8 بیماری مهم سگ در یک نگاه (بیماری های گوارشی)

ب
وظیفه دستگاه گوارش اخذ غذا تغییرآن وتامین انرژی لازم برای بقاء زندگی است. اعضاء اصلی دستگاه گوارش شامل معده و روده ها می باشند که اختلالات حاصل از آن نسبت درصد بالایی ازمراجعات به دامپزشک را شامل می شود( غیر از واکسیناسیونهای متداول) به خاطرداشته باشید درطول حیات حیوان ناراحتیهای گوارشی همچون اسهال و استفراغ پیش خواهد آمد. برگرداندن غذا. یبوست. مدفوع غیرعادی. نفخ شکم وا درارهای غیرعادی نیز از یافته های بیماریهای گوارشی می باشند. سگی که دچار اختلالات گوارشی است به شدت نا آرام گشته نمی تواند استراحت کند. همچنین مرتب ازدهانش بزاق تراوش می شود. این حالت سبب نیاز وافر حیوان به آب می شود درپی آن ادرارهای پیاپی را شاهد خواهیم بود خود را در بقل شما می اندازد و با آب شفا بخش دهانش بر دهن شما لیس میزند .دهنتو می خواهد سرویس کند  سگ سر در توالت برای یافتن مدفوع انسان را می خورد
استفراغ (Vomiting)
استفراغ دارای علل مختلفی است که دراین میان بعضیها حادتر و خطرناکتر هستند. در صورتی که حیوان تنها یک باراستفراغ کند و ظاهر سالم و سرحالی داشته مشکل دیگری را نشان ندهد جای نگرانی نیست. زیرا این حالت به علت تغییر غذا و خوردن زباله و یا خوردن بعضی ازگیاهان می باشد. بهتر است یک روز به او غذا نداده و کمی به حیوان یخ بخورانید. به زودی مشکل برطرف می شود. بعد از آن از یک جیره غذایی تنظیم شده مثل غذای نوزاد و یا همبرگر آب پزشده به همراه برنج آب پز (بهتر است چرب نباشد) را به مدت چند روز استفاده نمایید. چنانچه حیوان استفراغ های پیاپی و شدید به همراه سایر علائم همچون اسهال. پریشانی و یا غش را نشان دهد حیوان را به نزد دامپزشک ببرید. اگر در استفراغ حیوان خون و سایر مواد غیر عادی مشاهده کردید موضوع را جدی بگیرید. استفراغ ممکن است به دلیل عفونتهای ویروسی انسداد ناشی ازاجسام خارجی. تومورها. عفونت لوزالمعده وبیماریهای کبدی و کلیوی ایجاد شود.سگ سر در توالت برای یافتن مدفوع انسان را می خورد
اسهال (Diarrhea)
اسهال یکی ازنشانه های رایج بیماریهای گوارشی است. در شرایطی که با عارضه دیگری همراه نباشد به سادگی درمان می شود. درصورت وجود اسهال مداوم حتما نزد دامپزشک بروید و نمونه ای از مدفوع حیوان را به همراه داشته باشید. بدین ترتیب تشخیص او دقیقتر خواهد بود. اگر این امکان وجود ندارد که نمونه را با خود ببرید باید بتوانید شرح کاملی ازشکل و رنگ و قوام و میزان و حجم مدفوع ارائه دهید. این اطلاعات کلید درمان بیماری هستند. غذای غیرعادی و یا خوردن هر چیزی که قابل هضم نباشد ازجمله دلایل بروز اسهال است. بیماریهایی مثل گاستروآنتریت ویروسی ناشی از کورونا ویروس و یا پارواویروس که اسهال شدیدی به دنبال دارند با واکسیناسیون قابل پیشگیری هستند. سگی که اسهال دارد باید از نظر آلودگی به انگلهای داخلی همچون کرمها و کوکسیدیاها و ژیاردیا مورد آزمایش قرارگیرد.
برای درمان اسهال باید حیوان 24 ساعت ازغذا محروم باشد. دراین مدت فقط می توانید مقدار کمی آب به همراه برنج آب پز به حیوان بخورانید که این امر موجب کاهش شدت علائم بیماری خواهد شد. روز بعد می توانید از جیره کامل غذایی همانطور که در مورد استفراغ بیان شد استفاده کنید. اگر با این درمان اسهال برطرف نشد با دکتر دامپزشک تماس بگیرید. دهان سگ هست نجس
معلومه هستی دغل سگ میری تو بقل لیس میزنه اسهالش بر دهن صاحبش
یبوست (Constipation)
موقعی که حیوان بیش ازیک یا دو روز مدفوع خود را دفع نکند بیانگر این است که دچار یبوست شده است. در این حالت ممکن است علی رغم تمایل دام به دفع مدفوع این امر صورت نگیرد. یبوست با علائمی همچون بی میلی و بی اشتهایی همراه است. اگر عارضه ادامه یابد علائم استفراغ نیز ظاهر می گردد. بعضی اوقات ممکن است ماده آبکی و خون آلودی دفع شود که مشابه اسهال است. و در عین حال روده بزرگ انباشته از مدفوع سفت و سخت می باشد. یادم میاد که کلاس سوم دبیرستان بودم که درآن زمان دردبیرستان مراسم صبحگاهی که شامل خاندن سرود شاهنشاهی بود (سال 1352) تمام محصلین به ترتیب کلاس به صف می شدند ومراسم اجرا می گردید دردبیرستان ما یک خدمتکارمرد (پیش خدمت )بود بنام امیر فلی که ایشون خیلی فضول بود وهرروز صبح میومد ومقابل صف کلاس ما می ایستاد وهرکدام ازمحصلین حرف میزد ویا میخندید ویا اینکه کار دیگه ای می کرد ایشون فورا می رفت وبه به مدیر ویا ناظم دبیرستان می گفت واونها هم میامدند وآن دانش آموز را با چوب تنبیه می کردند تا اینکه یکی از دانش آموزا بنام اکبرسیاه که خیلی هم جلف وشیطون بود یک روز صبح گفت بچه ها من کاری می کنم که این پیش خدمت نیاد جلو صف کلاس ما وایسه وفضولی بکنه آن روز طبق معمول زنگ دبیرستان نواخته شد وهمه محصلا براساس کلاس های خود به صف شدند تا مراسم صبحگاهی اجرا شود آن پیش خدمت هم به روال هرروزه اش آمد وایستاد همه به احترا م ودرسکوت خاندن سرود شاهنشاهی  شروع شد که یک موقع دیدیم صدای زرتک گوزی درآمد وبلافاصله پیش خدمت با صدای بلند ورسا در آمد گفت این گوز را بخور ویکی صدا دارتر از اینشا بده تا لای ترکد (مقعد) خوب وابشه (باز بشه )که با این حرف همه صف ها ودانش آموزا ریختند به هم وآن کس که سرود شاهنشاهی می خواند از شدت خنده از روی صندلی ول شد روزمین دراین موقع دیدیم که مدیر وناظم دبیرستان با چند از دبیرها آهمشون چوب به دست آمدند وگفتند که همه بروند تو کلا س هاشون وفقط کلاس سوم الف بمونند ماهم ماندیم که دیدیم دومرتبه ما را به صف کردن ودروه مان کردند که فرار نکنیم ودر آن سرمای اول صبح دی ماه رمستان به هر کدام از ما باچوب بر کف دستانمان کتک مفصلی را نوش جان کردیم به خاطر گوزی که اکبر داده بود هرچند همه محصلا ی کلاس به خاطر گوز اکبر کتک خوردند ولی آقا امیرقلی پیش خدمت فضول دیگر جلو صف کلاس نیامد که نیامد و دانش آموزا برای همیشه از ش راحت شدند حتی سالهای بعد واکبر هم از همون تاریخ به اکبر گوزار معروف شد وحالا که این خاطره را می نویسم آقا امیرقلی پیش خدمت جندین سال است که به رحمت خدا رفته است
 شاه گوز:مرسی بچه ها حالم بد بود الان بهتر شدم ،خاطره براتون تعریف میکنم ، رفته بودم خونه داییم اینا مسافرت ، خیلی هم رو در وایسی داشتم دو تا سگ نره خر توی حیاط داشت دستشویی هم ته حیاط بود موقع اومدن از دره حیات تا توی خانه دنبالم کردند گردنشون بشکنه موقه شام سبزی خوردن خوردم که بهش حساسیت گوزی دارم ، بعد یک ساعت گوزم گرفته بود ناجور ولی هی بر میگردوندمو نگه می داشتم جوری که شکمم باد کرده بود و سفت سفت شده بود هر جوری بود خابیدیم و نگه داشتم تا ساعتای ۲ نصف شب بود تو خابو بیداری همشو بی اختیار آزاد کردم با یه تک فشار کل خانواده داییم از وحشت صدا از خواب پریدن که تازه فهمیدم چی شده برا این که آبروم نره از جام بلند شدم و شروع کردم به شکوندن دستامو گفتم چیزی نیست دارم قولنجشو در میکنم ، صبح که شد وقتی تو ترمینال سوار اتوبوس شدم که بیام پسر داییم گفت میخوای تا سوار نشدی قولنج کمرتم بشکنی ، اونجا بود که فهمیدم ای داد بیداد که موضوع لورفته بود چشمتون روز بد نبینه . الان که سی سالمه از خجالت هنوز نرفتم خونه دائیم هر دفعه دائم میگه چرا نمی آی خونمون از خجالت آب میشم میگم صدات نمی آد و تلفونو قطع می کنم دیگه خونشون هم از ترس سگاشون هم از خجالت بچه هاشون هم نرفتم نگواون شب همشون بیدار بودند من توی خواب فکر میکردم همه خابند  بی نام : شما بهتر میدونید یا جناب سعدی که می فرماید شکم زندان باد است ای خردمند ندارد هیچ عاقل باد دربند چو باد اندر شکم پیچد فروهل که باد اندر شکم باریست بر دل

 گوزوی ارشد اسبق : من قبلن خيلي گوزو بودم، آبرو خودمو همه جا برده بودم و جلو برادر و دوستام بارها گوزيدم و چسيدم، و منزوي کل درو فامیل  شدم، اما راه حل نخوردن غلات نفخ اور مثل لوبيا يا لبنيات مثل شير يا اينجور چيزاست، الان مشکلم کامل حل شده؛ فقط کافيه غذاي نفاخ نخوريد يا اگر خورديد به غذاي نفاختون مثل لوبيا آويشن اضافه کنيد، يا نعناي خشک با ماست بخوريد يا فلفل سياه، و همراه با غذا هم اب يا نوشابه نخوريد، اصلا نوشيدني گازدار و مصنوعي رو از رژيمتون حذف کنين و از اجتماعي شدن لذت ببرين
 بی نام : ديروز جلوي همكارام ازم در رفت انقدر حالم بد شد كه مرخصي گرفتم كلي گریه كردم شبم تا صبح از غصه راه رفتم ترو خدا بگید چطوري با اين آبرو ريزي كنار بيام حالم خيلي بده اونا در باره من چه فکری می کنند برم سر کار یا دیگه بی خیال کار بشم حقوقمم هنوز نگرفتم میگم وکیلمو بفرستم رئیسم خیلی آدم حسابگریه میترسم چیزی بهش نده بده کارمم بکنه آخه یه بار بچه گفته بودند صدای ناجور از اتاق ما می آید منو خواست گفت دستتو بزار روی میز گذاشتم نشست محکم کف دستم گوزید گفت اگه خوبه بیخ ریش صاحبش آدم باش و از این امواج خطناک از خود در ونکن

امین :با خوندن يه صبح تا شب اين مطالب گفتم منم يه خاطره اي گوزيدن تعريف کنم .کلا تو دوران دبيرستان سر کلاس خيلي ول ميداديم منو يه چند نفر تا ديگه از بچه ها به طوري که هيچ کدوم از معلما جرات نداشتن بيان اين سمت ته کلاس .يه معلم زبان داشتين که خيلي تو نقش بود نميدونم زياد فيلم ميديد اين اقا معلم ما حال درس دادن نداشت زرتو زرت يه سي دي ميذاشتو با ديتا شو درسشو ميداد .يبار همين که داشتيم نگا ميکرديم گفت اگه خسته شدين بلند شين و يه نفس عميق بکشين منم انروز تخم مرغ خورده بودم همين که بلند شديم ول دادم و همزمان همه ي بچه ها يه نفس عميق کشيدن لامصب ريه هاشون حال اومد که حتي معلممونم فهميد کلي سرکوفت زد که بزرگ شدينو زشته ..... اینقدر بی پدر مادر نباشید نوبت معلم زبان تمام شد معلم ریاضی آمد تو حالش بد شد بالا آورد وقتی آمد به همه یک لغت زد با یه پس گردنی لاکردال لگدش از قاطر بابابزرگم سفت تر بود نه که همیشه به توپ لگد میزد 

 رهگذر : یک روز امتحان کلاس نهم دبیرستان داشتیم یکی ازدانش آموزان درحین امتحان از دبیر مربوطه که امتحان کتبی می گرفت اجازه خواست که برود مستراح ولی اون دبیر چون جلسه امتحان بود اجازه نداد که برود اون دانش آموزهم گفت حالا که اجازه نمیدی عواقبش هم با خودت بعد ازدوسه دقیقه که سررگرم امتحان بودیم اون محصل انچنان گوزید که ازصداش همه ازجا پریدند وجلسه امتحان به هم خورد وهمه ازخنده روده برشده بودن وبعضیا هم وقت را غنیمت شمرده وتقلب می کردند ودبیر بیچاره هم مات ومبهوت مونده بود وکاری نمی تونست بکنه فقط به اون دانش آموز گفت حالا راحت شدی.

 امین کرمکی : خاطره یعنی این !؟ !!‌‌ ؟
یه بار بابام داشت رو پشت بوم کولرو درست میکرد منم پایین بودم چندتا از رفیقاای مامانم تو پذیرایی گرم گپ زدن بابام گهگای میگفت پمپ وبزن یا موتور دور کند وتند !
یهو مامانم اومد میگه چرا بازی در میاری
خونه بوی گوه گرفته امین @! اون تمرگیده رو روشن کن ببره یا خاموش کن !
جا خوردم چی شده .... که
بابام اومد پایین مشخص شد اون بالا هر موقع ... میزده میخواسته ما هم بهره مند شیم میگفته موتورو بزن !
××××
کلا بابام اینطوریه هرموقع میره سرویس هم بادشو قبل و بعد تو خونه تخلیه میکنه ....
یا بقول خودش تنظیم باد میکنه بعد میره سرویس ... این نشانه مرد بودنه که هیچ گوزی رو بدون حضور همسر نزد !!!!!
با چندتا از دوستام با قطار میرفتیم مسافرت حدودا 13-14 نفری بودیم همه تو کوپه ما جمع بودند خاطره تعریف میکردند و سیگار میکشیدند جای سوزن انداختن نبود منم اون بالا روی تخت خواب توری خوابیده بودم آخه کوپه درجه دو بود که ناگهان ... ازم خارج شد از بوی تعفن خودم از خواب بیدار شدم کسی تو کوپه نمانده بود تا نیم ساعت به هیچ عنوان کسی نزدیک کوپه نمیشد.
اون خاطره هم تو دفتر خاطره های .... ثبت شد.

 گوزفند: سلام دوستان. چند سال پیش شب یلدا بودش جاتون خالی,خاله ام هم تازه ازدواج کرده بودن و با خانواده شوهرش اومده بودن توی جمع ما,من هم که یه گوشه نشسته بودم و داشتم میوه میخوردم یه دفه بادی عجیب توی شکم ما وزیدن گرفت و بنده هم که اعتماد به نفس بالایی داشتم گفتم که بی صداش میکنم ولی همینکه آزادش کردم چشمتون روز بد نبینه یه صدایی شبیه رعد برق کرد و باعث شدش که کل جمع تا چند لحضه توی شوک باشندو بمن بخندند و حتی بچه شیرخواره ای که توی جمع بودش از خواب بیدار شد و شروع کرد به ونگ زدن,حالا من بدبخت دیگه حتی روم نمیشه برم به دیدن خاله ام خاله بی خاله شوهر خاله ام گفت این بچه گوزو دیگه کیه از خجالت آب شدم رفتم زیر مبل چادر انداختن روم به دیوار مرا از آن محل تا سالن همراهی کردند الان 15 ساله خاله ام را ندیده ام دلم براش یه ذره شده الکی میگفت الهی خاله فدات بشه با این گوزت من بیشتر خجالت می کشیدم و همه می خندیدند و من خجالت 

 گوزخند:‏ : گوزخند:‏
دوست چاق و فربۀ دورۀ خوابگاه و دانشجویی رو بعد از سال‌ها توی خیابون دیدم. لاغر و تکیده شده بود. پرسیدم، هنوز هم مثل سابق وقتی ‏می‌ترکونی، در و پنجرۀ اتاق رو می‌لرزونی؟ با افسوس سری تکون داد و به‌طور موزون گفت (با ریتم آهنگ زندگی از خانم مهستی میل بفرمایید):‏
یادم میاد یه روز برات
مثل تی‌.ان.تی بودم
بعدِ ناهار، قطار قطار،
پشت یه تیربار بودم
‏. . .‏
هر باد بعد شام من
بوی خفن بود واسه تو
هر روز اگه می‌گوزیدم
جوون بودم چااااااااق بودم
‏. . .‏
یادش بخیر یادش بخیر دیونه ام
 یوفس دیوگرااا : يک بار از اين ميني بوساي داخل شهري سوار بودم در راه اتوبان به طرف کرج آبیک همه رو صندلي نشتسته بودن بعضيام خواب بودن مسير نسبتا طولاني بود ي نفرم پانشد حين مسير بگه بيا ي ذره ام تو بشين کمرت شکست، خلاصه آقا من که حرصم گرفته بود جاتون خالي ي چسي زدم که بوي قورباغه مرده رو ميداد اونايي که خواب بودن بيدار شدن پنحره هاي ميني بوسو باز کردن راننده از بس حالش خراب شده بود کله شو کامل از شيشه داده بود بيرونو رانندگي ميکرد همه جلو دهنشونو گرفته بودن چند نفر دچار تنگي نفسو سرفه شده بودن خلاصه بقيه مسيرو با دلي خنک شاداب و سر حال طي کردمو از گوزي که زده بودم حسابي دلم خنک شده بود.راننده نگاه داشت همه ریختند بیرون منم دیدم جا خالی شد نشستم سریع آمدند دیدند جایشان اشغال شده نفهمیدند من بودم 

 رضا22 : ابروبرترین خاطرم این بود ک:ی بار عمه و شوهر عمه و دختر و پسرشون خونمون بودن ک باد شدیدی اومد تو شیکمم.سعی کردم باسن مبارک رو(!) محکم تر ب مبل فشار بدم ک راه خروج مقعد مبارک بسته شه! اونا داشتن باهم اختلاط میکردن و من حواسم فقط ب وضعیت اسف بار خودم بود!حس میکردم نبض باسنم 700تا در دقیقه شده از بس ک تند میزد!دستامو محکم ب هم فشار میدادم و شاید باورتون نشه سعی کردم ک گوزم در نره و ابروم نریزه!خلاصه 2دقیقه ای ب همین روال گذشت. دگ واقعاااا تحمل نداشتم.ک بابام گفت کنترلو بدم بهش.منم با هزار ملاحظه از جام پاشدم ولی تا خم شم و کنترلو از زمین بردارم گوزم با صدای ممتد(!)در رفت و صورتم از شدت خجالت قرمز و داغ و خیس شده بود!و فقط تونستم ی لبخند ب قهقهه های جمع بزنم و سریعا راهی دستشویی شم!!!از خجالت از دستویی بیرون نیامدم نزدیک بود بمیرم کلی عرق ریخته بودم مادرم اومد به زور در را باز کرد دید لباسمام خیسه کلی چکیم کرد و برد لباسامو عوض کرد میزد و می گفت چرا آفتابه را روی سرت خالی کرده ای از شمر عرق کرده بودم

ممکن است یبوست سگها  پس از خوردن غذاهایی که دارای فیبر کمتری هستند همچون استخوان، علف و کاغذ و سایر مواردی که قابل هضم نیستند ایجاد شود. در برخی موارد یبوست به دنبال بزرگ شدن غده پروستات و فتق و یا مشکلات ارثی در کلونها ایجاد می گردد. برخی از حیوانات مستعد ابتلا به یبوست هستند که باید مورد توجه و مراقبت قرار گیرند. بعضی دیگر مخصوصا آنها که موهای بلندی دارند به دلیل انسداد مناطق اطراف مقعد توسط پوشش بدنی به طور مکانیکی دچار یبوست می گردند. در این حالت عبور مدفوع به خارج میسر نخواهد بود. اگر سگ از این نوع نژاد است به این مسئله توجه کنید و مراقبش باشید.
نفخ Bloat
نفخ و چرخش و اتساع معده ناشی از آن در گاستریت حاد خیلی سریع اتفاق افتاده و اغلب کشنده است و پیش از آنکه متوجه عارضه شوید موجب مرگ حیوان می شود. این بیماری درسگهای سینه فراخ مشاهده می گردد. بدین صورت که به دنبال انباشته شدن معده از گاز و مایع و تورم آن این عضو در طول محود خود پیچ می خورد. در این حالت سگ دچار شوک گردیده که به منظور جلوگیری از مرگ حیوان می بایست هرچه سریعتر به درمان نفخ و چرخش معده اقدام نمود. سابقه سگ مبتلا به نفخ حاکی از آن است که حیوان غذای زیادی خورده و پس از آن مقدار زیادی آب نوشیده است و به دنبال آن دو یا سه ساعت بعد فعالیت بدنی زیادی داشته است. اولین علامتی که در سگ مبتلا بروز می کند بی قراری است. به دنبال آن شکم متورم و سفت می شود به طوری که اگر ضربه آرامی به شکمش وارد کنید تولید صدای طبل مانند می کند. بهترین کار برای نجات حیوان عمل جراحی است که بلافاصله بعد از مشاهده علائم انجام می گیرد. طریقه آن به گونه ای است که به سرعت از فشار هوای داخلی معده کاسته شده و چرخش معده اصلاح گردد. علاوه بر اینکه تزریق داخل وریدی سرم موجب تقویت جریان خون می شود تنظیم مایعات و الکترولیتها را نیز در بدن به همراه دارد. تغییر شرایط زندگی و جیره غذایی حیوان به تنهایی نمی تواند حیوان را از ابتلا به نفخ مصون بدارد. در این ارتباط می توانید با انجام دستورات زیر به حیوان کمک کنید.
1-  تغذیه با مقدار کم صورت گیرد به عبارتی می توانید به جای استفاده ازیک وعده غذا با حجم زیاد از دو تا سه مرتبه با حجم کم استفاده نموده ویا غذای خشک در طول روز در دسترس حیوان قرار داده و اجازه دهید آزادانه از آن تغذیه کند.
2- از آشامیدن آب بعد از غذا جلوگیری کنید.
3- هرگز بعد از غذا حیوان را مجبور به تمرین و فعالیت بدنی نکنید.
اگر قرار است روزی دو یا سه بار غذای خشک را در اختیار حیوان قرار دهید ابتدا به غذا آب بیافزایید تا نرم شود. بدین ترتیب غذا سریعتر بلعیده شده تمایل سگ به آشامیدن آب از بین می رود.
نارسایی بخش برون ریز لوزالمعده
(Pancreatic Exocrine Insufficiency)
سگهای مبتلا به این بیماری دارای اشتهای زیادی بوده ولی درعین حال وزنشان افزایش نمی یابد. مدفوع این حیوانات نیزدارای حجم زیاد و رنگ روشنی بوده بسته به میزان چربی و پروتئینهای هضم نشده گاهی چرب و روغنی و بسیار بدبو است. این سگها قادر به تولید آنزیمهای لوزالمعده نیستند. آنزیمهای فوق در عمل هضم و جذب مواد غذایی دخالت می کنند. این نارسایی با تجویز مادالعمر آنزیمهای لوزالمعده درمان می شود که معمولا آنها را به طور مستقیم به غذا اضافه می کنند. در کنار آن میزان پروتئین غذا باید متعادل بوده و از موادغذایی کم چربی استفاده شود.
بادشکم (Flatulence)
ول میده سگ تو خونه بوگندشم میمونه لیس میزنه به کونش دهان تو به اونش
خوردن پیاز. باقلا. کلم .گل کلم و دانه های سویا و سایر غذاهای تخمیر شونده موجب باد شکم می شود. همچنین مورد مشابهی برای جیره هایی که دارای میزان بالایی شیر یا گوشت باشند دیده شده است. احتمال دارد با تغییر غذای سگ وضعیت بهتر شود. اگر بهبود نیافت می توانید مقدار کمی Digel (سیمتیکون Simethicone) که دارای آنتی اسید است) استفاده کنید. در این حالت عارضه برطرف خواهد شد اگر تدابیر فوق با شکست روبرو شد بهتر است حیوان را نزد دامپزشک ببرید. شاید مشکل خاص دیگری وجود داشته باشد.
خوردن مدفوع Eating Stool
کوپروفاژی (Coprophagy) یا خوردن مدفوع معمولا در سگهای کوچک دیده می شود. باید این عادت ناخوشایند و غیربهداشتی را از بین ببرید. اضافه کردن بعضی از چاشنیهای گوشت به غذا نتیجه جالب توجهی داشته است. زیرا باعث می شود مدفوع بوی بدی پیدا کند (سگ از خوردن آن امتناع می ورزد). گاهی اوقات تغییراتی در جیره غذایی می تواند مشکل را حل کند. اگر هیچ یک از تدابیر فوق موثر واقع نگردید به دامپزشک مراجعه نمایید. شاید حیوان به کمبود غذایی خاصی مبتلا باشد. خوردن مدفوع حالت مشمئز کننده ای را در شما ایجاد کرده و باعث دلزدگی شما ازحیوان می شود. وقتی متوجه این عمل شدید به شدت با انجام آن مخالفت کنید و با توجه به روشهای تربیتی خاص این عادت را از سرحیوان بیاندازید.
سوزش مقعد  Anal Iritation
سگی که پشتش را گازمی گیرد لیس می زند و یا بر زمین می کشد از ناراحتیهای مقعد رنج می برد. احتمالا در این حالت به دلیل تحریک حاصل از مدفوع جامد و سفت مقعد سوزناک و متورم می شود. ممکن است کیسه های مقعدی پر شده باشند اولین قدم در کاهش درد یافتن علت بیماری است. تمیز کردن مقعد با آب گرم و اضافه کردن ژل پترولیوم و سایر ترکیبات مسکن از سوزش و درد حیوان خواهد کاست. با چشم چپتان داخل کون سگ را نگاه کنید قبل از اینکه سک مقعدش را لیس بزند و دهان شما را با زبان نجس و مدفوع خویش آلوده کند با گوشه زبانتان کون سگ را لیس بزنید چرب شود مدفوع سگ راحت تر بیرون جهیده و در دهان سگ باز قرار میگیرد
سگ برای شهر و آپارتمان برای کسانی که نماز می خوانند نجس می باشد عیب سگو میبینی میخوره چون برینی مثل خوک مدفوع انسان را می خورد و دهانش همیشه میکروبی میباشد مقعد خود و سگهای دیگر را لیست می زند و بعد می آید دهان صاحبش را لیس می زند ای اشرف مخلوقات مقام تو بالاتر از کون سک است که مقعد خود و دیگر سگان را لیست می زند دهان تو را لیس میزند چون مدفوع سگ سفت است مدام سگ دوست دارد مدفوع و مقعد خود را لیست بزند و دهان صاحبش را مدفوع بمالدسگ میزنه با زبان ان میماله بر دهان  سگ برای دهات و گله و شکار خوب میباشد نه برای شهر و آپارتمان سگهای شکاری باارزش هستند یا سگ گله  کله بابای سگ باز سگ برینه حقشه خوک و سگ دو حیوان مدفوع خوار هستند جلوی سگ برینی میخوره تا ببینی خودت بی تربیتی حقیقتو گفتم نجس تر از سگو خوک بی نماز کله پوک سعدی در شعرش این را فرموده است  گلستان 
 
سگي‌ پاي‌ صحرانشيني‌ گزيد به‌ خشمي‌ كه‌ زهرش‌ ز دندان‌ چكيد  شب‌ از درد بيچاره‌ خوابش‌ نبرد  به‌ خيل‌ اندرش‌ دختري‌ بود خرد پدر را جفا كرد و تندي‌ نمود كه‌ آخر تو را نيز دندان‌ نبود؟ پس‌ از گريه‌ مردِ پراكنده‌ رو بخنديد: كاي‌ مامك‌ دلفروز   مرا گرچه‌ هم‌ سلطنت‌ بود و بيش  ‌دريغ‌ آمدم‌ كام‌ و دندان‌ خويش‌ محال‌ است‌ اگر تيغ‌ بر سر خورم‌  كه‌ دندان‌ به‌ پاي‌ سگ‌ اندر برم‌  توان‌ كرد با ناكسان‌ بدرگي ‌وليكن‌ نيايد ز مردم‌ سگي‌     از سه چیز باید حذر کرد، دیوار شکسته، سگ درنده، زن سلیطه.»
    «استخوان، قوم و خویش سگ است و سگ، قوم وخویش استخوان.»
    «بستن سنگ و گشودن سگ.»
    «به بهلول گفتند: سبیل  تو بهتر است یا دم سگ؟ گفت: اگر از پل جستم سبیل من و گرنه دم سگ.»
    «به نفرین سگ، نان در تنور نمی‌افتد.»
    «تازی که پیر شد، از آهو حساب می‌برد.»
    «حرف او و چاقوی جیب سگ یکی است»
    «خرگوش هرمزد را سگ هرمزد گیرد.»
    «دستی که از من بریده شد می‌خواهد سگ بخورد، می‌خواهد گربه.»
    «دلم خوشه زن بگم (بیگ) اگر چه کمتر از سگم.»
    «دیگی که واسه ما نمی‌جوشه سر سگ توش بجوشه.»
    «زن سلیطه، سگ بی‌قلاده‌است.»
    «سر سگ بودن بهتر از دم شیر بودن است»
    «سگ اخته می‌کند.»
    «سگ است آن‌که با سگ رود در جوال.»
    «سگ استخوان سوخته را بو نمی‌کند.»
    «سگان از ناتوانی مهربانند وگرنه سگ کجا و مهربانی.»
    «سگ بابا نداشت سراغ حاج‌عموش را می‌گرفت.»
    «سگ بادمش زیر پاشو جارو می‌کنه.»
    «سگ باش، کوچک خونه نباش.»
    «سگ باقلاده شکار نمی‌کند.»
    «سگ بعد از شستن نجس‌تر است.»
    «سگ پاچه صاحبش را نمی‌گیره.»
    «سگ واق واق می‌کند و خرس (بی‌خیال) می‌گذرد.» ضرب‌المثل رومانی
    «سگ چیه که پشمش چی باشه.»
    «سگ در حضور به از برادر دور.»
    «سگ در خانهٔ صاحبش واق واق می‌کند.»
    «سگ در خانهٔ صاحبش شیره.»
    «سگ داد و سگ توله گرفت.»
    «سگ دستش نمیشه داد که اخته کنه.»
    «سگ را پیش یوز ادب می‌کند»
    «سگ را چو در تنگی بگیرند بگزد»
    «سگ را که چاق کنند هار می‌شه.»
    «سگ را می‌زند که شیر هوای کار خود را داشته باشد.»
    «سگ زرد برادر شغاله.»
    «سگ، زرد و سیاه ندارد.»
    «سگ زنده بهتر از شیر مرده است»
    «سگ سفید ضرر پنبه‌فروشه.»
    «سگ، سگ را ندرد»
    «سگ سوزن خورده.»
    «سگ سیر دنبال کسی نمی‌ره.»
    «سگ سیر قلیه ترش»
    «سگش بهتر از خودشه.»
    «سگ صاحبش را نمی‌شناسد.» (کنایه از شلوغ بودن جایی)
    «سگ که چاق شد گوشتش خوراکی نمی‌شه.»
    «سگ که سیر شد سرکش می‌شود»
    «سگ گر و قلاده زر؟»
    «سگ، گوشت سگ را نمی‌خورد.» ضرب‌المثل ارمنی
    «سگ لاید و کاروان گذرد»
    «سگ لاینده گیرنده نباشد.»
    «سگ ماده در لانه، شیر است.»
    «سگ نازی‌آباده، نه خودی می‌شناسه نه غریبه.»
    «سگ نمک‌شناس به از آدم ناسپاس.»
    «سگ هم سرمایه می‌خواهد.»
    «سگی به بامی جسته، گردش به ما نشسته.»
    «سگی که برای خودش پشم نمی‌کند برای دیگران کشک نخواهد کرد.»
    «سگی که پاچه از قصاب‌خونه بدزده، نون خودش را بریده.»
    «سگی که برای خودش پشم نمی‌کند برای دیگران کشک نخواهد کرد.»
    «سگی که صدا کنه، نمی‌گیره.»
    «سگی که واق واق می‌کند گاز نمی‌گیرد.»
    «شغال بیشه مازندران را نگیرد جز سگ مازندرانی»
    «کاه را پیش سگ و استخوان را پیش خر می‌ریزد.»
    «کله‌پز برخاست سگ جایش نشست»
    «مثل سگ پشیمونه.»
    «مثل سگ و گربه»
    «مثل سگ هفت جان دارد»
    «مرگ خر عروسی سگ است.»
    «مواظب باش سگ پاچه‌ات را نگیرد.»
    «نه خود خورد، نه کس دهد؛ گـَنده شود، به سگ دهد.»
مثل سگ جون میدیم- مثل سگ می‌ترسیم- مثل سگ پاچه می‌گیریم- مثل سگ می‌میریم