brown, Driver, Briggs, Hebrew and English Lexicon ذیل واژۀ חדר.
[86]. Marcus Jastrow, A Dictionary of the Targumim, the Talmud Babli and Yerushlami, and the Midrashic Literature (ذیل واژۀ תמה)
[87]. قاموس المحیط و لسان العرب ذیل واژۀ تیم.
[88]. این مطلب بسیار دقیق و لطیف است که در جایگاه دیگری باید به آن پرداخته شود.
[89]. Brown, Driver, Briggs, Hebrew and English Lexicon ذیل همین واژه.
[90]. همان، ذیل واژۀ נפש.
[91]. مصباح المنیر، ذیل واژۀ نفس: کرم الشی ء کرما: نفس و عزّ، فهو کریم. نَفُسَ الشَّیءُ بِالضَّمِّ نَفَاسَةً کرُمَ فَهُوَ نَفِیسٌ کریم؛ العین 7/ 270: النفس: الروح الّذی به حیاة الجسد. و رجل له نفس، أی خلق و جلادة و سخاء.
[92]. Brown, Driver, Briggs, Hebrew and English Lexicon ذیل همین واژه.
[93]. ذیل واژۀ ἀνατολὴ در Friberg, Analytical Greek Lexicon.
[94]. Marcus Jastrow, A Dictionary of the Targumim, the Talmud Babli and Yerushlami, and the Midrashic Literature, P1355.
[95]. Strong, James, Strong’s Hebrew Lexicon، ذیل کد 08435.
[96]. اصولاً واژۀ γενεῶν برای ذکر فرزندانِ بلا واسطۀ یک شخص به کار نمی رود. برای نمونه در آیات ابتدایی فصل اول سفر خروج چنین آمده است: «1 و این است نام های پسران اسرائیل که به مصر آمدند، هر کس با اهل خانه اش همراه یعقوب آمدند: 2 رؤبین و شمعون و لاوی و یهودا، 3 یساکار و زبولون و بنیامین، 4 و دان و نفتالی، و جاد و اشیر». (نسخۀ Old Persian) در اینجا می بینیم که سخنی از این نیست که این است نام های پسران اسرائیل به حسب نسل هایشان. نیز در آیات دیگری از تورات، نسب نامۀ نسل عیسو چنین بیان شده است: «9 و این است پیدایش عیسو پدر ادوم در جبل سعیر 10 این است نام های پسران عیسو: الیفاز پسر عاده، زن عیسو، و رعوئیل، پسر بسمه، زن عیسو...» (آیات 9 و 10 فصل 36 سفر پیدایش، نسخۀ Old Persian). در این آیات نیز دقتِ مذکور اعمال شده است. در آیۀ 9 وقتی که نسب نامۀ نسل هایی که از عیسو پدید می آیند بیان شده است، گفته شده: این است پیدایش (یا نسل های) عیسو و واژۀ תלְדֹוֹת (تُلدُوت) به معنای «نسل ها» به کاررفته است. اما در آیۀ 10، وقتی پسرانِ مستقیمِ عیسو را نام می برد، این واژه دیگر به کار نمی رود.
[97]. از بین این دوازده نام، تنها نامِ قیدار در عهد عتیق در کتاب اشعیا (16: 21 و 17: 21 و 11: 42 و 7: 60) و کتاب ارمیا (10: 2 و 28: 49 تا 33: 49) و حزقیال (21: 27) و مزامیر (5: 120) و امثال سلیمان (5: 1) و نام نبایوت در پیدایش (9: 28 و 3: 36) و اشعیا (7: 60) و نام یطور و نافیش در اول تواریخ (19: 5) آمده است. بقیۀ اسامی به عنوان فرزندان اسماعیل در جای دیگری از عهد عتیق نیامده است.
[98]. هیچ ذکر قابل اعتمادی در تاریخ از این دوازده پسر اسماعیل نیست. تنها تاریخ نگار یهودی، جوزفوس، این فرض را مطرح کرده که بر اساس شباهت آوایی بین نَبَطیان (Nabataeans) که در دورۀ هلینستیک در منطقۀ اردن حاکم بوده اند و نبایوت، قاعدتاً این ها باید نبطیان از نسل نبایوت باشند (The complete works of Flavius Josephus, translated by William Whiston, Thompson & thomas, Chicago, 1901, P43). ژروم (Jerome) به تبعیت از جوزفوس و دیگر مورخین کتاب مقدس به تبعیت از ژروم، همین مطلب را تکرار کرده اند. مورخان جدید هیچ ارتباطی بین نبطیان و قبیلۀ نبایوت نیافته اند. در قدیمی ترین سند تاریخی نیز که از قیدار به دست آمده، باستان شناسان تنها کتیبه هایی از نئوآشوریان در قرن 8 و 7 قبل از میلاد را کشف کرده اند که در آن ها نام تعدادی پادشاهان قیداری آمده که از اعراب بوده اند و با نئوآشوریان جنگیده و شکست خورده اند (Saana Teppo, Women and their agency in the Neo-Assyrian Empire, P.47)؛ البته ارتباط بین قیدار پسر اسماعیل و این پادشاهان قیداری، برای تاریخ دانان مسلّم نیست. وضعیت بقیۀ اسامی در مکتوباتِ تاریخ نگاران از قیدار و نبایوت بسیار ضعیف تر است.
[99]. همین دوازده نام با اندکی تفاوت در اول تواریخ ایام (29: 1 تا 31: 1) نیز تکرار شده است.
[100]. از بندِ قبل معلوم شد که با دقت در متن آیاتِ فصل 25 سفر پیدایش نیز می توان دریافت که حتی تورات نیز این دوازده نفر از نسلِ اسماعیل را به عنوانِ پسران بلا واسطۀ او معرفی نمی کند.
[101]. Strong, James, Strong’s Hebrew Lexicon, ذیل کد 08034
[102]. گفته شد که نَبَطیان گروهی در هزارۀ پیش از میلاد بوده اند که در منطقۀ اردن می زیسته اند. ربط نبایوت به نبط یک تفسیر است نه ترجمه.
[103]. تارگوم PST ذیل سفر پیدایش، آیات 25: 13 تا 25: 15.
[104]. رابی های یهود، محدوده زندگی موسی را بین سال های 1391 تا 1271 پیش از میلاد، ژروم، سال تولد موسی را 1592 و آشر ، 1612 پیش از میلاد دانسته اند.
[105]. این طومارها در سال 1947 کشف شده اند و حاوی مکتوباتی بین سال های 100 پیش از میلاد تا 200 میلادی هستند.
[106]. بسیار عجیب است که در هر پنج نسخه ای که از سفر پیدایش تورات در قمران کشف شده، قسمتی از طومارها که شامل متنِ فصل 17 راجع به اسماعیل و این آیات است، از بین رفته است.
[107]. Riches, The Bible: A Very Short Introduction, pp. 19–20.
جدیدترین و معتبرترین نظریه ای که راجع به زمان کتابتِ تورات وجود دارد، نظریۀ «فرضیۀ مستند» یا نظریۀ «ولهوسن» است. این نظریه در قرن 18 و 19 برای تلاش در وفق دادنِ برخی تناقضات کتاب مقدس شکل گرفته است. بر طبق این نظریه، تورات، مأخوذ از منابع مستقل اولیه ای است که جمعی ویراستار آن را به شکل کنونی ترکیب کرده اند. این منابع عبارت اند از: منبع J که مخفف عبارت Jahwist است، منبع E که اشاره به Elohist دارد، منبع D که به Deuteronomist اشاره دارد و منبع P که Priestly به معنای نوشته های احبار و بزرگان یهود است.
زمان نگارش منبع J حدود 950 سال قبل از میلاد و منبع E حدود 850 سال قبل از میلاد است. این نظریه بیان می کند که زمان نگارش منبع P بین 400 تا 600 قبل از میلاد است. این مطلب به معنای این نیست که اصلِ توراتِ امروزی هیچ ارتباطی به توراتی که بر موسی نازل شده ندارد؛ بلکه بدین معناست که شکلِ فعلیِ ویرایشِ تورات در هزارۀ پیش از میلاد شکل گرفته است و اسامی توراتی، مسیری بس طولانی را در زبان ها و لغت های گوناگون طی کرده اند تا به امروز رسیده اند. (ر.ک: Harris, Understanding the Bible)
[108]. اختلاف کتابت اسامی در عهدین بیش از آن است که بتوان در این مقاله آن را احصا کرد. برای نمونه می توانید برخی از آن ها را در این پایگاه مشاهده کنید:
www.familysearch.org/learn/wiki/en/Variations-of-Biblical-Names-in-Old-Documents
[109]. به این مطلب دقت کنید که گفته شد برخی از این دوازده نام، اسامیِ قبائل در هزارۀ پیش از میلاد بوده، نه همۀ آن ها.
[110]. Noble, John Travis, “Let Ishmael Live Before You!” Finding a Place for Hagar’s Son in the Priestly Tradition, p.68.
[111]. همان، ص 141.
[112]. «رَسُولُ اللَّهِ صل الله علیه وآله أَبُو الْقَاسِمِ مُحَمَّدٌ وَ أَحْمَدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ بْنِ هَاشِمِ بْنِ عَبْدِ مَنَافِ بْنِ قُصَی بْنِ کلَابِ بْنِ مُرَّةَ بْنِ لُوَی بْنِ غَالِبِ بْنِ فِهْرِ بْنِ مَالِک بْنِ النَّضْرِ بْنِ کنَانَةَ بْنِ خُزَیمَةَ بْنِ مُدْرِکةَ بْنِ إِلْیاسَ بْنِ مُضَرَ بْنِ نِزَارِ بْنِ مَعَدِّ بْنِ عَدْنَانَ بْنِ أَدِّ بْنِ أُدَدَ بْنِ الْیسَعِ بْنِ الْهَمَیسَعِ بْنِ سَلَامَانَ بْنِ النَّبْتِ بْنِ حَمَلِ بْنِ قَیدَارِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ بْنِ إِبْرَاهِیمَ الْخَلِیل... . وَ قَالَ ابْنُ بَابَوَیهِ عَدْنَانُ بْنُ أَدِّ بْنِ أُدَدَ بْنِ زَیدِ بْنِ یعدد بْنِ یقْدُمَ بْنِ الْهَمَیسَعِ بْنِ نَبْتِ بْنِ قَیذَارِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ وَ قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ عَدْنَانُ بْنُ أَدِّ بْنِ أُدَدَ بْنِ الْیسَعِ بْنِ الْهَمَیسَعِ وَ یقَالُ ابْنُ یامِینَ بْنُ یحشب بْنِ منحد بْنِ صابوع بْنِ الْهَمَیسَعِ بْنِ نَبْتِ بْنِ قَیذَارِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ بْنِ إِبْرَاهِیم... ». (حلی، علی بن یوسف، العدد القویة لدفع المخاوف الیومیة، 134)؛ همچنین طبرسی، نسب حضرت را اینگونه ذکر کرده است: «وَ رُوِی عَنْ أُمِّ سَلَمَةَ زَوْجِ النَّبِی صل الله علیه وآله قَالَتْ: سَمِعْتُ النَّبِی صل الله علیه وآله یقُولُ: مَعَدُّ بْنُ عَدْنَانَ بْنِ أُدَدَ بْنِ زَیدِ بْنِ ثَرَا بْنِ أَعْرَاقِ الثَّرَی. قَالَتْ أُمُّ سَلَمَةَ: زَیدٌ هَمَیسَعٌ وَ ثَرَا نَبْتٌ وَ أَعْرَاقُ الثَّرَی إِسْمَاعِیلُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ. قَالَتْ: ثُمَّ قَرَأَ رَسُولُ اللَّهِ صل الله علیه وآله : وَ عاداً وَ ثَمُودَ وَ أَصْحابَ الرَّسِّ وَ قُرُوناً بَینَ ذلِک کثِیراً لَا یعْلَمُهُمْ إِلَّا اللَّه» (طبرسی، فضل بن حسن، إعلام الوری بأعلام الهدی، 6)
[113]. «أَنَا الَّذِی سَمَّتْنِی أُمِّی حَیدَرَةَ». در مدارکِ فراوانی به این مصرع اشاره شده است. به عنوان نمونه، ر.ک: نصر بن مزاحم، وقعة صفین، 390.
[114]. طوسی، محمد بن حسن، الامالی، 4.
[115]. ابن بابویه، محمد بن علی، التوحید، 397.
[116]. طبرسی، احمد بن علی، الإحتجاج علی أهل اللجاج، 1/ 207.
[117]. نگارنده دو شاهد بر این مدعا دارد: یکی این که با جستجوی کلیدواژه های حیدره و حیدر در نرم افزار «المکتبة الشاملة»، با بیش از دویست عنوان کتابِ مشهورِ تاریخی و سی عنوان کتابِ انسابِ عرب، اثری از این نام پیش از امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیهما السلام یافت نمی شود. دیگر این که با بررسی کتب لغت عرب (شامل معجم ها و لغتنامه ها و کتب علم لغت) معلوم می شود که حیدر یا حیدره، یکی از اسامیِ شیر (اسد) بوده و پیش از امیرالمؤمنین علیه السلام کسی به این نام شهرت نداشته است. به عنوان نمونه، صاحب بن عباد می نویسد: «الحَیْدَرَةُ: من أَسْمَاءِ الأسَدِ، و به سُمِّیَ عَلیُّ بنُ أبی طالبٍ _ رضی اللَّه عنه _ حَیْدَرَةَ». (المحیط فی اللغة، 3/ 36). ابن منظور نیز در لسان العرب تصریح می کند یکی از نام های امام علی علیه السلام حیدر بوده است. (لسان العرب، ۳/ ۲۶۱)
[118]. همان، 4/174؛ زبیدی، محمد بن محمد، تاج العروس، 6/ 253.
[119]. خلیل بن احمد (100 تا 175 هجری) صاحب کتاب لغتنامه العین که قدیمی ترین کتاب لغتِ عرب است.
[120]. خلیل بن احمد، العین، ذیل لفظ حدر.
[121]. خزّاز، علی بن محمد، کفایة الأثر، 83: «... فَقَالَ لَهُ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مَسْعُودٍ: مَا هَؤُلَاءِ الْأَئِمَّةُ الَّذِینَ ذَکرْتَهُمْ یا رَسُولَ اللَّهِ فِی صُلْبِ الْحُسَینِ؟ فَأَطْرَقَ مَلِیاً ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ وَ قَالَ: یا عَبْدَ اللَّهِ! سَأَلْتَ عَظِیماً وَ لَکنِّی أُخْبِرُک أَنَّ ابْنِی هَذَا وَ وَضَعَ یدَهُ عَلَی کتِفِ الْحُسَینِ علیه السلام یخْرُجُ مِنْ صُلْبِهِ وَلَدٌ مُبَارَک سَمِی جَدِّهِ عَلِی علیه السلام یسَمَّی الْعَابِدَ».
[122]. بحرانی، هاشم بن سلیمان، البرهان فی تفسیر القرآن، 5/650.
[123]. کوفی، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات کوفی، 582.
[124]. هرچند برخی محققان احتمال داده اند که مصداق این دوازده نفر از نسل اسماعیل، منحصر در یک گروه نباشد و علاوه بر افراد ذکر شده در فصل 25 سفر پیدایش، شاید بتوان در آینده مصداق دیگری برای این دوازده نفر یافت؛ چنانکه کتاب مقدس در مورد دوازده نفر از پیشوایان فرزندان اسرائیل (نقباء بنی اسرائیل) در دو زمان مختلف، دو مصداق متفاوت تعیین کرده است. (امامی، مسعود، دلیلی نوین بر امامت دوازده امام شیعه، 171).
فهرست منابع :
ابن بابویه، محمد بن علی، الأمالی، کتابچی، تهران، چاپ: ششم، 1376 ش.
_____________، التوحید، جامعه مدرسین، ایران؛ قم، چاپ: اول، 1398 ق.
_____________، الخصال، جامعه مدرسین، قم، چاپ: اول، 1362 ش.
_____________، عیون أخبار الرضا علیه السلام ، نشر جهان، تهران، چاپ: اول، 1378 ق.
_____________، من لا یحضره الفقیه، 4 جلد، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم، چاپ: دوم، 1413 ق.
ابن طاووس، علی بن موسی، التشریف بالمنن فی التعریف بالفتن المعروف بالملاحم و الفتن، مؤسسۀ صاحب الأمر عجل الله تعالی فرجه الشریف ، قم، چاپ: اول، 1416 ق.
ابن قیم الجوزیة، محمد بن أبی بکر، هدایة الحیاری فی أجوبة الیهود والنصاری، دار القلم، دار الشامیة، 1416 ق.
ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، تفسیر القرآن العظیم، تحقیق محمد حسین شمس الدین، دار الکتب العلمیه، بیروت.
ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414 ق.
امامی، مسعود، دلیلی نوین بر امامت دوازده امام شیعه، مجلۀ امامت پژوهی، زمستان 1391، شماره 8.
بدری، سیدسامی، دعوة إبراهیم و اسماعیل عند رفع القواعد من البیت، مجله میقات الحج، السنۀ اﻷولی، سنة 1415، العدد 1.
جدید الاسلام، محمدرضا، اقامة الشهود فی رد الیهود، چاپ سنگی.
الجعفری الهاشمی، صالح بن الحسین، تخجیل من حرف التوراة والإنجیل، دراسة وتحقیق: محمود عبد الرحمن قدح، الناشر: مکتبة العبیکان، الریاض، المملکة العربیة السعودیة، الأولی، 1419 ق.
حبیب بن عبدالملک، کتب و مقالات للدکتور حبیب بن عبدالملک، نرم افزار المکتبة الشامله.
حسکانی، عبید الله بن عبدالله، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، التابعة لوزارة الثقافة و الإرشاد الإسلامی، مجمع إحیاء الثقافة الإسلامیة، تهران، چاپ: اول، 1411 ق.
حلی، علی بن یوسف، العدد القویة لدفع المخاوف الیومیة، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، قم، چاپ اول، 1408 ق.
خزاز رازی، علی بن محمد، کفایة الأثر فی النصّ علی الأئمة الإثنی عشر، بیدار، قم، 1401 ق.
الدولابی الرازی، محمد بن أحمد، الکنی والأسماء، المحقق: أبو قتیبة نظر محمد الفاریابی، دار ابن حزم، بیروت/ لبنان، الطبعة: الأولی، 1421 ق.
السقار، منقذ بن محمود، هل بَشَّر الکتاب المقدس بمحمد صلی الله علیه وسلم،
دار الإسلام للنشر والتوزیع، بی جا، 1428 ق.
شرقاوی، جمال الدین، مباحث هامه فی المسیحیة و الاسلام، نرم افزار المکتبة الشامله.
شرقاوی، جمال الدین، نبی أرض الجنوب فی الأسفار الیهودیة والمسیحیة، دار هادف للنشر والتوزیع، قاهره، بی تا.
صاحب بن عباد، اسماعیل بن عباد، المحیط فی اللغة، عالم الکتاب، بیروت، چاپ اول، 1414 ق.
طبرسی، احمد بن علی، الإحتجاج علی أهل اللجاج، نشر مرتضی، مشهد، چاپ اول، 1403 ق.
الطبری، علی بن ربَّن، الدین والدولة فی اثبات نبوة النبی محمد صلی الله علیه وسلم، حققه وقدم له: عادل نویهض، دار الآفاق الجدیدة، الطبعة الأولی، 1393 ق.
طوسی، محمد بن الحسن، الأمالی، 1 جلد، دار الثقافة، قم، چاپ اول، 1414 ق.
قاضی عیاض، عیاض بن موسی، الشفا بتعریف حقوق المصطفی، دار الفکر لطباعة والنشر والتوزیع، قم، 1409 ق.
کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407 ق.
الکیرانوی الهندی، رحمة الله بن خلیل الرحمن، مختصر اظهار الحق، تحقیق محمد أحمد عبد القادر ملکاوی، وزارة الشئون الإسلامیة والأوقاف والدعوة والإرشاد، المملکة العربیة السعودیة، 1415 ق.
لوی، حبیب، تاریخ یهود ایران، بروخیم، 1339 ش.
مروزی، نعیم بن حماد، الفتن، محقق: أیمن محمد محمد عرفة، المکتبة التوفیقیة، القاهرة، 1412 ق.
المغربی، السموأل بن یحیی بن عباس، إفحام الیهود، وقصة إسلام السموأل، ورؤیاه النبی صلی الله علیه وسلم، المحقق: محمد عبد الله الشرقاوی، دار الجیل، بیروت الطبعة: الثالثة، 1410 ق.
مفید، محمد بن محمد، المسائل السرویة، المؤتمر العالمی لألفیة الشیخ المفید، قم، چاپ: اول، 1413 ق.
منقری، نصر بن مزاحم، وقعة صفین، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، قم، چاپ: دوم، 1404 ق.
نبهانی، یوسف بن اسماعیل، حجة الله علی العالمین فی معجزات سید المرسلین، دار الکتب العلمیة، بیروت، 1417 ق.
نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، نشر صدوق، تهران، چاپ: اول، 1397 ق.
هلالی، سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، الهادی، ایران؛ قم، چاپ: اول، 1405 ق.
Brown, F., S. R. Driver, and C. A. Briggs. Brown-Driver-Briggs Hebrew Lexicon. With an appendix containing the Biblical Aramaic based on the lexicon of W. Gesenius as translated by E. Robinson. Oxford: Clarendon Press 1907
Culver, Jonathan, “The Ishmael Promise and Contextualization Among Muslims”, International Journal of Frontier Missions, Vol. 17: 1 Spring 2000
Friberg, Analytical lexicon of the Greek New Testament, Baker Books, 2000
Halft, Denis, “Sa،īd b. Hasan al-Iskandarī, A Jewish Convert to Islam; Editio princeps of the Later Recension (732) of His Biblical Testimonies to the Prophet Muhammad”, Mideo 30 (2014), p. 285
Harris, Stephen, Understanding the Bible. Palo Alto: Mayfield. 1985
Jastrow, Marcus, A Dictionary of the Targumim, the Talmud Babli and Yerushlami, and the Midrashic Literature, London and NewYork, 1903
Josephus, Flavius, The complete works of Flavius Josephus, translated by William Whiston, Thompson & thomas, Chicago, 1901
koehler-baumgartner, Hebrew and Aramaic lexicon
Noble, John Travis, “Let Ishmael Live Before You!” Finding a Place for Hagar’s Son in the Priestly Tradition, doctoral Dissertation, Harvard University, 2013
Riches, John, The Bible: A Very Short Introduction. Oxford: Oxford University Press, 2000
Roggema, Barbara, The Legend of Sergius Bahīrā. Eastern Christian Apologetics and Apocalyptic in Response to Islam (History of Christian-Muslim Relations, 9.) Leiden and Boston: Brill, 2009.
Schmidtke, Sabine, “The Muslim reception of biblical materials: Ibn Qutayba and his A،lām al-nubuwwa”, Islam and Christian–Muslim Relations, 22: 3, 249-274
Strong, James, Strong’s Hebrew Lexicon. (http: //www.sacrednamebible.com/kjvstrongs/index2.htm)
Szilagyi, Krisztina, “Muhammad and the Monk: The Making of the Christian Bahīrā Legend”, Jerusalem Studies in Arabic and Islam, 34, 2008.
Teppo, Saana, Women and their agency in the Neo-Assyrian Empire. Master thesis, University of Helsinki, 2005
نسخه ها
ترجمۀ فارسی تورات ماشاءالله رحمان پور، خاخام مشه زرگری، انجمن کلیمیان تهران، چاپ اول 1364
KJV, (1769 Blayney Edition of the 1611 King James Version of the English Bible - with Larry Pierce’s Englishman’s-Strong’s Numbering System, ASCII version) 1988-1997 by the Online Bible Foundation and Woodside Fellowship of Ontario, Canada.
AVD, (Van Dyke Arabic Bible. Copyright (c) 1998-2005, Arabic Bible Outreach Ministry, P.O. Box 486, Dracut, MA 01826.)
LXX, Septuaginta (LXT) (Old Greek Jewish Scriptures) edited by Alfred Rahlfs, Copyright © 1935 by the Württembergische Bibelanstalt / Deutsche Bibelgesellschaft (German Bible Society), Stuttgart.
WTT, (Codex Leningradensis Hebrew Text. Includes changes as of Westminster Morph 4.14.)
NFT, PJT, TAR, Samaritan Targum, Peshitta (TAR/TAM Targumim: Aramaic Old Testament) The Targum material is derived from the Hebrew Union College CAL (Comprehensive Aramaic Lexicon) project. For information, see http: //cal1.cn.huc.edu/searching/targum_info.html.

از برخی روایات اسلامی استفاده می شود كه اسم مبارك امام حسن ـ علیه السلام ـ و امام حسین ـ علیه السلام ـ در تورات (عهد قدیم) «شبر» و «شبیر» و در انجیل (عهد جدید) «طاب» و «طیب» می باشند.[1]
و در روایتی دیگر آمده است كه نام پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ و ائمه ـ علیهم السلام ـ در تورات به زبان عبرانی چنین بوده است: میذمیذ (مصطفی ـ صلی الله علیه و آله ـ) ایلیا (علی مرتضی ـ علیه السلام ـ) قیذور (حسن مجتبی ـ علیه السلام ـ) ایرییل (حسین شهید) مشفور (زین العابدین ـ علیه السلام ـ) مسهور (محمدباقر ـ علیه السلام ـ) مشموط (جعفر صادق ـ علیه السلام ـ) ذومرا (امام موسی كاظم ـ علیه السلام ـ) هذاد (علی بن موسی الرضا ـ علیه السلام ـ) تیمورا (محمدتقی ـ علیه السلام ـ) نسطور (علی النقی ـ علیه السلام ـ) نوقش (حسن عسگری ـ علیه السلام ـ) قدیمنا (حضرت مهدی ـ علیه السلام ـ)[2]
همچنین در تورات نام مبارك حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ «هلیون» بوده است.[3] لازم به ذكر است كه در تورات و انجیل كه فعلاً موجودند و در دسترس قرار دارند، نام مبارك پیامبر اسلام و ائمه معصومین ـ علیهم السلام ـ ذكر نشده است و نامهایی كه قبلاً ذكر شد، در این كتب یافت نمی گردند. علت شان اینست كه تورات و انجیل موجود تورات و انجیل واقعی نیست و تحریفات زیادی در آنها صورت گرفته است، چیزهای زیادی از آن كم شده و مطالبی به آنها اضافه گردیده اند؛ در باب 36 سفر پیدایش تورات، شرح وفات و دفن حضرت موسی بیان گردیده است و معلوم می شود كه این مطالب پس از حضرت موسی ـ علیه السلام ـ به تورات اضافه شده است. پس عدم ذكر نامهای مبارك ائمه ـ علیهم السلام ـ و حتی نام شخص پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ در كتابهای فعلی یهودیان و مسیحیان دلیل بر عدم ذكر این نامها در كتب مقدس واقعی آنها نمی باشد. اما در انجیل برنابا نام حضرت پیامبر صریحاً ذكر شده[4] و همین مطلب باعث شده كه مسیحیان نسبت به این انجیل بی اعتنا باشد. و آن را جزء اناجیل رسمی محسوب نكنند.
از سوی دیگر قرآن می فرماید: «كسانی كه كتاب های آسمانی به آنان داده ایم او (پیامبر) را همچون فرزندان خود می شناسند (گرچه) جمعی از آنان حق را آگاهانه كتمان می كنند.»[5] از این آیه مباركه استفاده می شود كه اهل كتاب پیامبر اسلام را به خوبی می شناخته اند. و نام و نشان او را در كتابهای مذهبی خود خوانده اند. و صفات جسمی و روحی و ویژگیهای پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ در كتب پیش، به قدری زنده و روشن بوده است كه ترسیمی كامل از او در اذهان كسانی كه با آن كتب سر و كار داشته اند بوده است. بنابراین معلوم می شود كه تورات و انجیلی كه فعلاً در دسترس می باشند غیر از تورات و انجیل واقعی و حقیقی است. و از نظر ما مسلمانان این كتب موجود هیچگونه اعتبار و ارزشی ندارد.
در نتیجه: نامهای مبارك ائمه ـ علیهم السلام ـ و پیامبر خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ و فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ در كتابهای مقدس كه تورات و انجیل باشد بطور صریح ذكر شده و پیروان این دو دین براساس آنچه در تورات و انجیل راجع به پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ و اوصیاء آن حضرت ذكر شده بود. كاملاً با اوصاف و ویژگی های پیامبر و ائمه ـ علیهم السلام ـ آگاهی داشته اند.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. مقایسه ای میان تورات، انجیل و قرآن، دكتر بوكای.
2. بشارت عهدین، صادقی.
[1] . ابن شهر آشوب، مناقب آل أبی طالب، نجف، مطبعه حیدریه، 1376 هـ ق، ص 166.
[2] . اعلمی، حسن، عیون اخبار الرضا، بیروت، مؤسسه اعلمی، اول، 1404، ج2، ص147.
[3] . مفید، الاختصاص، قم، جامعه مدرسین، بیتا، ص37.
[4] . انجیل برنابا، 29/14.
[5] . بقره/146.
نوع مطلب : چهارده معصوم،
برچسب ها : نام مبارک ائمه در انجیل و تورات، روایات اسلامی، امام حسن، اسم مبارك امام حسن، اسم مبارك، تورات (عهد قدیم)، «شبر» و «شبیر»، انجیل (عهد جدید)، «طاب» و «طیب»، نام پیامبر، ائمه، قیذور، تورات و انجیل، تحریفات، كتب مقدس، كتب، مقدس، اهل كتاب، نامهای مبارك ائمه، بشارت عهدین، ایلیا، سرگذشت بنی اسرائیل، سرگذشت، بنی اسرائیل، صلیب، مسیحی، مسیح، عهد عتیق، عهد جدید، اناجیل، انجیل، تورات، سنت، روایات اسلامی، یهود، دین حضرت موسی، قرآن کریم، تحریف، كتاب مقدس، حكم عقل، دلایل مسلمانها بر تحریف كتاب مقدس، عهد قدیم و جدید، كتاب آسمانی، آدم و حوّا، درخت ممنوعه، حیات ابدی، خدا و عیسی، سرانجام فرعون، حضرت عیسی، حضرت عیسی مسیح، شواهد تاریخی، آثار یهود، انجیل لوقا، مسیحیت، الوهیت، بعثت حضرت محمد، انجیل متی، اعتبار كتاب مقدس، تمایلات ضد الهی، فلسطین، تصویر پیامبران، بت پرستی، شرم آور، پیامبران الهی، حضرت لوط، حضرت ابراهیم، حضرت داود، امانت داری، مریم مقدس، میلاد حضرت مسیح، عیسی در زبان عبری، مصلوب شدن عیسی، آسمانی،
+ نوشته شده در چهار شنبه 27 آبان 1395برچسب:
,
ساعت 15:7 توسط امیر علی عرفانیان
| نظر بدهيد